گزارش: محمد هارون «خردمند»
درگیریهای اخیر در بدخشان میان گروه طالبان پشتون و غیر پشتون و مردم میان مردم محل، تنها یک حادثه امنیتی ساده نیست؛ بلکه بازتابی از جنگ منابع میان افراد گروه طالبان و مردم است. این تنشهای در روزهای اخیر در شهرستان جرم و دیگر شهرستانهای بدخشان به گونهی بیسابقهای گسترش یافته است.
به گزارش منابع محلی، یورش گروه طالبان به روستای «دهبالا فرغامنج» شهرستان…. برای تخریب مزارع خشخاش با مقاومت شدید مردم محل مواجه شد. این درگیری منجر به کشتهشدن یک غیرنظامی، زخمیشدن دستکم پنج تن و آسیبدیدگی وسایط و تجهیزات گروه طالبان شد.
از سوی هم، گزارشها از شهرستان شهدا در استان بدخشان همچنان حاکی از آن است که در پی درگیری شدید میان نیروهای گروه طالبان و مخالفان مسلح؛ مولوی زیدالله، فرمانده مشهور سلفی و از مخالفان سرسخت گروه طالبان، جان باخته است. منابع محلی تأیید میکنند که در این درگیری دستکم چهار عضو گروه طالبان نیز کشته و دو تن دیگر آن به شمول ملا صبور، معاون استخبارات گروه طالبان در شهرستان شهدا، زخمی شدهاند.
به گفته منابع نزدیک به خانواده مولوی زیدالله، گروه طالبان در اقدامی انتقامجویانه، همسر او را نیز به کشته اند. نیروهای این گروه در حال آمادهسازی برای آتش زدن خانه مولوی زیدالله در ساعتهای آینده هستند.
بر اساس اطلاعات تاییدشده از منابع محلی و نیز بررسی میدانی خبرنگار محلی خراسانتمایز، این عملیات توسط گروه طالبان عمدتاً هلمندی و قندهاری طراحی و رهبری شده بود؛ نیروهایی که در ماههای گذشته بهطور مستقیم از جنوب به مناطق شمالی برای اعمال فشار نظامی و سیاسی اعزام شدهاند.
نحوهی اجرای این عملیات، بدون هماهنگی با گروه طالبان محلی (عمدتاً تاجیکتبار)، موجب خشم گسترده میان مردم محل شده است. ساکنان شهرستان جرم این اقدام را “تهاجم قومی” و “استبداد پشتونمحور” دانستهاند؛ امری که نشان میدهد شکافهای درونگروهی طالبان وارد مرحله بحرانی شده است.
یکی از دلایل اصلی نارضایتی، برخورد دوگانه گروه طالبان با مسأله کشت تریاک است. بهگفته احمد جاوید مجددی، عضو پیشین شورای ولایتی پیشین بدخشان، گروه طالبان در استانهای چون هلمند و قندهار اجازه کشت تریاک را میدهند، اما در شمال برخورد سختگیرانه و قهری دارند. همین رویکرد تبعیضآمیز باعث شعلهور شدن خشم مردم محل شده است.
منابع محلی میگویند که کشاورزان بدخشان، که اغلب از طریق کشت خشخاش گذران زندگی میکنند، بارها به گروه طالبان محلی هشدار داده بودند که ورود گروه طالبان هلمندی به منطقه میتواند فاجعهبار باشد. اما هشدارها نادیده گرفته شد و نتیجه، آغاز یک درگیری خونین بود.
در پی تشدید بحران، قاری فصیحالدین فطرت، رئیس ستاد ارتش گروه طالبان که خود اهل بدخشان است، همراه با امانالدین منصور از فرماندهان ارشد، به این استان اعزام شدهاند. هرچند هدف رسمی آنها “مدیریت بحران” عنوان شده، اما منابع مطلع از تلاش برای مهار خشم نیروهای محلی خبر میدهند.
این نخستینبار نیست که گروه طالبان جنوبمحور سعی در تحمیل سلطه خود بر مناطق شمالی دارند. از زمان تسلط بر خراسانافغانستان، ترکیب نابرابر قدرت میان گروه طالبان قندهاری و دیگر اقوام، موجب بروز نارضایتیهای عمیق، بهویژه در میان تاجیکها، ازبکها و هزارهها شده است.
برخی کارشناسان سیاسی میگویند سیاست “تمرکزگرایی پشتونی” که توسط رهبران گروه طالبان از جمله سراجالدین حقانی و ملا یعقوب تقویت شده، در حال بازتولید نوعی نظام قومی مستبد است که یادآور ساختار سنتی قبیلهسالاری در دورههای گذشته خراسانافغانستان است.
از سوی هم، جنرال جلالالدین یفتلی، فرمانده پیشین ارتش، در واکنش به این درگیریها، گروه طالبان را به “چپاول معادن، قومگرایی و بیعدالتی” متهم کرده و از مردم خواسته است برای دفاع از حقوقشان بسیج شوند. او هشدار داده که سیاستهای فعلی گروه طالبان میتواند زمینهساز یک شورش ملی گسترده شود.
اگرچه گروه طالبان تاکنون هیچ واکنش رسمی به این رویداد نشان ندادهاند، اما شواهد نشان میدهد که تنش در بدخشان تنها بخشی از یک بحران عمیقتر است که احتمال سرایت آن به سایر استان های شمالی بسیار زیاد است؛ بهویژه اگر تبعیض قومی و سرکوب اقتصادی ادامه یابد.
روی هم رفته، در جمعبندی، میتوان گفت که درگیری اخیر در جرم، نتیجه مستقیم ساختار قدرت نامتوازن گروه طالبان است که نیروهای جنوبمحور، با نادیده گرفتن بافت قومی و اجتماعی مناطق شمالی، دست به اعمال زور میزنند. ادامه این روند میتواند به یک بحران اجتماعی و حتی نظامی گسترده منجر شود که بقای گروه طالبان را با تهدیدی جدی روبرو میسازد.