نویسنده: براندون جی. وایچرت
منبع: نشنال اینترست
ایالات متحده آمریکا هرگز پیشرفتهترین فناوریهای نظامی خود را در اختیار کشور دیگری قرار نداده است؛ چرا که بهخوبی میداند، پس از انتقال چنین فناوریهایی، امکان کنترل بر شیوهٔ استفاده از آنها عملاً از بین میرود.
اکنون، در حالی که مداخلهٔ آمریکا در نبرد میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران رو به کاهش نهاده، دولت بایدن تحت فشار تلآویو قرار گرفته است تا از راهبردی حمایت کند که نخستوزیر بنیامین نتانیاهو آن را «لبنانسازی فضای هوایی ایران» مینامد.
در پی آنکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با استفاده از بمبافکنهای پنهانکار راهبردی B-2 Spirit، سه مرکز توسعهٔ تسلیحات هستهای ایران را هدف قرار داد، آتشبس میان طرفین برقرار شد.
وی دیپلماسی را به ادامهٔ جنگ ترجیح داد. هرچند، هیچیک از طرفین کاملاً از شرایط توافق رضایت نداشتند و هرکدام تلاش میکنند در صورت ازسرگیری درگیری، موقعیت برتر را در اختیار داشته باشند.
نتانیاهو بر این باور است که اتحاد راهبردی میان ایالات متحده آمریکا و اسرائیل، فرصت بینظیری برای تضعیف رژیم ایران فراهم کرده است. او در پی تثبیت کریدوری هوایی از اسرائیل به ایران از طریق سوریه و عراق است تا بتواند حملات هوایی بیشتری علیه اهداف ایرانی انجام دهد.
در حالیکه اسرائیل آمادهٔ اجرای سیاست پرهزینهٔ «لبنانسازی» فضای هوایی ایران به نظر میرسد، چنین رویکردی در بلندمدت دستاوردی نخواهد داشت. ایران بهتدریج با واقعیتهای جدید تطبیق خواهد یافت و ضمن بازسازی زیرساختهای هستهای آسیبدیدهٔ خود، توانمندیاش در مقابله با حملات هوایی را نیز افزایش خواهد داد.
جمهوری اسلامی ایران پیشتر نشان داده که از تجربهٔ عملیات «چکش نیمهشب» درس گرفته و تأسیسات هستهایاش را به گونهای پنهان و مستحکم ساخته که هدف قرار دادن آنها از طریق عملیات هوایی بسیار دشوار شده است.
اسرائیل بهتنهایی توانایی انهدام کامل سایتهای مستحکم زیرزمینی ایران مانند فردو، نطنز و اصفهان را نداشته و ندارد. به همین دلیل بود که ایالات متحده مستقیماً وارد عمل شد: چندین فروند B-2 Spirit در عملیات «چکش نیمهشب» بر فراز نطنز و فردو پرواز کردند و ۱۴ بمب سنگرشکن GBU-57 Massive Ordnance Penetrator (MOP) بر این تأسیسات رها شد. همزمان، ۳۰ موشک کروز تاماهاوک از زیردریاییهای آمریکا به سوی اصفهان شلیک شد.
اکنون که ترامپ مخالفت خود را با مداخلهٔ بیشتر نظامی آمریکا در ایران اعلام کرده و اسرائیل همچنان در پی حفظ برتری نظامی است، در واشنگتن زمزمههایی مطرح شده مبنی بر واگذاری یک یا چند فروند از ۱۹ بمبافکن B-2 Spirit موجود در نیروی هوایی ایالات متحده به ارتش اسرائیل، آنهم پس از بازنشستگی این هواپیماها.
اما چنین اقدامی تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که همراه با آن، بمبهای GBU-57 نیز به اسرائیل تحویل داده شوند؛ بمبهایی ۳۰ هزار پوندی که تنها توسط B-2 قابل حملاند و ستون فقرات عملیات اخیر علیه تأسیسات هستهای ایران بودند.
مشکل اینجاست که پیش از حملات اخیر، تنها ۲۰ بمب از این نوع در زرادخانهٔ آمریکا موجود بود. اکنون تنها ۶ بمب باقی مانده و خط تولید این تسلیحات نیز سالها پیش متوقف شده است. وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا در حال توسعهٔ بمب نسل جدید (NGP) است، اما تا بهرهبرداری کامل، راهی طولانی در پیش دارد.
در چنین شرایطی، واگذاری حتی یک بمب یا یک هواپیما، هزینهای سنگین برای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا خواهد داشت و در برابر آن، سود راهبردی چندانی حاصل نخواهد شد.
بمبافکن B-2 Spirit یکی از پیشرفتهترین سامانههای پروازی جهان است که فناوریهای بهکار رفته در آن، حتی برای متحدان نزدیک آمریکا نیز غیرقابل دسترس باقی مانده است. برای نمونه، جنگندهٔ F-22 Raptor، هرگز به هیچ کشور خارجی—even اسرائیل واگذار نشد؛ زیرا پس از خروج چنین سامانههایی از خاک آمریکا، امکان نظارت، محدودسازی و مهار کاربرد آنها از میان میرود.
در شرایطی که اسرائیل روابط امنیتی خود را با کشورهایی مانند چین گسترش داده، اشتراک فناوریهای بسیار حساس همچون B-2 میتواند تهدیدی بالقوه برای امنیت فناوری آمریکا باشد.
ممکن است پیشنهاد شود که اسرائیل در ازای دریافت چنین تجهیزاتی، در تأمین مالی احیای خط تولید آنها مشارکت کند. اما واقعیت آن است که اسرائیل کشوری با منابع مالی محدود است و چنین قراردادی بهلحاظ اقتصادی و راهبردی نابرابر خواهد بود.
ترامپ که خود را استاد معامله میداند، باید بداند که این تصمیم فاقد توجیه راهبردی است. اسرائیل احتمالاً از این توانمندیها برای حمله به فرماندهان نظامی ایران استفاده خواهد کرد، نه برای حمله به اهداف زیرساختی مانند تأسیسات موشکی یا هستهای باقیمانده.
در نتیجه، سامانههایی با چنین اهمیت بالا، حتی در راستای اهدافی که دولت ترامپ دنبال میکند نیز کارآمد نخواهند بود.
ایالات متحده آمریکا باید بمبافکنهای B-2 Spirit و بمبهای GBU-57 را برای خود حفظ کند و هرگونه بحث دربارهٔ واگذاری آنها—even به اسرائیل را بهکلی کنار بگذارد.
دربارهٔ نویسنده:
براندون جی. وایچرت، سردبیر ارشد بخش امنیت ملی در نشریه The National Interest و نویسندهٔ مطالبی در Popular Mechanics است. او بهطور منظم با نهادهای دولتی و خصوصی در حوزهٔ ژئوپلیتیک مشورت میکند. آثار او در رسانههایی چون Washington Times، National Review، MSN و Asia Times منتشر شدهاند. از کتابهای منتشرشدهٔ او میتوان به Winning Space: How America Remains a Superpower، Biohacked: China’s Race to Control Life، و The Shadow War: Iran’s Quest for Supremacy اشاره کرد. آخرین اثر او با عنوان A Disaster of Our Own Making: How the West Lost Ukraine نیز اخیراً به چاپ رسیده است. او در پلتفرم X با شناسهی @WeTheBrandon فعالیت میکند.