نویسنده: فضل الرحمان فاضل
ارتش سرخ در ۶ جدی/دی ۱۳۵۸ به فرماندهی ژنرال توخارینف، فرمانده سپاه چهلم، وارد خراسانافغانستان شد و در آغاز سال ۱۳۵۹ حملات خود را بر چندین جبهه تازهتشکیل آغاز کرد که حمله به پنجشیر در صدر این فهرست قرار داشت.
حمله اول در ۱۹ حمل/فروردین ۱۳۵۹ آغاز شد و سه ماه و بیست روز به طول انجامید.
حمله دوم در ۴ سنبله/شهریور ۱۳۵۹ رخ داد و ۱۰ روز ادامه یافت.
در این نبرد، دو فرمانده برجسته مجاهدین، فرمانده دادالله و فرمانده عبدالواسع، به شهادت رسیدند.
حمله سوم در فصل سرمای شدید ۱۳۵۹ آغاز شد و ۱۷ روز دوام آورد.
پس از آن، روسها به بمبارانهای هوایی پراکنده ادامه دادند.
در سال ۱۳۶۰، محمد غوث و فرمانده غلامعلی خان (برادر او) که فرماندهی قطعه متحرک را بر عهده داشتند، یکی پس از دیگری شهید شدند.
حمله چهارم در ۲۲ اسد/مرداد ۱۳۶۰ صورت گرفت و یک هفته طول کشید.
حمله پنجم در اواخر ثور ۱۳۶۱ آغاز شد و پس از وقفهای ششهفتهای، طولانیترین حمله ارتش سرخ به پنجشیر سازماندهی شد.
این دو حمله در مجموع حدود نه ماه ادامه یافت. در این حمله، فرمانده شاهنظر، یکی از یاران دلاور احمدشاه مسعود، به شهادت رسید.
احمدشاه مسعود در ماه هفتم این حمله در نامهای به رهبری جمعیت نوشت:
«از هفت ماهی که از شروع جنگ میگذرد، نبردها در اطراف رخه، اعنابه و در مسیر رخه–گلبهار ادامه دارد.
تلفات دشمن روزانه بهطور متوسط ۱۵ تا ۲۰ نفر است و در هفته حدود ۱۰ تا ۱۵ تانک و خودروی نظامی آنها با راکت و مین نابود میشود.»
پس از یک آتشبس یکساله، روسها در ۳۱ حمل/فروردین ۱۳۶۳ هفتمین و خطرناکترین حمله خود را به پنجشیر آغاز کردند.
احمدشاه مسعود که از این حمله پیشآگاه شده بود، دستور تخلیه کامل پنجشیر را صادر کرد.
بیش از صد هزار نفر در فصل سیلاب و برف، خانه و کاشانه خود را ترک کردند. مسعود در نامهای به تاریخ ۲۹ حوت/اسفند ۱۳۶۳ نوشت:
«۹۵ درصد مردم پنجشیر در طول سال بهصورت آواره زندگی کردند و ۲۰ درصدی که در تابستان بازگشتند، دوباره از ترس حمله زمستانی خارج شدند. اکنون پنجشیر تقریباً خالی از سکنه است.»
روسها با درهای خالی از سکنه روبهرو شدند و خشم خود را با ویرانکردن خانهها، کشتن حیوانات و قطع درختان نشان دادند.
آنها همچنین با مینگذاریهای حسابشده مجاهدین مواجه شدند و تلفات سنگینی در نیرو و تجهیزات متحمل شدند. تنها دستاورد روسها در این حمله، اسارت عبدالواحد خان (فرمانده مجروح مجاهدین) بود که با تبلیغات گسترده از آن به عنوان پیروزی یاد کردند.
حمله هفتم با استفاده از نیروهای هوایی و زمینی گسترده انجام شد.
مسعود در نامهای به رهبری جمعیت اسلامی نوشت:
«تعداد مهاجمان بین ۴۰ تا ۴۵ هزار نفر است که بیشتر آنها سربازان روسی هستند.»
مقاومت پنجشیر و رهبری احمدشاه مسعود مورد تحسین جهانی قرار گرفت. شاعران و نویسندگان خراسانافغانستان نیز از این ایثارها تجلیل کردند. استاد خلیلی در شعر خود سرود:
«در آن دیار که بارد ز آسمانش خون / در آن دیار که روید ز خاک آن شمشیر…»
و مولانا حنیف بلخی نوشت:
«نام او مسعود، الگوی سعادتآفرین/ نوجوان رزمآهنگ و مه والاتبار…»
این نبردهای نابرابر، پنجشیر را به نماد مقاومت تبدیل کرد و حماسهای جاودان در تاریخ خراسانافغانستان آفرید.
منابع:
1] ) نامههایی از مسعود بزرگ ص ۶۰ ، از نامهء مورخ ۱۰ میزان ۱۳۶۱ ش
[۲] ) نامههایی از مسعود بزرگ ص ۱۰۲، از نامهء مورخ ۲ جدی ۱۳۶۱ ش
[۳] ) نامههایی از مسعود بزرگ ص ۲۵۸ ، از نامهء مورخ ۲۹ حوت ۱۳۶۳ ش
[۴] ) نامههایی از مسعود بزرگ ص ۱۶۸ ، از نامهء مورخ ۳ سرطان ۱۳۶۳ ش
[۵] ) کلیات اشعار استاد خلیلی، صص ۹۳-۹۵
[۶] ) دَردها و دُردها