سیحون کوهسار
میخواستم دربارهی دو رویداد غمانگیز سال ۱۳۹۶ در چهارراه زنبق شهر کابل یادداشتی بنویسم. در ذهنم، جز اخبارِ کشته شدن صدها نفر در حملهی انتحاریِ وحشتناک و و تیرخوردن سالم ایزدیار، یکی پیشکسوتان دادخواهی، چیزی تداعی نمیشد.
ناچار شدم پیش از نوشتن، در این باره بیشتر بخوانم. در لابلای جستجوها، به یادداشتی تکاندهنده دربارهی چهارراه زنبق برخوردم که حتی از آن دو حادثه هولناکتر بود.
در سال ۱۳۶۵، در همین مکان، دهها تن از مخالفانِ رژیمِ وقت به دار آویخته شدند. چهارراه زنبق در دورانِ حاکمیتِ رژیمهای خلق و پرچم نیز محل اعدامهای مخفیانه بود؛ جایی که صدها عدالتخواه تیرباران شده بودند و اجسادشان هرگز پیدا نشد.
همچنین تراژدیِ هولناک دیگر در این منطقه؛ انفجارِ مهیب و مرگبار ۱۳۹۶ بود که نزدیک به ۶۰۰ کشته و زخمی برجا گذاشت.
در پی این فاجعه و بیتفاوتیِ حکومت پیشین، شماری کثیری از جوانان و شهروندان معترض به خیابانها ریختند و فریاد زدند که اگر رهبران قادر به تأمین امنیت نیستند، باید کنار بروند.
در صف نخستِ این اعتراضات، محمدسالم ایزدیار و دیگر جوانان پرشور ایستاده بودند و سالم یکی از کسانی بود که صدایش را زودتر از همه خاموش کردند او و پنجتن از یارانش به خاک انداخته شدند.
در ۱۳ جوزا حین تشیع جنازه محمد سالم ایزدیار بار دیگر ستونیهای پنجم در تبانی با گروه تروریستی بر نمازگزاران جنازه حملات مرگبار انتحاری رادانجام دادند که در نتیجه آن بیش از دهتن جان باختند.
نکتهی تلخ اینجاست که چهارراه زنبق در هر دو دوره—هم در عصرِ دیکتاتوریِ خونین و هم در دورانِ حکومتی به اصطلاح مردم سالار—به محلی برای کشتن تبدیل شد…
شبکه حقانی مربوط به گروه طالبان این حمله مرگبار را در تبانی با مهرههای داخلی حکومتی انجام داد که شمار عظیمی از شهروندان کشور را به خاک و خون کشید و این آخرین انتحاری مخرب و مخوف شبکه حقانی نبود این شبکه دهها حمله پیچیده و جنایات کارانه را انجام دادهاست. دو رویداد چهاراهی زنبق لکه ننگین بر جبین گروه طالبان به ویژه شبکه حقانی و حکومت اشراف غنی است.