انسانیت کجاست؟

انسانیت کجاست؟

نویسنده: ملک ستیز

امروز یکی از هم‌کاران قبلی‌ام را که پس از سه ماه کار با صلیب سرخ در غزه، به دنمارک برگشته ملاقات کردم. نامش تامُس است. تراسیا خانمش از دوستان نزدیکم است، از قبل مرا مطلع ساخته بود که تاُمس دچار نابسامانی روانی گردیده است. رفتم تا حمایتش کنم و احوالش را گیرم.

از دیدن تامُس شوکه شدم. در مدت سه ماه ۱۸ کیلو وزنش را از دست داده است. چشمانش دردناک و صورتش خشکیده است. برایم از وضعیت غزه گفت. او در حالی‌که با نگاه‌های پریشان و اندوهناک به چشمانم خیره شده بود می‌گفت: «می‌دانی حتی کودکان توان گریه کردن ندارند. آن‌ها برای گریستن انرژی کافی ندارند.»

او در ادامه می‌افزاید:« مادران به سان استخوان و پوست می‌مانند. آن‌ها اگر چیزی بدست می‌آورند برای کودکان خود می‌دهند.
مردان، وامانده و بی‌چاره شده اند. گرمای کُشنده و سکوت دردناک همه‌جا را فرا گرفته، اگر صدای می‌آید، غریو وحشت‌ناگ جنگنده های اسرائــیلی است که بر خانه های ویران و مردم ناتوان بم می‌افکنند».

وی همچنین در ادامه افزود: «دومین صدایی که سکوت مرگ‌بار را می‌شکند، گریه های مادران است.
برای ما غذا از مرز مصر می‌رسید. ولی من غذایم را به اندازه‌ای‌که زنده بمانم می‌خوردم و بقیه را برای کودکان که در عقب اقامت‌گاه ما صف می‌بستند می‌دادم. من بیش‌تر آب می‌نوشیدم. باور کن خواب از چشمانم رخت بسته بود. فقط کابوس بود و شب‌های هراسناک یک سرزمین ویران که به گور جمعی شباهت دارد.»

آن‌گاه تراسیا مداخله می‌کند. بس است، برای امروز کافی‌ست. دکتوران گفته اند که در این باره صحبت نکند. در آغوش می‌گیرمش و خانه‌اش را ترک می‌کنم. تامُس زیر مداوای شدید پزشک‌ها قرار دارد.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://khorasantimes.com/?p=16433

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.