در هفتههای اخیر، موج بیسابقهای از اخراج مهاجران خراسانافغانستان از ایران به جریان افتاده است؛ موجی که به گفته منابع محلی و سازمانهای بینالمللی، چهرهای از بحران انسانی، آسیب اجتماعی و ناکامی دیپلماسی دوجانبه را به نمایش میگذارد.
براساس اعلامیهی مسئولان محلی گروه طالبان در هرات، در روزهای اخیر بیش از یک هزار مهاجر خراسانافغانستان از ایران به کشور بازگردانده شدهاند.
این آمار تنها از مرز اسلامقلعه، یکی از چندین گذرگاه فعال میان دو کشور، گزارش شده است.
به گفتهی حضرت آغا زعیم، کمیسار گروه طالبان در گذرگاه اسلامقلعه، «روند بازگشت به شکل بیسابقهای افزایش یافته» و مقامهای ایرانی دلیل آن را تهدیدات امنیتی، کمبود منابع و همچنین تنشهای پس از درگیریهای منطقهای اعلام کردهاند.
این موج بازگشت، بهویژه پس از جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل و همزمان با بازداشتهای گسترده تحت اتهام همکاری با موساد در ایران، شدت گرفته است. براساس گزارشهای رسمی ایرانی، بیش از ۷۰۰ تن در این رابطه بازداشت شدهاند که تنها حدود ۱۰ تا ۱۵ تن از آنها مهاجر خراسانافغانستان اند.
حمیدالله، مهاجر بازگشتهای که پس از ۲۰ سال اقامت در ایران به خراسانافغانستان برگشته، در گفتگو با خراسانتمایز میگوید دولت ایران یکی از مهاجرین خراسانافغانستان را که با ما همراه بود، به دلیل ثبت یک فلم از جریان حمله اسرائیل بازداشت کرد. او در ادامه میافزاید قرار معلومات این شخص را در بخش زندان سیاسی در تهران منتقل کرد که دیگر ما از او خبری نداریم.
حفیظ الله مهاجر دیگر برگشته در گفتگو با خبرنگار خراسانتمایز میگوید که نیروهای امنیتی ایران ما را به زور اخراج کرد و ما را همان قدر فرصت نداد که پول های خود را از بانک و صاحب کار ما بگیریم. او همچنان میافزاید که نیروهای امنیتی ایران ما را مدت سه روز حبس کرد و در این مدت هیچ ما را نان و آب نداد و در این مدت گرسنه به سر میبردیم.
حفیظ الله در ادامه میگوید که در جریان برگشت بر خراسانافغانستان چند مهاجر که از استان پکتیکا بودند، در مرز اسلام قلعه پول نداشتند که کرایه ماشین[موتر] خود را بدهد با درایور جنگ کرده بودند و یکاش به سر دیگرش میزند.
او میافزاید که گروه طالبان ما را هیچ کمک نکرد در بندر اسلامقلعه.
در کنار روایتهای مشابه، گزارشهایی از برخوردهای خشونتآمیز، رفتارهای غیرانسانی و حتی توهین در اردوگاههای موقت مهاجران در ایران نیز منتشر شده است. در ویدیوهایی که در شبکههای اجتماعی دستبهدست شده، مهاجران با چشمان اشکآلود از «ضربوشتم، تخریب مدارک قانونی، مصادره اموال و بیاحترامی» سخن میگویند.
در یکی از این روایتها، در نوار تصویری یک جوانی میگوید که با داشتن ویزای قانونی، از سوی پولیس ایران بازداشت، تلفناش شکسته و پاسپورتاش پاره شده است. او فریاد میزند که «حتی گوشواره زنم را فروختم تا پاسپورت بگیرم، باز هم مرا شکنجه کردند».
همزمان، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان اعلام کرده است که از آغاز سال ۲۰۲۵ تاکنون، حدود ۶۴۰ هزار مهاجر خراسانافغانستان از ایران بازگشتهاند؛ آماری نگرانکننده که بیشتر چهرهی واقعی وضعیت را نشان میدهد.
به گفتهی عارفالله جمال، نماینده این کمیساریا در کابل، بسیاری از بازگشتکنندگان «با دست خالی، خسته، بیمار و بیسرپناه» وارد کشور میشوند. زنان و کودکان، بهویژه در معرض خشونت و محرومیت قرار دارند، و با چشماندازی تاریک از آینده روبهرو هستند.
از سوی دیگر، سازمان UN-Habitat نیز هشدار داده است که منابع موجود برای حمایت از بازگشتکنندگان کافی نیست و «شروع دوباره با هیچ» واقعیت زندگی هزاران خانوار برگشته از ایران است.
در داخل خراسانافغانستان، مقامهای گروه طالبان گفتهاند که برای پذیرش و انتقال مهاجران به استانهای اصلیشان تدابیر ابتدایی اتخاذ شده است، عبدالسلام حفنی معاون اداری ریاستالوزرای گروه طالبان در سفر به هرات از مهاجرین در مرز اسلام قلعه دیدن کرده و یک از تهدابگذاری یک شهرک برای مهاجرین در هرات خبر داده است، اما شواهد نشان میدهد که این تدابیر پاسخگوی حجم بحران نیست.
فعالان حقوق بشر، از جمله در استان هرات، هشدار دادهاند که با تداوم اخراجهای اجباری، خطر بروز ناآرامیهای اجتماعی، بیکاری گسترده و رشد فقر بهشدت افزایش خواهد یافت، بهویژه در مناطقی که امکانات حداقلی برای پذیرش این جمعیت مهاجر وجود ندارد.
همزمان با شدت گرفتن اخراج مهاجران از ایران، وزیر خارجه گروه طالبان در دیدار با سفیر ایران خواستار ترتیب «میکانیزم بازگشت تدریجی» شدهاست، اما نتیجهای از این رایزنیها تاکنون حاصل نشده و اخراجها با همان شدت ادامه دارد.
از سوی دیگر، در گزارشهای محلی آمده است که برخی سودجویان از شرایط ناگوار مهاجران سوءاستفاده کردهاند؛ کرایه خانه، قیمت مواد خوراکی، هزینه ترانسپورت و خدمات اولیه برای بازگشتکنندگان بهگونهی فزایندهای افزایش یافته است.
روی همرفته باید گفت، این وضعیت نمایانگر زنجیرهای از بحرانهای پیوسته است: شکنندگی حکومت گروه طالبان در تأمین حمایت، بیتوجهی ایران به اصول حقوق بشری، و ناکامی جامعه جهانی در پشتیبانی فوری. تا زمانی که راهحل انسانی و منطقهای در دستور کار قرار نگیرد، این فاجعه ادامه خواهد یافت و با قربانیانی خاموشتر و بیپناهتر از همیشه.
نویسنده: محمدهارون «خردمند»