نوشته: مانی فرهمند
مقدمه
حمله اخیر ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران در فردو، نطنز و اصفهان، نهتنها نقطه عطفی در تنشهای منطقهای است، بلکه زنگ خطری جدی برای ثبات سیاسی و امنیتی خاورمیانه و حتی فراتر از آن به شمار میرود. این تحلیل با تکیه بر اسناد و دادههای معتبر و همچنین پرسشهای راهبردی مطرحشده، به بررسی ابعاد مختلف این واقعه و پیامدهای احتمالی آن، به ویژه برای خراسانافغانستان، میپردازد.
بخش اول: حملات آمریکا؛ ابعاد فنی و اطلاعاتی
بر اساس گزارشهای پنتاگون و منابع اطلاعاتی غربی، ایالات متحده با استفاده از بمبافکنهای B 2 Spirit و سلاحهای پیشرفته مانند بمبهای غولپیکر MOP، توانست حملاتی دقیق به سایتهای هستهای زیرزمینی ایران انجام دهد. این حملات نشان از دسترسی گسترده و عمیق استخبارات آمریکا و متحدانش به اطلاعات فنی و مهندسی دقیق از جمله عمق، استحکام و ساختار این سایتها دارد (The Guardian, 2025; New York Times, 2025).
تاریخچه عملیات سایبری Stuxnet، ترور دانشمندان هستهای ایران و تصاویر ماهوارهای وضوح بالا، همه گواهی بر این ادعا است که اطلاعاتی فراتر از حد تصور، در اختیار سرویسهای جاسوسی غرب است. این موضوع، امکان هدفگیری دقیق و مؤثر تاسیسات هستهای را فراهم کرده و نشاندهنده توان تکنولوژیک و اطلاعاتی آمریکا در مقابله با تهدیدات هستهای ایران است.
بخش دوم: واکنشهای احتمالی جمهوری اسلامی ایران
جمهوری اسلامی در شرایط کنونی با محدودیتهای زیادی مواجه است. توان نظامی مستقیم آن در برابر آمریکا بسیار محدود و نابرابر است. از این رو، سناریوهای محتمل واکنش ایران شامل:
• حملات نیابتی توسط گروههای متحد ایران در منطقه،
• حملات سایبری و جنگ الکترونیک،
• تهدید و کنترل تنگه هرمز،
• و واکنشهای سیاسی مانند خروج احتمالی از NPT است.
با توجه به سابقه و تواناییهای جمهوری اسلامی در جنگ نیابتی و سایبری، انتظار میرود که پاسخ ایران در این قالبها متمرکز شود. اما تأثیرگذاری این واکنشها محدود به حفظ وضع موجود خواهد بود و توان تغییر معادلات به نفع تهران در کوتاهمدت بسیار کم است.
بخش سوم: چشمانداز نظام جمهوری اسلامی؛ فروپاشی یا بقای شکننده؟
با وجود فشارهای بیسابقه اقتصادی، اعتراضات داخلی و کاهش مشروعیت سیاسی، هنوز نمیتوان با قاطعیت گفت که جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است. سرکوب شدید، انسجام نسبی در هسته قدرت و حمایتهای بینالمللی خاص، ستونهای بقای رژیم هستند.
اما تحلیل روندها نشان میدهد که رژیم در وضعیتی شکننده قرار دارد و هر بحران جدید میتواند نقطه عطفی در روند فروپاشی یا تغییرات ساختاری باشد.
بخش چهارم: تبعات منطقهای برای خراسانافغانستان
خراسانافغانستان، به عنوان یکی از همسایگان استراتژیک ایران، بدون شک از تحولات ایران تأثیر خواهد پذیرفت. سناریوهای احتمالی عبارتاند از:
• سناریوی تضعیف یا فروپاشی رژیم ایران:
o احتمال افزایش بیثباتی در مرزهای غربی خراسان/افغانستان
o افزایش ورود پناهجویان و فشارهای انسانی و اقتصادی بر دولت خراسانافغانستان
o افزایش فعالیت گروههای تروریستی و افزایش نفوذ بازیگران منطقهای برای کنترل بیشتر بر خراسانافغانستان
o احتمال تغییر موازنه قدرت سیاسی به نفع گروهها و احزاب محلی متکی به حمایتهای خارجی
• سناریوی بقا و تثبیت رژیم:
o حفظ نسبی ثبات مرزی و ادامه همکاریهای امنیتی
o احتمالا تثبیت روابط سیاسی با گروههای سیاسی و نظامی در خراسانافغانستان
o تداوم نفوذ ایران در سیاست داخلی خراسانافغانستان و مقابله با نفوذ دیگر بازیگران
نتیجهگیری
حمله اخیر آمریکا به تاسیسات هستهای ایران، ضربهای راهبردی به برنامه هستهای و اهرمهای فشار تهران وارد کرد، اما پایان راه نیست. جمهوری اسلامی در وضعیتی شکننده اما باثبات نسبی باقی مانده و در برابر آمریکا واکنشهایی تاکتیکی و نیابتی خواهد داشت.
برای خراسانافغانستان، تحولات ایران میتواند به منبعی از بیثباتی یا تغییرات ساختاری تبدیل شود که نیازمند آمادگی و سیاستگذاری هوشمندانه است.