قرارداد ۱۰ هزار مگاواتی برق: رویا یا واقعیت؟

قرارداد ۱۰ هزار مگاواتی برق: رویا یا واقعیت؟

احمد سعیدی

میرویس عزیزی رئیس شرکت‌های عزیزی قرار داد ۱۰۰۰۰ مگاوات برق را در خراسان‌افغانستان با وزارت آب و برق طالبان امضا کرد.

در قدم اول دعا می‌کنم که این پروژه نتیجه بدهد و عملی شود تنها در سطح یک تبلیغ باقی نماند.
اگر این پروژه عملی شود هم برای مردم خراسان‌افغانستان مایه خوشبختی است و هم برای گروه طالبان دست آورد بزرگی تلقی میشود.

اما بخاطر روشن شدن که آیا این پروژه عملی میشود یا نمیشود میخواهم نوشته‌ی خود را با یک مقدمه شروع نمایم.

مقدمه:
قرارداد تولید ۱۰٬۰۰۰ مگاوات برق با سرمایه‌گذاری ۱۰ میلیارد دالر توسط شرکت عزیزی گروپ در دوره حاکمیت گروه طالبان، یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های اعلام‌شده در حوزه انرژی خراسان‌افغانستان است.
اما پرسش کلیدی این است: آیا این پروژه در هفت سال آینده واقعاً عملی است یا بیشتر یک طرح تبلیغاتی و نمادین است؟ برای پاسخ، باید همه‌جانبه بررسی شود.

۱. ظرفیت پروژه و چالش‌های فنی

– ده‌هزار مگاوات برق معادل ظرفیت برق کل ایران یا ترکیه نیست، اما برای خراسان‌افغانستان رقم غول‌پیکر است.
– در حال حاضر کل برق تولید داخلی خراسان‌افغانستان زیر ۱۰۰۰ مگاوات است؛ رسیدن به ۱۰ برابر آن ظرف ۷ سال یک جهش ناممکن است، مگر زیرساخت‌های کامل داشته باشد.
– ساخت نیروگاه‌های برق (خورشیدی، گازی، آبی) نیاز به تجهیزات، کارشناسان، فناوری پیشرفته، و خطوط توزیع دارد که فعلاً در خراسان‌افغانستان موجود نیست.

۲. چالش‌های مالی و تحریم بانکی

– بانک مرکزی خراسان‌افغانستان زیر تحریم‌های امریکا و اتحادیه اروپا است.
– هیچ بانک بین‌المللی به طالبان اعتبار مالی نمی‌دهد، و انتقال رسمی پول از بیرون تقریباً ناممکن است.
– سرمایه‌گذاری ۱۰ میلیارد دالر باید شفاف، قانونی و از مجاری بانکی صورت گیرد که فعلاً امکان‌پذیر نیست.
– اگر پول از طریق حواله‌ها یا سیستم‌های غیررسمی بیاید، ریسک فساد، شفاف‌نبودن، و ناکارآمدی افزایش می‌یابد.

۳. عدم رسمیت حکومت گروه طالبان

– دولت گروه طالبان از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشده، و هیچ ضمانت بین‌المللی برای قراردادها وجود ندارد.
– سرمایه‌گذاران نمی‌توانند مطمئن باشند که در آینده دولت دیگری این قرارداد را به‌رسمیت بشناسد.
– این موضوع مانع جلب حمایت فنی، بیمه و شرکای خارجی می‌شود.

۴. نبود زیرساخت انتقال و بازار برق

– تولید برق کافی نیست؛ شبکه‌ی انتقال و توزیع سراسری برق در خراسان‌افغانستان بسیار ضعیف است.
– روستاهای دورافتاده فاقد زیرساخت‌اند. رساندن برق به آنجا نیازمند میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری زیرساختی است.
– فروش برق در شرایطی که مردم فقیرند و توان پرداخت ندارند، بازار پایداری ایجاد نمی‌کند.

۵. چالش امنیت و رقابت سیاسی

– پروژه در مناطقی انجام خواهد شد که یا ناامن‌اند، یا درگیر رقابت میان فرماندهان محلی، گروه‌های قاچاق، یا اختلاف درون طالبان.
– پروژه‌های بزرگ انرژی همواره هدف اخاذی، تهدید، یا تخریب هستند، به‌ویژه در نبود نیروی امنیتی ملی حرفه‌ای.

۶. احتمال تبلیغاتی بودن پروژه

– میرویس عزیزی پیشینه‌ی فعالیت اقتصادی موفق دارد، اما پروژه‌ای با این وسعت در شرایط فعلی بیشتر به یک پروژه تبلیغاتی برای جلب توجه، برند‌سازی، یا مشروع‌نمایی گروه طالبان شباهت دارد.
– مشابه این وعده‌ها در گذشته نیز داده شده اما عملی نشده‌اند (مثل بند کجکی یا خط انتقال CASA-1000 که نیمه‌کاره مانده‌اند).

نتیجه‌گیری نهایی: آیا عملی است؟

خیر، در شرایط فعلی با دلائل زیر عملی نیست:

۱. تحریم سیستم بانکی و نبود امکان انتقال رسمی سرمایه؛
2. نبود رسمیت بین‌المللی برای طالبان؛
3. نبود زیرساخت شبکه انتقال برق؛
4. ضعف بازار داخلی برق و نبود سیستم پرداخت؛
5. ناامنی و چالش‌های سیاسی-اجتماعی در سطح محلی؛
6. فقدان شرکت‌های بین‌المللی شریک برای اجرا.

این پروژه بیشتر یک طرح سیاسی-تبلیغاتی است تا پروژه اجرایی

پیشنهاد:

اگر این پروژه صادقانه است، باید:
– در فازهای کوچک‌تر (مثلاً ۱۰۰ مگاواتی) اجرا شود؛
– از شرکت‌های مستقل خارجی مشورت بگیرد؛
– مکانیزم شفاف مالی، امنیتی و مدیریتی داشته باشد؛
– و با حضور نهادهای بین‌المللی ضمانت شود.

در غیر آن، در حد یک رؤیا یا تبلیغات سیاسی باقی خواهد ماند.

احمد سعیدی

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://khorasantimes.com/?p=16860

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.