نویسنده: محمد نوید «دانشپور»
با افزایش فشارهای سیاسی و محدودیتهای قانونی در ایران، شمار زیادی از مهاجران خراسانافغانستان، بهویژه در روزهای اخیر، ناگزیر به بازگشت به کشور مادریشان شدهاند. این بازگشت در شرایطی صورت میگیرد که خراسانافغانستان خود با چالشهای عمیق اقتصادی، بیکاری گسترده و زیرساختهای ضعیف روبروست.
دههها جنگ، فقر و بیثباتی، میلیونها خراسانافغانستان را مجبور به مهاجرت به ایران کرده بود. با این حال، سیاستهای سختگیرانه اخیر ایران در قبال مهاجران، کاهش فرصتهای شغلی و افزایش هزینههای زندگی، موجی از بازگشت اجباری یا داوطلبانه را شکل داده است.
بسیاری از مهاجران بازگشته بدون برنامهریزی دولتی یا حمایت ساختاری به خراسانافغانستان بازمیگردند. نبود سیستم منظم جذب و بازپذیری، آنان را در مواجهه با مشکلات اقتصادی جدی تنها گذاشته است.
یکی از نخستین و اساسیترین مشکلات خانوادههای برگشته، نداشتن خانه یا مکان مناسب برای زندگی است. بسیاری از این خانوادهها به اردوگاههای موقت یا خانههای اجارهای با هزینه بالا پناه میبرند که کیفیت پایین خدمات و تراکم جمعیت در آنها، شرایط زندگی را دشوارتر میسازد.
بازار کار خراسانافغانستان ظرفیت پذیرش این نیروی انسانی تازهوارد را ندارد. بیشتر خانوادههای بازگشتی هیچ منبع درآمد پایداری ندارند، و مردان خانوادهها غالباً در جستجوی شغلهای موقتی و با دستمزد پایین هستند.
اگرچه بسیاری از مهاجران در ایران مهارتهایی آموختهاند، اما نبود نهادهای فنی و حرفهای در خراسانافغانستان که این مهارتها را رسمیسازی و اعتبار بخشد، باعث میشود آنها در بازار کار محلی مورد استفاده قرار نگیرند.
مناطق مرزی و شهرهای پرجمعیت مانند هرات، نیمروز، و کابل که مقصد اولیه بیشتر مهاجران بازگشته هستند، تحت فشار مضاعف قرار گرفتهاند. افزایش تقاضا برای خدمات عمومی، بازار مسکن، و مواد غذایی باعث افزایش قیمتها و نارضایتی عمومی شده است.
فرزندان خانوادههای برگشته غالباً با موانعی در ثبتنام در مدارس مواجهاند. مدارک ناقص، تفاوت در سیستم آموزشی ایران و خراسانافغانستان، و کمبود ظرفیت مدارس، مانع ادامه تحصیل آنها میشود و خطر افزایش بیسوادی را بالا میبرد.
افزون بر مسائل اقتصادی، بسیاری از خانوادهها با بحرانهای روانی ناشی از بیثباتی، تبعیض در ایران، و ابهام نسبت به آینده روبرو هستند. نبود خدمات رواندرمانی و حمایت اجتماعی، به آسیبهای فردی و خانوادگی دامن میزند.
بسیاری از مهاجران بازگشته فاقد دسترسی مناسب به خدمات بهداشتی و درمانی هستند. افزایش تقاضا بر مراکز صحی ضعیف محلی و نداشتن اسناد هویتی رسمی، مانعی جدی برای بهرهمندی از این خدمات است.
در بسیاری موارد، خانوادههای برگشتی نزد اقوام خود در خراسانافغانستان اسکان مییابند. این موضوع فشار مالی را بر خانوادههای میزبان که خود در شرایط اقتصادی سختی قرار دارند، دوچندان کرده است.
روند بازگشت مهاجران خراسانافغانستان به کشور، غالباً بدون همراهی کافی از سوی نهادهای ملی و بینالمللی انجام میشود. کمکهای سازمانهایی مانند UNHCR محدود بوده و نیاز به بازنگری جدی در سیاستهای حمایتی دارد.
افزایش حملات و ناامنیهای پراکنده در برخی مناطق خراسانافغانستان، خانوادههای بازگشتی را از سرمایهگذاری برای آینده بازمیدارد. این نااطمینانی منجر به تمایل مجدد برای مهاجرت و افزایش چرخه مهاجرت غیرقانونی میشود.
برخی از مهاجران، بهویژه کودکان متولد ایران، فاقد مدارک تابعیت خراسانافغانستان هستند. این موضوع دسترسی آنها به خدمات اساسی و حتی حقوق شهروندی را به چالش کشیده است.
روی همرفته باید گفت که بحران بازگشت مهاجران خراسانافغانستان از ایران، نیازمند پاسخ فوری و چندلایه از سوی دولت خراسانافغانستان، نهادهای بینالمللی، و جامعه جهانی است. تدوین سیاستهای منسجم برای ادغام اقتصادی، حمایت اجتماعی و روانی، و ایجاد فرصتهای پایدار شغلی، شرط اصلی کاهش فشار از دوش این قشر آسیبپذیر است.و