گزارش: تایب احمد
پس از تحولات سیاسی و حاکمیت گروه طالبان در خراسانافغانستان و افزایش تهدیدها علیه خبرنگاران و فعالان رسانهای، شماری از این افراد بهناچار کشور را ترک کرده و به ایران پناه بردهاند.
هرچند آنان با امید یافتن امنیت، فضای کاری و امکان ادامه فعالیتهای رسانهای وارد ایران شدند، اما با چالشهای جدی روبهرو هستند؛ نداشتن اقامت رسمی، محدودیت در دسترسی به شغل، فشارهای اقتصادی، نبود حمایتهای نهادینه و فضای محدود رسانهای، زندگی روزمره و آینده حرفهای این خبرنگاران را با ابهام و نگرانی روبهرو کرده است.
ملکه حسینی خبرنگار اهل خراسانافغانستان است، در صحبت با خراسانتایمر میگوید پس از سقوط کشور به دست گروه طالبان، به ایران پناه برده است. او میگوید در آغاز تصور داشتند که ایران حداقل جای امنی برایش باشد، اما به مرور هر روز شرایط برای او و دیگر مهاجران سختتر شده است.
حسینی در کنار خبرنگاری، فارغ دانشکده علوم طبی است به گفته او، بهدلیل مهاجر بودن، از حق کار محروم است و در جامعه نیز با توهین، تحقیر و نگاههای تبعیضآمیز کشور میزبان روبهرو میشود.
او که خود نسبت به اخراج اجباری روزهای اخیر نگران است، به فردای خود میاندیشد که اگر از ایران اخراج شود، چه کاری خواهد کرد!؟
او معتقد است مهاجران خراسانافغانستان در ایران آیندهای ندارند، همانگونه که در کشور خود نیز آیندهای نمیبینند.
بسیاری از این خبرنگاران نه تنها از نظر معیشتی در تنگنا قرار دارند، بلکه دچار نوعی سرخوردگی و انزوای اجتماعی نیز شدهاند.
آنها از آینده نامعلوم، خطر رد و مرز شدن، محدودیتهای رسانهای در ایران و از بین رفتن هویت حرفهای خود نگراناند.
آرزو غفوری، فعال حقوق بشر و نویسنده، یکی دیگر از زنانی است که پس از سقوط حکومت به ایران پناه برده و از سال ۲۰۲۲ همکاری خود را با نهادهای جامعه مدنی و خبرنگاران از سر گرفته است.
او از چالشهای جدی مهاجران در ایران سخن میگوید؛ از جمله دشواری تمدید پاسپورت، لغو برگه سرشماری، و ترس دائمی از اخراج اجباری.
او که در خراسانافغانستان در کنار خبرنگاری، در یکی از نهادهای حقوق بشری کار میکرد، اکنون منحیث فروشنده در یک فروشگاه کار میکند. میگوید از حرفه خود دور شده و چهار سال است در بیسرنوشتی بهسر میبرد و بیم آن دارد که بازگشت اجباری به خراسانافغانستان، زندگیاش را به نابودی بکشاند.
او که نویسنده نیز است، از متوقف شدن طرح چاپ کتابش درباره رنجهای ناگفته زنان سخن میگوید و میافزاید: با وجود دشواریها، هنوز امیدی در دل دارد که روزی بتواند به آرزوهایش برسد.
در همین حال، مژده فقیری، خبرنگار دیگر اهل خراسانافغانستان است. او نیز میگوید پس از پناه آوردن به ایران، با سه محدودیت جدی مواجه بوده است: زن بودن، مهاجر بودن، و خبرنگار بودن. او از اخراج اجباری بهعنوان نگرانی اساسی یاد میکند و وضعیت مهاجران را «زندگی در تعلیق» میخواند.
با وجود فشارها، او آینده را در مبارزه و آگاهیبخشی میبیند. با وجود تمام این مشکلات، میخواهد صدای زنان بهحاشیهراندهشده خراسانافغانستان باشد.
این، نمونهای کوچک از دلواپسیهای زنان خبرنگار در ایران است که دنیای رسانهای این خبرنگاران را تاریک ساخته است.
اکنون با گذشت چهار سال از حاکمیت گروه طالبان در خراسانافغانستان، محدودیتهای خفقانآور دامنگیر خبرنگاران و شغل زنان بوده و روند سرکوب زنان در سطوح مختلف توسط گروه طالبان ادامه دارد؛ که بازگشت زنان معترض، اصحاب رسانه و منتقدان را به کشور غیرممکن ساخته است.