نویسنده: محمد نوید دانشپور
تاجیکستان، کشوری محصور در خشکی و کوهستانی در آسیای مرکزی، با جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر، بهلحاظ منابع فسیلی فقیر اما از نظر منابع آبی بسیار غنی است. این ترکیب جغرافیایی و اقلیمی، کشور را واداشته است تا برای تأمین انرژی مورد نیاز خود، به شکل گستردهای به نیروگاههای برقآبی وابسته باشد. صنعت برق به یکی از ارکان اصلی اقتصاد ملی، زیرساخت توسعه و ابزار دیپلماسی انرژی این کشور تبدیل شده است.
بیش از ۹۰ درصد برق تولیدی تاجیکستان از منابع آبی تأمین میشود. رودخانههای بزرگ چون وخش، آمودریا و پنج با توان جریانهای بالا، امکان احداث نیروگاههای آبی بزرگی همچون نیروگاه نارک و راغون را فراهم کردهاند. این ساختار به این کشور اجازه داده است تا در سطح جهانی بهعنوان یکی از تولیدکنندگان برق پاک مطرح شود و ردپای کربنی پایینی داشته باشد.
کشور تاجیکستان با دارا بودن بیش از ۶۰ درصد از منابع آب آسیای مرکزی، ظرفیت نظری حدود ۵۲۷ میلیارد کیلووات ساعت در سال برای تولید برق آبی دارد؛ اما تنها بخش کوچکی از این ظرفیت بالفعل شده است. موقعیت جغرافیایی کوهستانی نیز با ایجاد شیبهای تند و بندپذیر، امکان ساخت پروژههای بزرگ را فراهم میکند. این ظرفیت اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند تاجیکستان را به یکی از قطبهای انرژی تجدیدپذیر در منطقه تبدیل کند.
وابستگی شدید به منابع آبی، در کنار تغییرات اقلیمی، این کشور را در برابر خشکسالیها و کاهش روانآبها آسیبپذیر کرده است. در فصول خشک، بهویژه زمستانها، کاهش سطح مخازن آبی منجر به افت شدید تولید برق و قطعیهای گسترده میشود. این مسئله نهتنها امنیت انرژی داخلی را تهدید میکند بلکه صادرات برق را نیز مختل میسازد.
بند و نیروگاه برقآبی راغون با ارتفاع نهایی ۳۳۵ متر، پس از تکمیل بلندترین سد جهان خواهد بود. ظرفیت نهایی تولید برق آن ۳۶۰۰ مگاوات برآورد شده است که حدود دو برابر ظرفیت کل فعلی برق تولیدی این کشور است. تا کنون دو واحد از شش واحد آن راهاندازی شدهاند. این پروژه، اگرچه نماد امید ملی است، اما نیازمند تأمین مالی خارجی، مدیریت دقیق و حفظ ثبات سیاسی است.
ساخت بند راغون به سرمایهای بالغ بر ۶.۲ میلیارد دلار نیاز دارد؛ در حالی که درآمد ناخالص داخلی تاجیکستان در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۰ میلیارد دلار برآورد شده است. منابع داخلی این کشور پاسخگوی چنین پروژه عظیمی نیست و جذب سرمایهگذاری خارجی مستلزم بهبود شاخصهای حکمرانی، شفافیت مالی، کاهش فساد و امنیت حقوقی سرمایهگذاران است.
بخش عمدهای از شبکههای توزیع و تولید برق تاجیکستان مربوط به دوران شوروی سابق است. فرسودگی تجهیزات، تلفات شبکه، ضعف در مدیریت تقاضا و نبود سامانههای هوشمند، باعث کاهش راندمان، افزایش هزینهها و قطع مکرر برق میشود. نوسازی این زیرساختها نیازمند منابع مالی، دانش فنی و برنامهریزی منسجم است.
یکی از فرصتهای کلیدی برای تاجیکستان، تبدیل شدن به صادرکننده برق به کشورهای همسایه است. پروژههایی مانند CASA-1000 امکان انتقال برق از تاجیکستان و قرقیزستان به خراسانافغانستان و پاکستان را فراهم میآورند. موفقیت این طرحها نیازمند تکمیل زیرساختها، امنیت منطقهای و توافقهای چندجانبه است.
ایران، با توجه به تجربه در احداث نیروگاههای برقآبی و نزدیکی فرهنگی و زبانی، میتواند شریک راهبردی تاجیکستان در صنعت انرژی باشد. حضور ایران در ساخت تونل انتقال آب بند راغون، نمونهای از این همکاری است. توسعه همکاریهای فناورانه، انتقال دانش و سرمایهگذاری مشترک میتواند مزایای متقابل برای دو کشور به همراه داشته باشد.
یکی از موانع اصلی در مسیر توسعه صنعت برق تاجیکستان، نبود سیاستهای شفاف، ضعف نهادهای تنظیمگر و مدیریت غیربهرهور منابع است. تعیین تعرفههای پایین برق برای مصرفکنندگان، نبود نظام هدفمند در یارانهها و فقدان انگیزه برای بهرهوری، منابع مالی بخش انرژی را تضعیف کرده است.
برای دستیابی به توسعه پایدار در صنعت برق، تاجیکستان باید به سمت تنوعبخشی به منابع انرژی (نظیر انرژی خورشیدی و بادی)، بهبود کارایی مصرف، اصلاح ساختار تعرفهها، دیجیتالسازی شبکهها، و تربیت نیروی انسانی متخصص حرکت کند. استفاده از ظرفیت همکاری با نهادهای بینالمللی مانند بانک جهانی و بانک توسعه آسیا نیز ضروری است.
روی هم رفته باید گفت که کشور تاجیکستان در نقطهای حساس قرار دارد؛ از یکسو ظرفیتهای بالقوه طبیعی و موقعیت راهبردی منطقهای، و از سوی دیگر چالشهای مالی، فنی و اقلیمی. در صورت برنامهریزی دقیق، اصلاح ساختار حکمرانی انرژی و جذب سرمایههای هدفمند، این کشور میتواند نهتنها امنیت انرژی داخلی خود را تأمین کند، بلکه به یکی از صادرکنندگان برجسته برق پاک در منطقه تبدیل شود. آینده این صنعت در گروی تصمیمات امروز دولت و تعاملات هوشمندانه با جهان است.