محمد نوید دانشپور
در قرن بیست و یکم، دنیای اقتصاد به سرعت در حال دگرگونی است.
آنچه امروز بیش از هر زمان دیگر اهمیت دارد، نه منابع طبیعی و نه سرمایههای مادی، بلکه سرمایه انسانی و سطح مهارتهای نیروی کار است. اقتصاددانان بر این باورند که کشوری که بر روی آموزش و ارتقای مهارتهای نیروی انسانی خود سرمایهگذاری میکند، در عرصههای تولید، نوآوری و رقابت جهانی موفقتر خواهد بود. مهارت، به عنوان نیروی محرکه اقتصاد مدرن، توانایی تبدیل دانش و تجربه به عمل کارآمد و ارزشآفرین را فراهم میکند.
مهارت مجموعهای از تواناییهای عملی و فکری است که فرد با استفاده از آنها میتواند کاری را با دقت، سرعت و کیفیت بهتر انجام دهد. امروزه این مهارتها نه تنها شامل مهارتهای سنتی و فنی میشوند، بلکه مهارتهای نرم (Soft Skills) مانند تفکر انتقادی، مدیریت زمان، توانایی حل مسئله و مهارتهای دیجیتال نیز جایگاه ویژهای پیدا کردهاند.
در نظریههای اقتصادی جدید، مهارت بخشی از “سرمایه انسانی” محسوب میشود. این مفهوم به این معناست که نیروی انسانی آموزشدیده و ماهر، به اندازه سرمایههای مالی و حتی بیشتر، نقش تعیینکنندهای در رشد اقتصادی ایفا میکند.
نیروی کار ماهر میتواند منابع محدود را به بهترین شکل ممکن به کار گیرد. این امر منجر به افزایش تولید، کاهش هزینهها و بهبود کیفیت محصولات و خدمات میشود.
نوآوری یکی از موتورهای محرکه اقتصادهای مدرن است. افراد ماهر با استفاده از دانش و تجربه خود، قادرند روشها و محصولات جدیدی ایجاد کنند که ارزش اقتصادی بالایی دارند. کشورهای توسعهیافته نشان دادهاند که پیوند میان مهارت و نوآوری، اقتصاد را به سوی رشد پایدار سوق میدهد.
کمبود مهارت یکی از دلایل اصلی بیکاری در بسیاری از کشورها، از جمله کشورهای در حال توسعه است. آموزشهای فنی و حرفهای میتواند زمینه ورود افراد به بازار کار را فراهم کند و سطح بیکاری را کاهش دهد.
در اقتصاد جهانیشده امروز، کشورهایی که نیروی کار ماهر و خلاق دارند، میتوانند در صادرات، جذب سرمایهگذاری خارجی و ارائه خدمات با کیفیت بالاتر موفقتر عمل کنند
ظهور فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، رباتیک، بلاکچین و تجارت الکترونیک، ماهیت بسیاری از مشاغل را تغییر داده است.
به همین دلیل، مهارتهای قدیمی بهتنهایی پاسخگوی نیازهای امروز نیستند. یادگیری مهارتهای دیجیتال، تسلط به زبانهای خارجی، توانایی تحلیل داده و تفکر خلاق، از ضروریات بازار کار آینده است.
در این جاء نمونه های از تاثیر مهارت بر اقتصاد ذکر می شود:
کره جنوبی و ژاپن: این کشورها با سرمایهگذاری در آموزش و مهارتآموزی، از کشورهای کممنبع به اقتصادهای پیشرفته صنعتی تبدیل شدند.
اقتصادهای نوظهور: کشورهایی که برنامههای آموزشی مهارتمحور دارند، توانستهاند نرخ بیکاری را کاهش داده و فرصتهای کارآفرینی را افزایش دهند.
در جهان امروز، مهارت دیگر یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت است.
کشوری که از نیروی انسانی ماهر برخوردار باشد، قادر است نه تنها از منابع موجود بیشترین بهره را ببرد، بلکه با نوآوری و خلاقیت مسیر جدیدی برای رشد اقتصادی خود ایجاد کند.
هر مهارت تازهای که فرد یا جامعه کسب میکند، یک دروازه جدید به سوی موفقیت و پیشرفت اقتصادی باز میکند.