نگارنده: مانی فرهمند
مقدمه
تحولات جهان و منطقه به شدت معادلات استراتیژیکی را دگرگون ساخت و درین تحولات اخیر که آغاز آن از جنگ اوکراین تا سرکوب حماس و حزبالله توسط اسرائیل و سقوط رژیم بشار اسد به دست شورشیان مورد حمایت ترکیه ادامه یافت آسیب شدیدی بر نقش و جایگاه ایران در خاور میانه بر جای گذاشت و در واقع میتوان ابراز داشت ایران کم کم از محور مقاومت خارج ساخته میشود و ممکن است با برگشت ترامپ به قدرت سناریوهای مختلفی در برابر ایران ادامه یابد. پرسش اصلی جستار ما این است که: ایران به دنبال چیست؟ آیا ایران بدون جای پای در خراسان/افغانستان میتواند به رویای ایران بزرگ فرهنگی و تقویت منافع زبانی و نژادی دست پیدا کند؟
ایران پس از شکستهای سنگین محور مقاومت در خاور میانه به ویژه حماس، حزبالله و سوریه بشار اسد؛ تنها ماند و با این تنهایی در صدد است تا خلاء هژمونی منطقهای را با محور جدیدی در سایه فرهنگ، زبان و تاریخ مشترک منطقهای غیر عربی پر کند ازین رو تمایل جمهوری اسلامی به نزدیک با تاجیکستان یکی از این اقدامات جدی است که اکنون تنها کارت باقی مانده این کشور میباشد. این که آیا ایران توانایی دستیابی به خلاء اقتدار بینالمللی را خواهد داشت یا خیر در آینده مشخص خواهد شد.
بر اساس تحلیل سایت دیپلماسی ایرانی رهاورد سفر اخیر پزشکیان رئیس جمهور ایران به تاجیکستان تحول بزرگ در روابط تهران ـ دوشنبه بیان شده است که با پایان سفر دوروزه رئیسجمهور به تاجیکستان، فصلی نو از روابط دو کشور در عرصههای سیاسی، اقتصادی و تجاری شکلگرفت و باید منتظر همکاریهای جدید بین تهران و دوشنبه ماند.
آسیای مرکزی ازجمله مناطقی است که از جایگاهی روزافزون در مناسبات منطقهای و بینالمللی، برخوردار بوده و به عنوان یکی از مهمترین زیر سیستمهای منطقهای محسوب میشود. سیاست خارجیِ جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان، از یک سو بر پایه عوامل همگرایی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصتها و زمینههای نفوذ و همکاری، برخوردار است و از طرف دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالشها و تهدیداتی مواجه است که برآیند این امر، همواره در جهتگیری سیاست خارجی ایران در تاجیکستان تأثیرگذار بوده است.
۱. پیشینه تاریخی ایران و تاجیکستان
پیشینه تاریخی ایران و تاجیکستان بسیار عمیق و پیچیده است. این پیشینه بر میگردد به ایران باستان چون هر دو منطقه بخشی از امپراتوریهای بزرگ ایرانی مانند هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان بودند. زبان فارسی میانه (پهلوی) در این دورهها زبان رسمی و ادبی بود. با ورود اسلام در قرن هفتم میلادی، فرهنگ و زبان فارسی در هر دو منطقه تحت تاثیر قرار گرفت. اما فارسی به عنوان زبان ادبی و فرهنگی باقی ماند. شاعران بزرگی مانند رودکی و فردوسی از این دوره برخاستهاند.
غزنویان و سلجوقیان دو دودمان که تأثیر بسزایی در فرهنگ و سیاست منطقه داشتند. غزنویان به ویژه با حمایت از فرهنگ و هنر فارسی مشهور شدند. پس از تهاجم مغولها و سپس حکومت تیموریان تغییرات عمدهای در ساختار سیاسی و اجتماعی ایجاد کردند. اما فرهنگ فارسی باقی ماند و در دوره تیموریان، به ویژه در هرات، به اوج خود رسید. اما در دورههای متأخر به ویژه با تشکیل امپراتوری صفوی در ایران، مناطق امروزی تاجیکستان به دلیل تأثیرات سیاسی و فرهنگی ایران، تحت کنترل یا نفوذ ایران قرار داشتند تا اینکه امپراتوری روسیه در قرن نوزدهم این مناطق را تحت سلطه خود درآورد.
قرن بیستم و معاصر: پس از انقلاب بلشویکی و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، تاجیکستان بخشی از این اتحادیه شد. اما با فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱، تاجیکستان به استقلال رسید. ایران و تاجیکستان روابط فرهنگی و اقتصادی نزدیکی دارند، به ویژه از طریق زبان فارسی که در تاجیکستان به عنوان “تاجیکی” شناخته میشود. این روابط تاریخی و فرهنگی مشترک، پیوندهای عمیقی بین دو ملت ایجاد کرده که تا به امروز ادامه دارد.
۱. ۱. زبان مشترک
زبانهای فارسی، دری، و تاجیکی از یک ریشه مشترک، یعنی زبانهای ایرانی، به ویژه شاخه غربی آنها سرچشمه میگیرند. پیشینه این زبانها به شرح زیر است:
زبانهای ایرانی باستان: منشأ همه این زبانها به زبانهای ایرانی باستان مانند اوستایی و پارسی باستان برمیگردد که در امپراتوریهای هخامنشی و ماد استفاده میشدند. و زبان پهلوی یا (فارسی میانه) که با سقوط هخامنشیان و ظهور سلسلههای اشکانی و ساسانی، زبان پهلوی توسعه یافت و به زبان ادبی و رسمی تبدیل شد.
توسعه فارسی نو: پس از فتح ایران توسط اعراب مسلمان، زبان عربی تأثیر زیادی بر زبانهای ایرانی گذاشت، اما فارسی دوباره احیا شد و با تأثیرات عربی به فارسی نو تبدیل شد. شاعرانی مانند رودکی، فردوسی، و سعدی فارسی نو را به اوج رساندند. با وجود آن تفاوتها و تحولات محلی باعث شد که این زبان شاخ و برگهای پیدا کرد که فارسی در ایران امروزی به عنوان زبان رسمی استفاده میشود. این زبان در طول تاریخ تحت تأثیر فرهنگها و زبانهای مختلف قرار گرفته است.
دری عمدتاً در خراسان/افغانستان و بخشهایی از پاکستان صحبت میشود. دری از فارسی ایرانی تفاوتهایی اندکی در لهجه و واژگان دارد. اما در کلیت امر دری نیز ریشه در فارسی نو دارد و به عنوان یکی از گویشهای فارسی شناخته میشود. و لهجه تاجیکی در تاجیکستان و بخشهایی از ازبکستان و روسیه صحبت میشود. تاجیکی نیز فارسی است اما با تأثیرات فرهنگی و زبانی روسی و ترکی و تغییرات املایی بر اساس خط سیریلیک توسعه یافته است. با این حال، پس از استقلال تاجیکستان، بازگشت به خط لاتین و سپس عربی در دستور کار قرار گرفته است. این زبانها نشاندهنده تنوع و پویایی فرهنگی و زبانی در منطقه ایرانیزبان هستند، در حالی که از یک میراث مشترک تاریخی و ادبی بهره میبرند.
۲. ۱. فرهنگ مشترک
فرهنگ مشترک ایران، تاجیکستان و خراسان/افغانستان ریشههای عمیقی در تاریخ، زبان، ادبیات، موسیقی، و هنرهای دیگر دارد. برخی از جنبههای اصلی این فرهنگ مشترک عبارتند از:
طوری که در بالا گفته شد: هر سه کشور به زبانهایی صحبت میکنند که از فارسی نو ریشه گرفتهاند (فارسی در ایران، دری در خراسان/افغانستان، و تاجیکی در تاجیکستان). این زبانها قابل فهم متقابل هستند و میراث ادبی بزرگی را به اشتراک میگذارند. شاعران و نویسندگان بزرگی مانند فردوسی، حافظ، سعدی، و مولانا در این منطقه مشترکالمنافع ادبی هستند. آثار این شعرا و نویسندگان در هر سه کشور مورد احترام و مطالعه قرار میگیرد.
در بخش موسیقی و هنر: سازهایی مانند تنبور، سنتور، و دف در هر سه کشور استفاده میشوند. همچنین، مقامها و ملودیهای مشترکی در موسیقی سنتی این کشورها وجود دارد. هم چنان هنرهای تجسمی چون هنر نقاشی، خوشنویسی، و معماری اسلامی با تأثیرات مشترک، به خصوص در دورههای تیموری و صفوی، در این مناطق دیده میشود.
آداب و رسوم: جشنهای مشترک مانند نوروز، که جشن آغاز سال نو در تقویم ایرانی است، در هر سه کشور با شور و حرارت برگزار میشود. آداب و رسوم مرتبط با نوروز مانند خانهتکانی، سفره هفتسین و آتشبازی در این کشورها مشترک است. ازدواج، مراسم تولد، و سوگواری نیز اشتراکات فرهنگی زیادی دارند. بسیاری از سبکهای پوشاک سنتی و مدرن در این کشورها با هم اشتراک دارند، مانند استفاده از لباسهای بلند، روسریهای مختلف، و الگوهای بافتهشده در پارچهها.
دین و عرفان: اسلام دین غالب در هر سه کشور است، هرچند با تفاوتهای مذهبی (شیعه در ایران و سنی و شیعه در خراسان/افغانستان و تاجیکستان). عرفان و تصوف نیز در فرهنگ این سه کشور تأثیرات عمیقی گذاشتهاند. این فرهنگ مشترک، با وجود تفاوتهای سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی، پیوندهای عمیق و پایداری بین مردم این سه کشور ایجاد کرده است.
۳. ۱. تاریخ مشترک
تاریخ مشترک ایران، تاجیکستان و خراسان/افغانستان بسیار گسترده و پیچیده است، اما چند دوره و رویداد کلیدی در این تاریخ مشترک به شرح زیر است:
۱) ایران باستان دورههای هخامنشیان (۵۵۰–۳۳۰ ق.م.)، اشکانیان و ساسانیان: این سه منطقه بخشی از امپراتوری هخامنشی بودند. پس از هخامنشیان، اشکانیان و سپس ساسانیان حکومت کردند که هر دو از تأثیرات عمیقی در این مناطق برخوردار بودند.
۲) ورود اسلام (قرن هفتم میلادی): با فتح ایران توسط اعراب مسلمان، اسلام به این مناطق گسترش یافت و فرهنگ و زبان را تحت تأثیر قرار داد، اما فارسی به عنوان زبان ادبی و فرهنگی همچنان باقی ماند. میتوان پس از تحکیم حکومت اسلامی دورههای طلایی فرهنگی را برای این منطقه که به نام خراسان بزرگ نیز یاد میشود که با تفکیک این دوره بزرگ اسلامی بر شمرد:
سامانیان (۸۱۹–۹۹۹ میلادی): در دوره سامانیان، به ویژه با حکومت در بخارا و سمرقند، فارسی به عنوان زبان ادبی احیا شد و شاعران بزرگی مانند رودکی و فردوسی ظهور کردند. هم چنان غزنویان و سلجوقیان که این دو دودمان نیز به توسعه فرهنگ فارسی و ادبیات کمک کردند.
حملات مغول و تیموریان: مغولها در (قرن سیزدهم) که با حملات چنگیزخان مغول به این مناطق ویرانیهای بسیار به بار آورد، اما پس از آن تحت حکومت ایلخانان، فرهنگ ایرانی بازسازی شد. در پی آن تیموریان از (قرن چهاردهم تا پانزدهم) آمدند و تحت حکومت تیمور و جانشینانش، به ویژه در دوره شاهرخ و سلطان حسین بایقرا، هرات به مرکز فرهنگی و هنری مهمی تبدیل شد.
صفویان و دورههای بعدی: صفویان در سال (۱۵۰۱–۱۷۳۶) تشکیل یافت و با تشکیل دولت شیعه صفوی، ایران نقش مهمی در منطقه بازی کرد. خراسان/افغانستان و تاجیکستان امروزی نیز تحت نفوذ فرهنگی و سیاسی ایران قرار داشتند. پس از صفویان با ظهور دولتهای محلی و سپس استعمار بریتانیا و روسیه در خراسان/افغانستان و تاجیکستان، این مناطق به سمت استقلال و توسعه هویت ملی خود حرکت کردند.
قرن بیستم و معاصر: در تاجیکستان پس از انقلاب بلشویکی، بخشی از اتحاد جماهیر شوروی شد و تا ۱۹۹۱ تحت حکومت شوروی بود. و در خراسان/افغانستان درگیر جنگهای متعدد، از جمله جنگهای با بریتانیا، جنگهای داخلی، و اشغال شوروی در دهه ۱۹۸۰، و سپس حضور نظامی بینالمللی و در نتیجه با انحطاط در دامان افراطگرایی قومی و مذهبی در قرن ۲۱ افتاد و اما در ایران انقلاب ۱۹۷۹ و جنگ ایران و عراق تأثیرات عمیقی بر منطقه گذاشت. در کل این تاریخ مشترک نشاندهنده پیوندهای عمیق فرهنگی، زبانی و تاریخی بین این سه کشور است که با وجود تفاوتهای سیاسی و مذهبی، یک هویت فرهنگی مشترک را حفظ کردهاند.
۲. جایگاه تا جیکستان در حلقه زبانی و فرهنگی مشترک خراسان بزرگ
تاجیکستان در حلقه زبانی و فرهنگی مشترک “خراسان بزرگ” جایگاه ویژهای دارد. “خراسان بزرگ” اصطلاحی است که به منطقه وسیعی از شرق ایران فعلی تا بخشهایی از خراسان/افغانستان، تاجیکستان، و حتی ازبکستان و ترکمنستان امروزی اشاره دارد. این منطقه در طول تاریخ به عنوان مرکز فرهنگی، علمی و ادبی شناخته میشده است. جایگاه تاجیکستان در این حلقه به شرح زیر است:
فارسی تاجیکی: تاجیکی، که در تاجیکستان به عنوان زبان رسمی استفاده میشود، یک گونه از زبان فارسی است. این زبان تحت تأثیرات فرهنگی و زبانی روسی و ترکی در دوران شوروی قرار گرفته، اما همچنان به زبان فارسی ایرانی و دری خراسان/افغانستان نزدیک است. هم چنان میراث ادبی تاجیکستان خاستگاه یا مرتبط با شاعران و ادیبان بزرگ فارسیزبان مانند رودکی، که به عنوان پدر شعر فارسی شناخته میشود، است. شهرهایی مانند بخارا و سمرقند (اگرچه اکنون در ازبکستان قرار دارند) بخشی از میراث فرهنگی این حلقه هستند.
در ادبیات معاصر نویسندگان و شاعران تاجیک نیز به غنیسازی ادبیات فارسی کمک کردهاند و بسیاری از آثارشان در سراسر منطقه خوانده میشود. و همچنان در عرصه موسیقی، موسیقی تاجیکی با سازها و مقامهای مشترک با موسیقی ایرانی و خراسانی/افغانستانی، نقش مهمی در حفظ و توسعه فرهنگ مشترک دارد. همچنان هنرهایی مانند خوشنویسی، معماری و نقاشی در تاجیکستان نیز تحت تأثیر همان سنتهای فرهنگی و هنری است که در خراسان بزرگ رواج داشت. جشنهای مشترک مانند نوروز، عید فطر و عید قربان، و آداب و رسوم مرتبط با آنها، در تاجیکستان نیز به شکلی نزدیک به ایران و خراسان/افغانستان برگزار میشود. تاجیکستان بخشی از امپراتوریها و دودمانهایی بوده که در خراسان بزرگ حکومت میکردند، از جمله سامانیان، غزنویان، و تیموریان. این دورهها فرهنگ و زبان مشترکی را در این منطقه نهادینه کردند.
با این حال، با فروپاشی شوروی و استقلال تاجیکستان، این کشور تلاشهایی برای احیای زبان و فرهنگ فارسی کرده است، اما همچنان با چالشهایی مانند استفاده از خط سیریلیک به جای خط عربی و تأثیرات فرهنگی شوروی روبرو است. با این وجود، تاجیکستان همچنان بخش جداییناپذیر از حلقه فرهنگی و زبانی خراسان بزرگ باقی مانده است. و تاجیکستان به دلیل اشتراکات زبانی و فرهنگی فراوان با ایران و خراسان/افغانستان، پتانسیل بالایی برای ایفای نقش در اتصال سیاسی، فرهنگی و زبانی فارسیزبانان دارد. اما چندین عامل کلیدی را باید در نظر گرفت.
چالشها و فرصتها: تأثیرات شوروی در استفاده از خط سیریلیک به جای خط عربی برای نوشتار تاجیکی، یکی از موانع فرهنگی و زبانی است که میتواند اتصال به فارسی ایرانی و دری را محدود کند. و روابط سیاسی بین این کشورها میتواند تحت تأثیر منافع ژئوپلیتیک، روابط با قدرتهای منطقهای و بینالمللی، و مسائل امنیتی قرار گیرد. و تنوع قومی و زبانی در تاجیکستان، علاوه بر فارسیزبانان، گروههای قومی و زبانی دیگری نیز وجود دارند که میتواند بر سیاستهای ملی تأثیر بگذارد.
از منظر فرصتها همکاریهای فرهنگی به ویژه در خصوص برگزاری جشنها، فستیوالهای فرهنگی، و کنفرانسهای ادبی میتواند به تقویت وحدت فرهنگی کمک کند. توسعه برنامههای آموزشی مشترک، تبادل دانشجو و استاد، و ایجاد مراکز فرهنگی و آموزشی. ایجاد شبکههای تلویزیونی و رادیویی مشترک، فیلمسازی مشترک، و تولید محتوای فرهنگی که به زبان فارسی عرضه میشود.
پتانسیل سیاسی: تاجیکستان میتواند در تشکیل اتحادیهها یا سازمانهای فرهنگی-سیاسی برای ترویج زبان و فرهنگ فارسی نقش داشته باشد. این میتواند شامل همکاری در مجامع بینالمللی، حمایت از زبان فارسی در سازمانهای جهانی، و لابیگری برای حفظ و گسترش فرهنگ فارسی باشد. با این حال، تحقق این پتانسیل به تمایل سیاسی رهبران کشورها، مدیریت دیپلماتیک چالشها، و توسعه روابط مستحکمتر فرهنگی و آموزشی بستگی دارد.
روابط اقتصادی ایران و تاجیکستان: با توجه به گزارشات سایتهای ایرانی مهمترین اقلام صادراتی کشور تاجیکستان شامل آلومینیوم، پنبه (به صورت نخ)، برق، خشکبار، سنگهای قیمتی، میوه و سبزیجات و اقلام وارداتی شامل مشتقات نفتی، اکسید آلومینیوم، ماشین آلات، مواد غذایی و دارو است.
طوری که بدالناصر همتی که با هیأت همراه رئیس جمهور در سفر تاجیکستان به سر میبرد حجم تجارت ۳۸۰ میلیون دلاری ایران و تاجیکستان با رشد ۵۰ درصدی در یک سال، نشانگر ظرفیت بالقوه بالای دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی است که با گسترش ارتباط گردشگری بین دو ملت، با یک زبان و فرهنگ مشترک، قابل تعمیق بین آحاد مردم است.
ازینرو صدور خدمات فنی و مهندسی، احداث شرکتهای مشترک تولیدی در مناطق آزاد تاجیکستان، همکاری شرکتهای دانشبنیان درخصوص انتقال فناوری، استفاده از ظرفیتهای ترانزیتی کشورمان و فروش نفت و فرآوردههای نفتی به تاجیکستان از جمله ظرفیتها در جهت گسترش روابط تجاری و اقتصادی دو طرف به شمار میروند.
به هرحال مزیتهایی در این کشور وجود دارد که هیچکدام از کشورهای آسیایمرکزی ندارند و آن فقط بحث زبان فارسی نیست، بلکه بحث تعلق مشترک، زبان، فرهنگ و تاریخ است که ما با این کشور داریم. بهدلیل احیای فرهنگ ایرانی در داخل تاجیکستان، ایران به تبادلات فرهنگی ازطریق کنفرانسها، رسانهها و جشنوارههای فیلم کمک کرد؛ پتانسیلها و پیوندهای فرهنگی و تمدنی میان دو کشور وجود دارد که با هدفگذاری و برنامهریزی دقیق میتوان از آنها بهرهمند شد و ایدههای مشترک را با موفقیت به سرانجام رساند.
۳. سیاست جمهوری اسلامی در حلقه زبانی و فرهنگی مشترک خراسان بزرگ
ایران پس از انقلاب اسلامی در نیمه دوم قرن بیستم به عنوان انقلابی مدرن برای تحقق آرمانهای مستضعفان جهان در کشوری با پیشینهای تاریخی گرانبار قبل اسلام و دوره طلایی اسلامی شکل گرفت، هدف از این انقلاب در نخست سقوط نظام شاهنشاهی و در گام دوم ابراز مدل شیعی اسلام سیاسی به شمار میرود. بنابرین مدت کمتر از نیم قرن وظیفه جمهوری اسلامی صدور انقلاب و ایجاد محورهای مقاومت در برابری منافع غرب و صهیونیسم جهانی بوده است.
با توجه به گزارشهای موجود در این سالها جمهوری اسلامی ایران با مشارکت در راهبرد توسعه ملی تاجیکستان در حوزههایی نظیر تأمین استقلال انرژی، رهایی از بنبست ارتباطاتی و امنیت غذایی، سرمایهگذاریهای قابلتوجهی داشته است. یکی از مهمترین سرمایهگذاریها، اجرای چند پروژه موفق ازجمله احداث نیروگاه برقابی و تونل انزاب (استقلال) بود که از آنها بهعنوان نمادهای همکاری دوجانبه ایران و تاجیکستان در توسعه زیرساخت ها یاد میکنند. در دهه نود، روابط تهران ـ دوشنبه با بروز سو ء تفاهمهایی در روابط سیاسی و فرهنگی به سردی گرائید اما با گذر زمان و تلاش برای دیپلماسی تنشزدای ایران در سالهای اخیر، بار دیگر مقامات دو کشور همکاریهای دوجانبه را از سر گرفتهاند.
با گسترش حضور اسرائیل در منطقه و ظهور جریانهای اسلام سیاسی سنی رادیکال که از دل این جریانها شبکههای القاعده، داعش و دها جریان ضد شیعی محور مقاومت را به شدت دچار آسیب پذیری ساخت که با حملات اگست سال قبل حماس بر مناطق مرزی اسرائیل به شدت محور مقاومت درهم کوبیده شد و نخست حماس و سپس حزبالله لبنان به شدت تضعیف گردیدند و موقعیت هژمونی ایران در منطقه به شدت تضعیف گردید و پس از سقوط رژیم اسد در سوریه ایران دنبال راههای بدیل استراتیژی بینالمللی در منطقه است ازین رو سیاست جمهوری اسلامی ایران در حلقه زبانی و فرهنگی مشترک خراسان بزرگ بر چند اصل اساسی استوار است که ایران به شدت دنبال احیای آن است:
۱. حفظ و گسترش زبان فارسی: بر اساس گزارشها و پستهای موجود در رسانههای جمعی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، علی خامنهای، در دیدار با رئیسجمهور تاجیکستان، امامعلی رحمان، بر اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی در ایران، تاجیکستان، و خراسان/افغانستان تأکید کرده است. این نشاندهنده تمایل به تقویت پیوندهای زبانی برای حفظ هویت فرهنگی مشترک است. به این اساس اکنون زمان آن رسیده است تا جمهوری اسلامی ایران دنبال خلق فرصت شود و این فرصت را مورد آزمون قرار دهد.
۲. تقویت هویت اسلامی و ایرانی: جمهوری اسلامی به دنبال تقویت هویت اسلامی و ایرانی در منطقه خراسان بزرگ است که شامل نواحی تاریخی خراسان در ایران، خراسان/افغانستان، و ترکمنستان میشود. این شامل ترویج فرهنگ اسلامی و تاریخ ایران باستان از طریق رسانهها و نهادهای فرهنگی است. که با تقویت زبان فارسی میتواند محوری جدید به هژمونی ایران فرهنگی را جایگزین حمایت از محور مقاومت در خاور میانه و به ویژه با شرکای غیر نژاد ایرانی را در پی داشته باشد.
۳. همکاری فرهنگی و آموزشی: برنامههایی برای همکاری فرهنگی و آموزشی با کشورهایی که در حلقه فرهنگی خراسان بزرگ قرار دارند، وجود دارد. این همکاریها میتواند شامل برگزاری کنفرانسهای فرهنگی، تبادل دانشجو، و ایجاد مراکز فرهنگی باشد. ایران با در اختیار داشتن منابع بزرگ فرهنگ فارسی، دانشگاههای معتبر و گستردگی کارهای فرهنگی به ویژه مرکز اصلاح سازی واژگان فارسی به جای واژه گان خارجی رول عمدهای در هلال خراسان بزرگ را میتواند بازی کند.
۴. مقابله با نفوذ فرهنگی بیگانه: جمهوری اسلامی تلاش میکند تا از نفوذ فرهنگی غرب و سایر فرهنگهایی که با ارزشهای اسلامی و ایرانی تناقض دارند، جلوگیری کند. این شامل سیاستهای محدود کننده در زمینه رسانههای خارجی و تبلیغات فرهنگی است.
۵. تقویت روابط با جوامع فارسیزبان: تلاشهایی برای ایجاد و تقویت روابط با جوامع فارسیزبان در منطقه وجود دارد، از جمله با جوامع گستردهای فارسی زبان در خراسان/افغانستان و فارسیزبانان در تاجیکستان. که با توجه به منافع کوتاه مدت حمایت از طالبان که به سرکوب زبان فارسی به صورت گسترده میپردازند اکنون در تناقض است.
رویهم رفته ارتباط و تعامل نزدیک با تاجیکستان که دوباره طی سال های گذشته در دستور کار قرار گرفت، همچنان برای دولت جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است از این رو ، مسعود پزشکیان در جریان اولین حضور در مجمع عمومی سازمان ملل در نیورک(مهرماه سال جاری) در دیدار با همتای تاجیکستانی خود، روابط دو کشور را ممتاز و متکی بر پیوندهای عمیق تاریخی و خویشاوندی توصیف و تصریح کرد: ما خواهان توسعه و گسترش تعاملات و ارتباطات علمی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی با تاجیکستان هستیم.
این رفت و آمدها محدود به روسای جمهور نشد، بلکه دیپلماسیِ پارلمانی هم به کمک سیاست خارجی دولت آمد و بر تقویت روابط دوجانبه بین تهران و دوشنبه تاکید کرد. «محمد باقر قالیباف» که ۱۸ مهرماه به دوشنبه رفته بود در جمع رسانههای تاجیکستانی، گفت: «همانطور که در سه سال گذشته تجارت بین دو کشور ایران و تاجیکستان بیش از دو برابر افزایش پیدا کرده است، به طور حتم این میزان تجارت و همکاری در سالهای آینده با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت.
بر بنیاد تحلیل پایگاه خبری تحلیلی انتخاب: سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به سفر رئیسجمهور به کشور تاجیکستان بیان کرد: بهیمن تصمیمهای خردمندانه و مشفقانه رهبران دو کشور، رابطه دو ملت بهتر از هر زمانی است. همچنان اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به سفر رئیس جمهور به تاجیکستان در حساب رسمی خود در برنامه ایکس نوشت: “جان ما، چون رشته دو بافت است”، امروز رئیسجمهور پزشکیان به تاجیکستان، سرزمین مردمان همزبان و همتبار و همفرهنگ و همریشه، سفر میکنند.
او همچنین نوشت: سیوسه سال پیش در چنین روزهایی، کمتر از ۴ ماه بعد از اعلام استقلال تاجیکستان، جمهوری اسلامی ایران که قبل از این نام خود را بهعنوان اولین کشور شناساییکننده دولت جوان تاجیکستان ثبت کرده بود، با اعزام سفیر و تأسیس سفارت، نام ایران را بهعنوان اولین کشور صاحب سفیر نزد مردمان نجیب تاجیک ماندگار کرد و اکنون در دیماه ۱۴۰۳ بهیمن تصمیمهای خردمندانه و مشفقانه رهبران دو کشور، رابطه دو ملت بهتر از هر زمانی است، بیش باد و کم مباد!
۴. شکستهای استراتیژیک محور مقاومت در خاور میانه و چرخش استراتیژیک ایران به محور جدید
طوری که مشخص است تا این اواخر ایران از طریق مراکز فرهنگی و آموزشی خود در کشورهای مختلف، مانند بنیاد سعدی، به ترویج زبان فارسی میپردازد. این مراکز در کشورهایی مانند خراسان/افغانستان، تاجیکستان، عراق، سوریه و حتی برخی کشورهای اروپایی فعال هستند. هم چنان ایران با استفاده از رسانههای خود مانند شبکههای تلویزیونی پرس تیوی، العالم و هیسپان تیوی، به زبانهای مختلف برنامههایی پخش میکند که علاوه بر اطلاعرسانی، فرهنگ و زبان فارسی را نیز ترویج میدهند.
شکست استراتژیک محور مقاومت ایران و چرخش آن به سمت تاجیکستان میتواند به چندین عامل مرتبط باشد: شکست استراتژیک محور مقاومت که:
سقوط رژیم بشار اسد: بر اساس اطلاعات موجود، پس از سقوط رژیم بشار اسد در سوریه، محور مقاومت که از سوریه به عنوان یکی از نقاط کلیدی خود استفاده میکرد، با چالشهای جدی روبرو شد. این شکست نشاندهنده از دست رفتن عمق استراتژیک برای ایران بود که برای حمایت از گروههای نیابتی خود مانند حزبالله لبنان استفاده میکرد.
ضعف در برابر اسرائیل: اقدامات تلافیجویانه اسرائیل و عملکرد ناموفق سپاه پاسداران در رویاروییهای نظامی، باعث شد که ایران در موقعیتی تضعیف شده قرار گیرد. این مسئله نشاندهنده نقاط ضعف در استراتژی موشکی و نظامی ایران است.
تغییرات ژئوپلیتیک: تحولات در منطقه و تضعیف نفوذ ایران در سوریه، عراق و لبنان، ایران را به سمت جستجوی جایگزینهای استراتژیک سوق داده است.
چرخش به سمت تاجیکستان: که مبتنی بر روابط فرهنگی و زبانی است چون ایران و تاجیکستان دارای زبان و فرهنگ مشترک هستند که میتواند پایهای برای تقویت روابط باشد. تاجیکستان به عنوان یک کشور فارسیزبان، پتانسیل بسیاری برای همکاریهای فرهنگی با ایران دارد. برنامههای تلویزیونی، مجلات و کتابهای ایرانی در تاجیکستان به شکل گستردهای رواج یافتهاند. ایران با تمرکز بر تبادلات فرهنگی و زبانی، سعی در تقویت نفوذ خود در تاجیکستان دارد. این شامل برگزاری همایشها، جشنوارههای فیلم، و تبادلات آکادمیک است که میتواند به نوعی بازسازی هویت فرهنگی و زبانی مشترک کمک کند.
همکاریهای استراتژیک به ویژه با توجه به نزدیکی فرهنگی، ایران میتواند از طریق گسترش همکاریهای اقتصادی، تجاری و آموزشی، نفوذ خود در تاجیکستان را افزایش دهد. این میتواند شامل پروژههای زیرساختی و انرژی نیز باشد. همچنان ایران با تمرکز بر آموزش و ترویج زبان فارسی در تاجیکستان، میتواند به احیای فرهنگ ایرانی در این کشور کمک کند. این شامل تاسیس مراکز زبانآموزی، کمک به چاپ کتب و رسانههای فارسیزبان است.
برگزاری هفتههای فرهنگی، نمایشگاههای هنری و ادبی، و اجرای گروههای فرهنگی و هنری ایرانی در تاجیکستان، میتواند به گسترش نفوذ فرهنگی ایران کمک کند. و این استراتژیها نشاندهنده تلاش ایران برای بازتعریف نقش خود در منطقه پس از شکستهای استراتژیک و جستجوی راههای جدید برای تقویت نفوذ خود با تکیه بر مشترکات فرهنگی و زبانی است.
برگزاری نمایشگاههای کتاب، همایشهای ادبی، جشنوارههای فیلم و هنرهای نمایشی، و ارسال هنرمندان و شاعران ایرانی به کشورهای مختلف برای تقویت ارتباطات فرهنگی. تاسیس مدارس فارسی و بورسیههای تحصیلی برای دانشجویان خارجی در ایران، که به گسترش زبان و فرهنگ ایرانی کمک میکند. ایجاد تفاهمنامههای همکاری بین دانشگاههای ایران و کشورهای دیگر، که شامل تبادل استادان و دانشجویان و برگزاری دورههای مشترک است.
این تلاشها نشان میدهد که ایران به طور جدی به دنبال استفاده از فاز زبانی و فرهنگی به عنوان یک ابزار نرم برای افزایش نفوذ خود در منطقه و فراتر از آن است. این رویکرد با توجه به اشتراکات فرهنگی و زبانی میان ایران و برخی کشورهای همسایه یا با پیوندهای تاریخی، میتواند بسیار موثر باشد.
۵. سلطه گروه طالبان در خراسان/افغانستان و بازدارندگی منافع بینالمللی مشترک زبان فارسی
۱. ۵. تضعیف زبان فارسی در خراسان/افغانستان
طوری که مشخص شده است: تحت حکومت گروه طالبان، خراسان/افغانستان با چالشهای جدی در زمینههای مختلف از جمله فرهنگی و زبانی مواجه است. این وضعیت تاثیرات قابلتوجهی بر استراتژیهای زبانی و فرهنگی ایران در منطقه دارد. گروه طالبان با اعمال سیاستهای سختگیرانه فرهنگی و محدود کردن آزادیهای فرهنگی، به ویژه در زمینه آموزش و هنر، مانعی بزرگ برای توسعه و تبادل فرهنگی با کشورهای دیگر از جمله ایران ایجاد کردهاند.
در حالی که فارسی (دری) یکی از زبانهای رسمی خراسان/افغانستان است، سیاستهای گروه طالبان میتواند به کاهش نفوذ فرهنگی و زبانی ایران در خراسان/افغانستان منجر شود، چراکه توجه بیشتری به زبان و فرهنگ پشتو ممکن است داشته باشند. با محدودیتهای آموزشی و بسته شدن مدارس و دانشگاهها برای دختران و نیز محدودیتهایی که برای پسران اعمال میشود، تبادلات آموزشی با ایران به شدت کاهش یافته است.
تقویت روابط با تاجیکستان: با توجه به محدودیتهای فرهنگی در خراسان/افغانستان، ایران ممکن است اهمیت بیشتری به تاجیکستان بدهد که از نظر زبانی و فرهنگی بسیار نزدیک به ایران است. این شامل تقویت همکاریهای فرهنگی و آموزشی میشود. همچنان با ترویج زبان فارسی ایران میتواند با تمرکز بیشتر بر پروژههای آموزشی و فرهنگی در تاجیکستان، زبان فارسی را به عنوان یک نقطه قوت فرهنگی تقویت کند، به خصوص در زمینههایی که خراسان/افغانستان محدودیتهای بیشتری بر آنها اعمال میکند. به ویژه با استفاده از رسانههای تصویری و چاپی، ایران میتواند فرهنگ و زبان خود را در تاجیکستان ترویج دهد، جایی که فضای بازتری نسبت به خراسان/افغانستان دارد. همکاریهای آکادمیک که با تقویت همکاریهای دانشگاهی و ارائه بورسیههای تحصیلی به دانشجویان تاجیک، که میتواند به تقویت پیوندهای فرهنگی و علمی میان دو کشور کمک کند.
با وجود اینکه خراسان/افغانستان تحت سلطه گروه طالبان محدودیتهای زیادی در راه تبادلات فرهنگی و زبانی با ایران ایجاد کرده، ایران میتواند با تمرکز بر تاجیکستان، استراتژیهای زبانی و فرهنگی خود را به پیش ببرد و به دنبال فرصتهای جدید برای تقویت نفوذ فرهنگی خود در منطقه باشد. دشمنی یا محدودیتهای اعمال شده توسط گروه طالبان روی زبان فارسی میتواند تاثیرات مختلفی بر همکاریهای منطقهای کشورهای فارسیزبان داشته باشد:
با توجه به این که گروه طالبان سیاستهایی را به منظور محدود سازی زبان فارسی اعمال میکنند یا این زبان را تحت فشار قرار میدهند، این امر میتواند آموزش زبان فارسی، تبادلات فرهنگی و فعالیتهای هنری و ادبی را کاهش دهد. این محدودیتها میتواند به طور مستقیم بر تعاملات فرهنگی و آکادمیک با کشورهای فارسیزبان دیگر تاثیر بگذارد.
تضعیف همبستگی فرهنگی: دشمنی یا عدم توجه به زبان فارسی میتواند همبستگی فرهنگی بین خراسان/افغانستان و دیگر کشورهای فارسیزبان مانند ایران و تاجیکستان را تضعیف کند. این مسئله میتواند به تنشهای فرهنگی یا سیاسی منجر شود و همکاریهای منطقهای را با چالش مواجه کند. همچنان کاهش پروژههای مشترک به ویژه پروژههای فرهنگی، آموزشی و رسانهای که مبتنی بر زبان فارسی هستند، ممکن است با محدودیتهایی مواجه شوند که همکاریهای مشترک را دشوار یا غیرممکن سازد.
با وجود محدودیتها در خراسان/افغانستان، کشورهای فارسیزبان دیگر میتوانند بر همکاریهای متقابل تمرکز کنند. ایران و تاجیکستان میتوانند برنامههای فرهنگی و زبانی خود را تقویت کنند و به عنوان مراکز اصلی فرهنگ فارسی عمل کنند. با استفاده از فضای مجازی و رسانههای دیجیتال میتواند به حفظ و گسترش زبان فارسی در بین مردم خراسان/افغانستان و حتی فراتر از مرزهای آن کمک کند. این راهکار میتواند به دور زدن محدودیتهای فیزیکی کمک کند. ایران و تاجیکستان میتوانند از طریق ارائه بورسیههای تحصیلی، برنامههای آموزشی آنلاین و تبادلات فرهنگی، به فارسیزبانان افغان کمک کنند تا زبان و فرهنگ خود را حفظ کنند.
در نهایت، اگرچه محدودیتهای گروه طالبان میتواند مانعی برای همکاریهای منطقهای باشد، اما کشورهای فارسیزبان میتوانند با استفاده از راهکارهای جایگزین و نوآورانه، همچنان به حفظ و گسترش زبان فارسی و فرهنگ مشترک ادامه دهند.
۲. ۵. نزدیکی گروه طالبان با آمریکا و پاکستان
نزدیکی گروه طالبان با پاکستان و آمریکا میتواند تاثیرات متفاوت و پیچیدهای بر فرهنگ مشترک ایران، خراسان/افغانستان و تاجیکستان داشته باشد:
۱. تاثیر بر هویت و فرهنگ مشترک فارسیزبانان: تشدید نگرانیها در مورد تفکرات بنیادگرایانه گروه طالبان میتواند به تقویت حس هویت فرهنگی مشترک بین ایران، خراسان/افغانستان و تاجیکستان منجر شود، به ویژه در زمینه زبان فارسی و آداب و رسوم مشترک. به عنوان مثال، در پستهای یافت شده در شبکههای اجتماعی، برخی از کاربران از نزدیکی بیشتر ایران و تاجیکستان در مقابل این تهدیدات صحبت کردهاند.
۲. تاثیر بر همکاریهای فرهنگی: نزدیکی گروه طالبان به پاکستان و آمریکا ممکن است روابط فرهنگی بین این سه کشور را تحت تاثیر قرار دهد. در حالی که ایران و تاجیکستان ممکن است برای مقابله با این تاثیرات، همکاریهای فرهنگی و آموزشی خود را افزایش دهند، خراسان/افغانستان ممکن است تحت فشار برای اتخاذ سیاستهای فرهنگی متفاوتی قرار گیرد که با منافع گروه طالبان همخوانی داشته باشد و در نهایت از حلقه وصل هلال خراسان بزرگ و زبان فارسی گم شود.
۳. تغییرات در آموزش و ارزشهای فرهنگی: گروه طالبان با سابقه سختگیریهای فرهنگی و آموزشی، ممکن است سیاستهایی را اعمال کنند که با فرهنگ غنی و متنوع خراسان/افغانستان همخوانی نداشته باشد. این میتواند بر نحوه آموزش و ارزشهای فرهنگی در منطقه تاثیر بگذارد، اگرچه ایران و تاجیکستان ممکن است تلاش کنند این تاثیرات را محدود کنند اما نا دیده گرفتن منافع زبانی توسط جمهوری اسلامی ایران در خراسان/افغانستان و پشت کردن بر گروههای گسترده قومی تاجیک و هزاره نقطه اتصال فرهنگی تاجیک و ایران را به مشکل جدی مواجه خواهد ساخت.
۴. تاثیر بر ارتباطات بینالمللی و منطقهای: روابط گروه طالبان با پاکستان و آمریکا میتواند به تغییر در دینامیکهای منطقهای منجر شود که فرهنگ را نیز تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال، این روابط میتواند بر چگونگی تعاملات فرهنگی و سیاسی ایران و تاجیکستان با خراسان/افغانستان تاثیر گذارد، به خصوص در جهت حفظ و ترویج فرهنگ مشترک در برابر تفکرات بیگانه.
۵. تاثیر بر میراث فرهنگی: با توجه به تاریخ گروه طالبان در تخریب میراث فرهنگی، نزدیکی با پاکستان و آمریکا ممکن است تاثیرات متفاوتی بر حفاظت و نگهداری از میراث فرهنگی مشترک داشته باشد. این میتواند به تلاشهای مشترک بین ایران و تاجیکستان برای حفظ این میراث منجر شود. به طور کلی، این تاثیرات بستگی به نوع سیاستهایی دارد که گروه طالبان در خراسان/افغانستان اجرا میکند و همچنین به واکنشها و سیاستهای فرهنگی ایران و تاجیکستان در مقابل این تغییرات.
۳. ۵. منافع متزلزل و مقطعی گروه طالبان، ایران و روسیه
مثلت طالبان، روسیه و ایران در یک پازل نا متجانسی از نظر زمانی در دراز مدت قرار گرفته اند، این مثلث میتواند منافع آنها را تابع سیاسیتهای جهانی نماید، ازینرو منافع متزلزل و مقطعی گروه طالبان، ایران و روسیه در رابطه با خراسان/افغانستان و منطقه به شرح زیر است:
۱) گروه طالبان: گروه طالبان به دنبال حفظ و گسترش قدرت خود در خراسان/افغانستان است، اما این منافع به دلیل فشارهای بینالمللی، مقاومت داخلی و نیز تنشهای منطقهای همواره متزلزل است. این گروه تلاش میکند تا از سوی جامعه بینالمللی و کشورهای همسایه به رسمیت شناخته شود، اما عدم پایبندی به حقوق بشر و تروریسم بینالمللی این منافع را ناپایدار میکند.
حمایتهای مالی و لجستیکی گروه طالبان به صورت مقطعی توسط کشورهایی مانند پاکستان، و در برخی موارد چین و روسیه، بهرهمند شده است که این حمایتها بسته به شرایط سیاسی و استراتژیک میتواند تغییر کند.
۲) ایران: ایران با خراسان/افغانستان مرز طولانی دارد و امنیت این مرزها برایش حیاتی است، اما حضور گروه طالبان و گروههای تروریستی دیگر این منافع را تهدید میکند. همچنان ایران به دنبال حفظ و افزایش نفوذ خود در خراسان/افغانستان است، ولی روابط پیچیده با گروه طالبان و دیگر بازیگران میتواند این نفوذ را متزلزل کند.
ایران با گروه طالبان در برخی موارد مقطعی برای مقابله با تهدیدات مشترک همکاری کرده، اما این همکاریها لزوماً پایدار نیستند. ایران به عنوان میزبان میلیونها پناهنده افغان، ممکن است از بازگشت پناهندگان به خراسان/افغانستان در شرایط خاص منفعت ببرد، اما این منافع به وضعیت امنیتی خراسان/افغانستان وابسته است.
۳) روسیه: روسیه از موقعیت خراسان/افغانستان برای محدود کردن نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی استفاده میکند، اما این منافع با تغییرات در سیاستهای بینالمللی و تحولات داخلی خراسان/افغانستان متزلزل میشود. همچنان روسیه نگران نفوذ تروریسم به کشورهای آسیای مرکزی و تاثیر آن بر امنیت خود است.
روسیه ممکن است از قراردادهای اقتصادی با گروه طالبان یا دولتهای خراسان/افغانستان منفعت ببرد، اما این منافع میتواند به سرعت تغییر کند بسته به تحولات سیاسی و امنیتی دارد. روسیه با حمایت مقطعی از گروه طالبان یا دیگر گروهها، تلاش میکند تا نقش خود را در منطقه به عنوان یک بازیگر کلیدی حفظ کند. در نهایت، منافع هر سه کشور به شدت به تحولات خراسان/افغانستان و تعاملات بینالمللی وابسته است.
نتیجه گیری
خلاصه این که ایران، تاجیکستان و خراسان/افغانستان در یک بازی در حالهای از ابهام قرار دارد. مناسبات بین ایران، خراسان/افغانستان و تاجیکستان در طول تاریخ با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است. در اینجا چند نکته کلیدی را بررسی میکنیم:
۱) ایران و خراسان/افغانستان: روابط این دو کشور بر پایه مشترکات فرهنگی، زبانی و تاریخی استوار است. با این حال، مسائلی مثل مهاجرت، حقابه هیرمند، و رویدادهای سیاسی مانند حاکمیت گروه طالبان، همواره باعث تنشهایی شده است. ایران حمایتهایی از مردم خراسان/افغانستان در زمینههای فرهنگی و آموزشی داشته اما در عین حال، برخی تنشهای سیاسی و امنیتی نیز وجود داشته است.
۲) ایران و تاجیکستان: روابط این دو کشور نیز بر پایه مشترکات زبانی و فرهنگی بنا شده، به خصوص به دلیل استفاده از زبان فارسی. تاجیکستان در زمان جنگ داخلی خود از پشتیبانی سیاسی و دیپلماتیک ایران بهره برد و در سالهای اخیر، همکاریها در زمینههای اقتصادی و فرهنگی افزایش یافته است. با این حال، چالشهایی مانند مسائل امنیتی و مرزی هم وجود داشته است.
طی دو الی سه سال گذشته رؤسای جمهور و پارلمانها و همچنین هیأتهای متفاوت در زمینههای مختلف به ویژه کمیسیون ویژه اقتصادی ایران و تاجیکستان مرتباً با هم ملاقات داشته و سفرهای کاری برقرار شده است. اکنون مسعود پزشکیان در قامت رئیس دولت چهاردهم چهارشنبه هفته جاری عازم دوشنبه شد و با همتای تاجیکستانی خود رایزنی کرد و سپس نشست هیأت عالی رتبه با حضور روسای جمهور تشکیل شد و ۲۳ یادداشت و سند همکاری مشترک هم میان دو کشور به امضا رسید.
برگزاری نشست مطبوعاتی مشترک با رئیس جمهور تاجیکستان، حضور در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ابن سینا، شرکت در همایش تجاری، سرمایهگذاری و گردشگری دو کشور، گفتوگو با رئیس مجلس ملی تاجیکستان، رئیس مجلس نمایندگان، نخست وزیر تاجیکستان و دیدار با ایرانیان از جمله برنامههای رئیس جمهور کشورمان در نخستین سفر رسمی به دوشنبه بود.
۳) خراسان/افغانستان و تاجیکستان: این دو کشور همسایه، مشترکات زیادی دارند، از جمله زبان فارسی که به عنوان زبان رسمی در تاجیکستان و یکی از زبانهای رسمی در خراسان/افغانستان است. اما، درگیریهای داخلی خراسان/افغانستان و تأثیر آن بر امنیت مرزی تاجیکستان، همیشه یکی از نگرانیهای اساسی بوده است. جنگهای داخلی و حضور گروههای شبهنظامی نیز روابط این دو کشور را تحت تأثیر قرار داده است.
با در نظر گرفتن این موارد، ابهام در مناسبات کشوری بین ایران، خراسان/افغانستان و تاجیکستان وجود دارد، به ویژه در زمینههای سیاسی، امنیتی و مرزی. این ابهام ناشی از تغییرات سیاسی داخلی، تحولات منطقهای و پویاییهای ژئوپلیتیک است. هرچند تلاشهایی برای تقویت روابط فرهنگی و اقتصادی انجام میشود، اما مسائل پیچیدهای همچنان بر جای خود باقی هستند.