نویسنده: محمدهارون خردمند
در تاریخ ( ۲۹ ثور/اردیبهشت ۱۴۰۴)، سه کشور از نزدیکترین متحدان اسرائیل —انگلیس، فرانسه و کانادا—در بیانیهای مشترک و بیسابقه، خواستار توقف فوری حملات نظامی به نوار غزه و اجازه بیقید و شرط برای ورود کمکهای انسانی شدند. این اقدام نشاندهنده تغییر قابل توجه در رویکرد دیپلماتیک این کشورها نسبت به اسرائیل است.
در این بیانیه، کشورهای مذکور بر پنج محور اساسی تأکید کردند: ۱) توقف فوری حملات به غزه، ۲) اجازه کامل برای ورود کمکهای انساندوستانه، ۳) محکومیت اظهارات برخی مقامات اسرائیلی در خصوص کوچ اجباری فلسطینیان، ۴) رد هرگونه کوچ اجباری، و ۵) درخواست برای آزادی اسرا بهموازات آتشبس. این مواضع نشاندهنده آمادگی برای گذار از محکومیتهای زبانی به اقدامات تنبیهی ملموس است.
ادامه کشتارها، سیاستهای توسعهطلبانه و نژادپرستانه اسرائیل، و افزایش فشار افکار عمومی جهانی، بهویژه در کشورهای غربی، موجب شده است تا لندن، پاریس و اتاوا در رویکرد خود بازنگری کنند. این تغییر رویکرد میتواند ناشی از تلاش برای بازسازی اعتبار دیپلماتیک و اخلاقی این کشورها باشد.
در این بیانیه، کشورهای مذکور هشدار دادهاند که در صورت تداوم وضعیت موجود، «اقدامات ملموسی» از جمله تحریمها در نظر گرفته خواهد شد. این تهدید به تحریمها، اگر به اجرا درآید، تحولی بیسابقه در سطح سیاسی و دیپلماتیک خواهد بود و پیام قاطعی برای سایر کشورهای اروپایی است که همچنان مواضعی مبهم یا متمایل به اسرائیل اتخاذ کردهاند.
در حالی که کشورهای عربی به صدور بیانیههای کلی اکتفا کردهاند و هیچ اقدام عملی، حتی در حد اخراج سفرا یا تعلیق عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل انجام ندادهاند، بیانیه مشترک لندن، پاریس و اتاوا از بیانیه پایانی اتحادیه عرب قویتر و روشنتر است. این تفاوت فاحش، عمق ضعف و ناتوانی رسمی جهان عرب را آشکار میسازد.
در واکنش به این بیانیه، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، ضمن محکوم کردن مواضع کشورهای مذکور، آنها را به «پاداش دادن به حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳» متهم کرد و دفاع از اقدام نظامی اسرائیل را بهعنوان «مبارزه مشروع علیه تروریسم» توجیه نمود. وی همچنین بهصراحت امکان ایجاد کشور فلسطین را رد کرده است.
تصاویری که در ماههای اخیر از غزه مخابره شدهاند—شامل کشتارهای جمعی، گرسنگی سیستماتیک و تهدید به کوچ اجباری—وجدان جهانی، حتی در میان حامیان سنتی اسراییل را بهشدت جریحهدار کرده است. این امر دولتهای غربی را به اتخاذ موضعی که تعادل اخلاقی خود در برابر افکار عمومی را حفظ کند، واداشته است.
این بیانیه میتواند بخشی از بازآرایی مواضع در آستانه دوره پس از جنگ باشد؛ بهویژه با توجه به گزارشهایی درباره ترتیبات جدید برای اداره نوار غزه، و تلاشهایی برای ایفای نقش مؤثرتر کشورهایی مانند فرانسه و کانادا در مرحله بازسازی و به رسمیت شناختن کشور فلسطین. پاریس هماکنون نیز پیشتاز ابتکار دیپلماتیکی برای برگزاری کنفرانسی بینالمللی در همین راستا با همکاری عربستان سعودی است.
اگر تهدید کشورهای انگلیس، فرانسه و کانادا به اعمال تحریم علیه اسرائیل به اجرا گذاشته شود، فشارهای بینالمللی بر این رژیم را افزایش خواهد داد. این امر میتواند منجر به تغییر در سیاستهای داخلی و خارجی اسرائیل، بهویژه در زمینههای نظامی و دیپلماتیک، شود.
بیانیه مشترک لندن، پاریس و اتاوا میتواند الگویی برای سایر کشورهای جهان باشد تا در مواجهه با نقضهای حقوق بشر و قوانین بینالمللی، اقدامات ملموستری اتخاذ کنند. این امر میتواند به تقویت نهادهای بینالمللی و افزایش مسئولیتپذیری کشورها در قبال تعهدات بینالمللی کمک کند.
در صورت ادامه فشارهای بینالمللی و افزایش تحریمها، رژیم اسرائیل ممکن است مجبور به بازنگری در سیاستهای خود در قبال غزه و فلسطینیان شود. این امر میتواند زمینهساز مذاکرات جدیتری برای دستیابی به راهحلهای پایدار و منصفانه در راستای تحقق صلح و امنیت در منطقه باشد.
روی هم رفته باید گفت که بیانیه مشترک کشورهای انگلیس، فرانسه و کانادا نشاندهنده تغییر قابل توجه در رویکرد غرب نسبت به اسرائیل است. این تغییر میتواند نقطه عطفی در سیاستهای بینالمللی در قبال بحران فلسطین باشد و نشانهای از پایان دوره «حمایت بیقید و شرط» از اسرائیل تلقی شود. اگرچه این مواضع هنوز در سطح بیانیه و تهدید باقی ماندهاند، اما از لحاظ نمادین و دیپلماتیک، پیام روشنی به اسرائیل و همچنین به سایر کشورهای جهان ارسال میکنند: تداوم جنایت، بیپاسخ نخواهد ماند.