عبدالبشیرفکرت استاد دانشگاه
سیر کلّی رخدادهای پسین در جهان نشان میدهد که آن هژمون یکجانبه و خودمحورانهی ایالات متحده و اقمار متحد آن عملاً فروپاشیده است.
جهان اینک نه تنها در مرز عبور از تکقطبیّت ایستاده است، بل این مرز را به نحو بالفعل درنوردیده است.
مانور سیاسی-نظامی چین، نزدیکی قدرتهای بزرگ آسیایی با یکدیگر، ایستادهگی ایران در برابر اسرا-ئیل و …از ورود ما به مرحلهی تازهیی از تاریخ حکایت دارد که مهمترین ویژهگی آن را میتوان تکثّر و تنوع بازیگران جهانی دانست.
تکثّر از این حیث، صرفاً تکثّر سیاسی ویا نظامی نیست، بل جهان به لحاظ الگوهای فکری و فرهنگی نیز رو به چند دستهگی نهاده است و نشانههای آن را میتوان در رویدادهای بزرگی چون: جام جهانی فوتبال در قطر مشاهده کرد.
در خراسانافغانستان ما نیز، ظاهراً در برابر ابرروایتِ مرکزیّتگرای سیاسی چالشهای تازهیی قدعلم کرده است که در گذشته وجود نداشت. برخی از کارگزاران سیاسی و فرهنگی عملاً با نوعی درهمشکنی (Deconstruction) روایتِ حاکم میکوشند راه را برای تکثّر سیاسی و بالتبع، تکثّر اجتماعی و فرهنگی باز کنند. در این مسیر، برخی از نخبهگان سیاسی و فرهنگی کشور که در گذشته از دولتِ مرکزی یکدست حمایت میکردند، اینک به اردوگاه مخالفان حکومت مرکزی پیوستهاند و رویهمرفته از تقسیم صلاحیتها و اختیارات دولت مرکزی سخن میرانند.
این پارادایم-شیفت نشان میدهد که ما وارد مرحلهی تازهیی از نگرش سیاسی و فرهنگی شدهایم، نگرشی که رو به گسترش است و اگر جدی گرفته نشود، ممکن است در آینده تا حدّ فروپاشی وحدتِ جغرافیایی کشور نیز ادامه یابد.
عبدالبشیر فکرت
استاد دانشگاه