نویسنده: شفیق سیهپوش
در دهههای اخیر، جمهوری اسلامی ایران با بهرهگیری از شبکهای از گروههای نیابتی، نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش داده است.
این راهبرد که از سوی تهران به عنوان «محور مقاومت» معرفی میشود، در عمل به شکلگیری گروههای شبهنظامی وفادار به منافع ایران در کشورهای مختلف انجامیده است.
اکنون، با توجه به تحولات ژئوپلیتیکی و خلأهای امنیتی در آسیای مرکزی، بیم آن میرود که این الگو به کشورهای این منطقه، از جمله تاجیکستان، نیز تسری یابد.
تجربه خاورمیانه و الگویی از نفوذ نیابتی ایران در کشورهای مختلف منطقه، گروههایی را حمایت کرده که به مرور به بازیگران نظامی و سیاسی تبدیل شدهاند. مهمترین نمونهها عبارتاند از:
۱ـ حزبالله لبنان، که از دهه ۱۹۸۰ با حمایت سپاه پاسداران تأسیس شد، امروز عملاً یک دولت در دل دولت لبنان است.
۲ـ در عراق گروههایی چون حشد الشعبی، کتائب حزبالله و عصائب اهلالحق، با حمایت ایران، نفوذ گستردهای در ساختار سیاسی و نظامی عراق دارند.
۳ـ در سوریه لشکر فاطمیون و زینبیون، در جنگ داخلی سوریه به نیابت از منافع ایران جنگیدهاند.
۴ـ در یمن انصارالله (حوثیها) با حمایت تسلیحاتی و آموزشی ایران، به یکی از بازیگران اصلی جنگ یمن تبدیل شدهاند.
۵ـ در فلسطین گروههایی چون حماس و جهاد اسلامی فلسطین نیز از حمایت مالی و نظامی ایران برخوردارند.
از خراسانافغانستان تا آسیای مرکزی تجربه نشان میدهد که ایران در پنهانسازی، آموزش و تجهیز گروههای مسلح سابقهای طولانی دارد. پناه دادن به چهرههایی اصلی و رهبری گروه طالبان چون ملا منصور، حمایت مستقیم از گروه طالبان در مقاطع مختلف، و حتی حضور خانواده اسامه بنلادن در تهران، همگی نشان از راهبردی پیچیده و چندلایه دارد. کشته شدن ملا منصور در خاک ایران توسط پهپاد آمریکایی نیز گواهی بر این حضور است.
با توجه به این سوابق، نگرانیها درباره احتمال تکرار این الگو در تاجیکستان، بهویژه در مناطق آسیبپذیر مانند پامیر، کاملاً موجه است.
تاجیکستان در معرض خطر؟
تاجیکستان، به دلیل اشتراکات زبانی، مذهبی و فرهنگی با ایران، و همچنین موقعیت ژئوپلیتیکی خاص خود، میتواند به هدفی بالقوه برای نفوذ گروههای تروریستی و نیابتی ایران تبدیل شود.
که در صورت غفلت، ممکن است گروههایی با ساختار و ایدئولوژی مشابه حزبالله یا فاطمیون در این کشور شکل گیرند موضوعی که میتواند ثبات داخلی و امنیت ملی تاجیکان و تاجیکستان را به خطر اندازد.
سیاستهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران، اگرچه در ظاهر با شعارِ فرهنگ و زبان مشترک و مبارزه با سلطهطلبی همراه است، در عمل به تضعیف حاکمیت ملی کشورها، گسترش خشونت فرقهای و بیثباتی منطقهای انجامیده است.
تاجیکستان، به عنوان کشوری با سابقه جنگ داخلی و بافت اجتماعی حساس، باید با هوشیاری کامل از ورود به این چرخه خطرناک جلوگیری کند.
روی هم رفته باید گفت که ضروری است که دولت تاجیکستان با تقویت نهادهای امنیتی، نظارت بر فعالیتهای مذهبی و فرهنگی فراملی، و همکاری اطلاعاتی با کشورهای منطقه، از شکلگیری هرگونه ساختار نیابتی تروریستی جمهوری اسلامی ایران در خاک خود جلوگیری کند.
آینده ثبات آسیای مرکزی، در گرو تصمیمات هوشمندانه امروز است.