جاوید راحل: پژوهشگر اندیشه سیاسی
بخش سوم
۲. فرقههای شیعه
شیعیان بصورت قابل تأمل پس از شهادت حضرت علی شرایط سختی را سپری نمودند که در مقابل دولت امویان با شدیدترین مظالم مواجه شدند. آزاد و اذیت و شکنجه و غیره مستقیماً شیعیان حضرت علی را دنبال میکردند.
که با قیام امام حسین قرین به اتفاق افتاد، شهادت امام حسین صفحه جدیدی بر حیات سیاسی شیعه اتفاق افتاد که منجر به قیامهای در برابر اموی بود. قیام توابین در سال (۶۴) قمری، قیام مختار در سال (۶۶) قمری که به فرقه کیسانی یا محمد حنیفه فرزند کوچکتر حضرت علی منجر شد.
کیسانیه در سبب امامت محمد بن حنیفیه اختلاف کرده اند. «برخی از ایشان بر آنند که وی پس از پدرش علی بن ابی طالب امام بود زیرا علی در جنگ حمل درفش سپاه را بوی سپرده و فرمود:
اطعنهم طعن ابیک تحمد
لا خیر فیالحرب اذالم تذبد
افزوده شدن حقیقت به شریعت منجر به جدایی شاخههایی تشیع میشود که اگر تعادل شریعت و حقیقت، نبوت و امامت، بدون تفکیک میان باطن و ظاهر، حفظ شود تشیع امامی و حتی صورتی از تشیع اسماعیلی فاطمیان به دست خواهد آمد؛ اگر باطن بر ظاهر فایق آمده و آن از از میان بردارد و بنابرین، امامت بر نبوت برتری یابد، آئین اسماعیلی دعوت الموت به دست خواهد آمد، اما اگر باطن بدون ظاهر، با همه تالیهای آن پذیرفته شود تشیع غالیان به دست خواهد آمد و در عوض، ظاهر بدون باطن به معنای مثله کردن اسلام تام، بوسیله تقلید به ظاهر شریعنی خواهد بود که میراث پیامبر به امامان، یعنی همان باطن را طرد میکند. (کوربن، ۱۳۸۵: ۴۵)
دسته دیگر گویند که امامت پس از علی به پسرش حسن و از وی بحسین رسید و در آنگاه که حسین برای سرباز زدن از بیعت با یزید از مدینه به مکه میگریخت و صحبت کرد که پس از وی برادرش محمد بن حنیفیه جانشین او شود. (بغدادی، ۱۳۳۳: ۳۱)
۲. ۱. زیدیه
دومین گروه عمده شیعی پس از خوارج اند که از اصل تشیع انشعاب نمودند.
زیدیه به جنبش شیعیان طرفدار زید، پسر علی بن حسین اطلاق میشود. زید در سال (۱۲۲ قمری) در کوفه بر ضد هشام بن عبدالملک، خلیفه اموی قیام کرد اما جنبش وی شکست خورد، او به شهادت رسید. قیام وی منجر به ظهور زیدیه شد.
پس از این دوره است که دوره انشعابات شیعه آغاز شد. «گروهی گفتند که علی پسرش حسن و پس از وی برادر وی حسین را به امامت نامزد کرد و پس از آندو امامت در فرزندان حسن و حسین به شورا باید، و هرکه از ایشان بر خیزد و شمشیر بر کشد و مردمان را بدین خویش خواند و دانا و پرهیزگار باشد، امامت اوست.» (بغدادی، ۱۳۳۳: ۲۵)
پیرامون شخصیت زید بن علی اکثر منابع تشیع امامی که قائل به امامت دوازدهگانه اند معتقدند که قیام زید بن علی قیامی بود برای اعاده امامت و خلافت، به اهل بیت به این معنی که شخص زید یک جنگجوی بود که مدعی امامت نبود و با شجاعت در برابر حکمران اموی به شهادت رسید. پس از زید یحیی پسر زید به قیام مشابهی مبادرت ورزید.
او نیز دستگیر شد و به سرنوشت پدر مبتلا گردید. شارحان و مورخان در باب قیام زید و شخصیت و سر گذشت او باهم اتفاق نظر ندارند.
در حالی که اهل سنت و خود زیدیان بر این گمانند که زید مدعی امامت عامه و بویژه علویان بوده است.
شیعیان امامیه معتقدد اند زید پیرو برادرش امام احمد باقر بود. و در صورت پیروزی حکومت را به ایشان تسلیم میکرد. (قادری، ۱۳۹۵: ۵۲)
طوری که از اصول و قرائن مشخص شده است زیدیه به اهل سنت به ویژه مذهب امام ابوحنیفه نزدیک است. ازین سبب شیعه امامیه زیدیه را مانند سایر مکاتب کلامی فرقهای به حق نمیدانند.
دانشمندان زیدیه به سیره عملی و نوشتههای زید توجه داشتند، اما در عقاید از معتزله و در فقه از مکتب ابوحنیفه تاثیر پذیرفتند. اینها فقط به امامت سه تن حضرات علی، حسن و حسین قائل اند.
زیدیه را میتوان شیعه سه امامی دانست. پس از این سه تن امام کسی است که شرایطی را احراز کند، شایسته امامت میدانند.
۲. ۱. ۱. آموزههای سیاسی زیدیه
1) نظریه امامت مفضول
زید ابن علی خلافت خلیفه اول و دوم را پیش از خلافت امام علی میپذیرد و دلیل آن را جواز خلافت مفضول با وجود فاضل میداند. گفته شده است که این دیدگاه را به تبع استاد معتزلی خویش واصل ابن عطا مطرح ساخته است. (موسوی، ۱۳۹۲: ۳۲)
بنابرین اساس اندیشه زیدیه ناظر بر دو قضیه است: تفسیر زیدیه از حکومت خلفای راشدین، بویژه خلیفه اول و دوم؛ و امامت زیدی؛ که بر اساس این نظریه زیدیه پیرامون خلیفه اول و دوم نظریه امامت مفضول را پیش میکشند که طبق آن حضرت علی افضلتر از ابوبکر و عمر است اما حکومت هر دو نیز قابل قبول است.
با چنین راهکاری زیدیه شکاف اندیشه سیاسی میان شیعه و سنی را پوشانده است. و به نظریه مصلحت مصداق پیدا میکند.
معنی نظریه سیاسی و تاریخی زیدیه این است: «زمانی که شرایط اجتماعی ولی امکان و فرصت حکومت را فراهم نمیسازد، چون مسلمانان نمیتوانند بدون حکومت به سر برند، تن دادن به حکومت شخص مفضول که رتبه اش مادون رتبه افضل است، به مصلحت مسلمانان است و مانع بروز هرج و مرج ناشی از نبود قدرت مستقر میشود. نظریه مفضول نظریه مطلوب و مختار زیدیه نیست، بلکه برای بیرون آمدن از بن بست ناشی از عدم امکان امامت شخص افضل، طراحی و ارائه شده است و به لحاظ تاریخی، توجیهی است بر آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاد.» (قادری، ۱۳۹۵: ۵۳)
نظر زید بن علی در مورد خلافت ابوبکر و عمر متعادلتر از سایر فرق شیعه است طوری که ابن اثیر نقل میکند:
پس از خروج زید جماعتی از سران بیعت کننده با زید، نظر او را در باره ابوبکر و عمر جویا شدند. زید در پاسخ گفت: خداوند آن دو را رحمت کند، من از اهل بیتم چیزی جز نیکی در باره آنها نشنیدم، بیشترین چیزی که در اینجا وجود دارد این است که ما نسبت به خلافت از همه مردم سزاوارتر بودیم ولی ما را از آن محروم کردند و این عمل به نظر ما باعث کفر آنها نمیشود و آنها به عدالت و بر طبق کتاب و سنت رفتار کردند.
بیعت کنندهگان پرسیدند: اگر آن دو ظالم نبودند، پس اینها (بنی امیه) نیز ظالم نیستند. زید در پاسخ گفت: اینها مثل آن دو نیستند. اینان به ما و به شما و به خودشان ظلم میکنند و من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) بر پا داشتن سنتها و از میان بردن بدعتها دعوت میکنم، اگر اجابت کردید، به سعادت میرسد و الا من وکیل و سر پرست شما نیستم، در این حال گروهی از زید جدا شدند و بیعتش را شکستند. (برنجکار، ۱۳۸۵: ۴۳)
زیدیه برای امامت شرایط ذیل را مطرح میکنند:
1. یکی از این شرایط جهاد علنی و مبارزه مسلحانه با ستمگران است. از همین جاست که زیدیه پس از امام حسین به امامت امام سجاد و دیگر امامان امامیه که به جهاد علنی نپرداختند، اعتقاد ندارند. در عوض، آنان زید بن علی، یحیی ابن زید و محمد بن عبدالله (نفس ذکیه)، ابراهیم بن عبدالله و برخی دیگر از شاهان فاطمی را که به جهاد علنی پرداختند، امام میدانند.
2. از نظر آنان شرط دوم امام فاطمی بودن است. (برنجکار، ۱۳۸۵: ۴۳) منظور از نسل حضرت فاطمه زهرا دخت پیامبر است و همچنان ۳. معرفت دینی، ۴. شجاعت، ۵. مبارزه با شمشیر و جهاد علنی، ۶. شرط دیگر برای امامت زیدیه این است که «امام قائم مردم را به خود فرا خواند.» (موسوی، ۱۳۹۲: ۳۱) و بلآخره ۷. ایشان این سخن که امام را جزئی از نور الهی است را رد میکنند و معتقد به رجعت امام و یا امام غایب نیستند.
۲) نظریه قیام امام
مکتب زیدیه در میان سایر شیعیان توسل به قیام و بی عدالتی را اساس برنامه دعوت خود قرار داده اند. قیام امام حسین در برابر یزید الگوی امامان زیدیه است. نظریه امامت نزد زیدیه با همان اهمیت و اولویتی که در سایر فرقههای شیعه دارد، مطرح است. اما امامت نزد زیدیه بیشتر جنبه انقلابی و سیاسی دارد. یکی از شرایط امامت نزد ایشان، جرئت و شجاعت قیام در برابر مظالم اجتماعی است. طوری که تاریخ تکامل نظریه سیاسی زیدیه در تجربه دارد که نخست قیام امام حسین و سپس قیامهای زید و فرزند وی است. «امام زیدی مردم را به خویش دعوت میکند و آماده است از دعوت خود از طریق قیام با شمشیر حمایت کند. مشروعیت امام زیدی به افعال سیاسی – نظامی او وابسته است؛ از این رو در تاریخ امام زیدی به امام فاتح بالسیف (قیام کننده با شمشیر) معروف است.» (قادری، ۱۳۹۵: ۵۳)
دکتر حموره غرابه میگوید: «زیدیه از این حیث که معتقدند باید امام رای مطالبه حق خود قیام کند به خوارج نزدیکترند، به همین سبب زیدیه نیز منشاء بروز جنگهای در عالم اسلام شدند. آنها همچنان معتقد به تقیه نیستند، آنها همچنان در اصول به عقاید معتزله نزدیک است، یعنی هردو معتقد به نفی صفات و آزادی اراده هستند.» (فاخوری و جر، ۱۳۸۶: ۱۱۳)
آنها بر ضرورت قیام امام هرگونه تقیه را رد میکردند و از این جهت از امامیه تمایز مییابند. ابو زهره نویسنده کتاب «الامام زید» منشاء تقیه را اقدام امام سجاد دانسته است که زید نیز در هنگام تحصیل از آن پیروی نموده است اما سپس این اعتقاد را با ترجیح ضرورت قیام و امر به معروف کنار گذاشت.
از این رو مسئله امر به معروف و نهی از منکر در کلام سیاسی زیدیه حائز اهمیت است. (موسوی، ۱۳۹۲: ۳۳) خلاصه اینکه میتوان فرقههای زیدیه که تقریباً کمتر از هم تفاوت دارند بر شمرد:
1. جارودیه: پیروان ابو جارود، زیاد بن ابی زیاد (۱۵۰ قمری) اینها حد وسط امامیه و مذهب اهل سنت استند. ۲. سلیمانیه: پیروان سلیمان بن جریر هستند و معتقدند امام به وسیله شورا و توسط مردم انتخاب میشود. و انتخاب ممکن با رأی دو نفر نیز صورت گیرد و به کنار گذاشتن فرد افضل در شرایط ویژه نیز معتقدند. ۳.صالحیه: این گروه امامت مفضول را قبول دارند در صورتی که با رضایت افضل صورت گیرد. به این ترتیب زیدیه توانستند در مغرب، طبرستان و یمن حکومتهای را تشکیل دهند.
نظریه قیام امام
مکتب زیدیه در میان سایر شیعیان توسل به قیام و بی عدالتی را اساس برنامه دعوت خود قرار داده اند.
قیام امام حسین در برابر یزید الگوی امامان زیدیه است. نظریه امامت نزد زیدیه با همان اهمیت و اولویتی که در سایر فرقههای شیعه دارد، مطرح است. اما امامت نزد زیدیه بیشتر جنبه انقلابی و سیاسی دارد. یکی از شرایط امامت نزد ایشان، جرئت و شجاعت قیام در برابر مظالم اجتماعی است. طوری که تاریخ تکامل نظریه سیاسی زیدیه در تجربه دارد که نخست قیام امام حسین و سپس قیامهای زید و فرزند وی است. «امام زیدی مردم را به خویش دعوت میکند و آماده است از دعوت خود از طریق قیام با شمشیر حمایت کند.
مشروعیت امام زیدی به افعال سیاسی – نظامی او وابسته است؛ از این رو در تاریخ امام زیدی به امام فاتح بالسیف (قیام کننده با شمشیر) معروف است.» (قادری، ۱۳۹۵: ۵۳)
دکتر حموره غرابه میگوید: «زیدیه از این حیث که معتقدند باید امام رای مطالبه حق خود قیام کند به خوارج نزدیکترند، به همین سبب زیدیه نیز منشاء بروز جنگهای در عالم اسلام شدند. آنها همچنان معتقد به تقیه نیستند، آنها همچنان در اصول به عقاید معتزله نزدیک است، یعنی هردو معتقد به نفی صفات و آزادی اراده هستند.» (فاخوری و جر، ۱۳۸۶: ۱۱۳)
آنها بر ضرورت قیام امام هرگونه تقیه را رد میکردند و از این جهت از امامیه تمایز مییابند. ابو زهره نویسنده کتاب «الامام زید» منشاء تقیه را اقدام امام سجاد دانسته است که زید نیز در هنگام تحصیل از آن پیروی نموده است اما سپس این اعتقاد را با ترجیح ضرورت قیام و امر به معروف کنار گذاشت.
از این رو مسئله امر به معروف و نهی از منکر در کلام سیاسی زیدیه حائز اهمیت است. (موسوی، ۱۳۹۲: ۳۳)
خلاصه اینکه میتوان فرقههای زیدیه که تقریباً کمتر از هم تفاوت دارند بر شمرد:
1. جارودیه: پیروان ابو جارود، زیاد بن ابی زیاد (۱۵۰ قمری) اینها حد وسط امامیه و مذهب اهل سنت استند. ۲. سلیمانیه: پیروان سلیمان بن جریر هستند و معتقدند امام به وسیله شورا و توسط مردم انتخاب میشود. و انتخاب ممکن با رأی دو نفر نیز صورت گیرد و به کنار گذاشتن فرد افضل در شرایط ویژه نیز معتقدند. ۳.صالحیه: این گروه امامت مفضول را قبول دارند در صورتی که با رضایت افضل صورت گیرد. به این ترتیب زیدیه توانستند در مغرب، طبرستان و یمن حکومتهای را تشکیل دهند.