بازی جدید در جغرافیای قومی خراسان/افغانستان؛ اهمیت پایگاه هوایی بگرام و تبعات آینده آن

بازی جدید در جغرافیای قومی خراسان/افغانستان؛ اهمیت پایگاه هوایی بگرام و تبعات آینده آن

 

نویسنده: مانی فرهمند

طرح مسئله

اتفاقات سه دهه اخیر در خراسان/افغانستان تمام بافت اتنیکی این کشور را متاثر ساخته است که از یکطرف چالش جدی بر ملت سازی شده است و از طرف دیگر تلنگری بر خودشناسی و درک درجه بندی شده از موقعیت متزلزل سیاسی تکثر قومی شده است. سه دهه اخیر بازتاب سیاست‌های حذف دیگران و بیداری ملی نیز بوده است که با حضور اقوام مختلف در صحنه سیاسی به شدت تبارگرایی پشتونیسم را در تمام سطوح متاثر ساخته است که هم و غم رهبران پشتون جمهوریت بیست ساله را به سمت حمایت از گروه تندرو قومی مذهبی طالب فقط با سیاست هژمونیک قومی کشانده است.

امروزه گروه مسلط بر خراسان/افغانستان در کنار این که به حذف ساختارمند سایر اقوام بر آمده به دنبال کسب مشروعیت داخلی و بین‌المللی است و سعی دارد تا از منافع منطقه‌ای کشورهای منطقه و جهان به سود قدرت خود استفاده ببرد ازین رو دنبال جذب حمایت قدرت‌های جهان است. تا جائیکه به این قدرت‌ها بر می‌گردد: روسیه درگیر شدید اوکراین بوده و در تعامل با گروه طالبان فقط زمان کشی دارد و نگاهی تاکتیکی به حاکمان خراسان/افغانستان دارد تا روابطی دراز مدت؛ از طرف دیگر چین نیز در میان تضاد منافع گروه طالبان و دولت پاکستان کماکان با پاکستان است و ازینرو خلاء پارتنر دیگری برای گروه طالبان همچنان پا برجاست. هم چنان ایران که اکنون در مسیر گفتگوهای پر اهمیت با آمریکا قرار دارد و نمی‌خواهد بهانه‌ای دلپذیر برای آمریکا بدهد و همچنان مناسبات خود را با گروه طالبان در سطح بسیار پائینی نگهداشته است و درین میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز در اولیت شان غزه و دولت اسرائیل قرار دارد. بنابرین تعامل کم رمق گروه طالبان را از دستیابی به موقعیتی دوژور حداقل در آسیا دور داشته است. سطح تعامل منطقه‌ای بسیار نازل که بوجود آمد حتی نتوانست خلاء مشروعیت جهانی و بین‌الملی را به سطح کانتینتال ارتقاء ببخشد. اکنون گروه طالبان به دنبال دستیابی راهی برای جلب حمایت آمریکا افتاده اند و از امتیاز دادن به ترامپ در ازای پاداش مشروعیت مورد تائید آمریکا اند.

بنابرین اصل طرح مسئله ما انتظارت سطح تعامل گروه طالبان و آمرکیا از یکطرف و نگاه‌های معنی دار را در نظر دارد و در این جستار که متشکل از دو بخش است نخست: امتیازدهی گروه طالبان به آمریکا و همچنان واکنشهای اتنیکی قومی موجود در داخل خراسان/افغانستان که هر لحظه ممکن به جرقه‌ای مبدل شود تا وضعیت شکننده حاکمیت موجود کشور را به چالش مواجه سازد. و دوم: نگاه‌های مخالفان گروه طالبان به ویژه جبهه مقاومت ملی در قبال جغرافیای قومی خراسان/افغانستان است که واکنش‌های جدی قومی پشتون‌ها را در پی داشته است.

از آنجایی که همواره گروه طالبان از تعامل و واگزاری خاک خراسان/افغانستان به آمریکا همواره انکار داشته و آن را بر نمی‌تابند باید گفت که برای توضیح وضعیت موجود در این جستار دنبال تحلیل‌های اخیری هستیم که در رسانه‌های اجتماعی انتشار یافته است و همچنان واکنش‌های موجود را از نگاه تحلیل‌گران مختلف به بحث گرفته ایم.

۱. پایگاه هوایی بگرام: موقعیت و اهمیت آن

پایگاه هوایی بگرام (Bagram Air Base) یکی از مهم‌ترین و استراتژیک‌ترین پایگاه‌های نظامی در خراسان/افغانستان بود که در طول چند دهه نقش برجسته‌ای در تحولات نظامی منطقه ایفا کرد. این پایگاه هوایی در دهه ۱۹۵۰ میلادی، در زمان سلطنت محمد ظاهر شاه، با همکاری شوروی سابق ساخته شد. هدف اولیه آن استفاده نظامی و آموزشی برای قوای هوایی خراسان/افغانستان و پشتیبانی از نیروی هوایی در مبارزه با شورش‌ها و در دهه ۱۹۷۰، اتحاد جماهیر شوروی شروع به گسترش این پایگاه کرد و بگرام را به یکی از بزرگ‌ترین فرودگاه‌های نظامی خراسان/افغانستان تبدیل نمود.

پس از حمله شوروی به خراسان/افغانستان در سال ۱۹۷۹، بگرام به پایگاه اصلی و مرکزی عملیات نظامی شوروی تبدیل شد، که هزاران سرباز و صدها هواپیما، هلی‌کوپتر و تجهیزات نظامی در بگرام مستقر بودند. بنابرین شوروی‌ها دو باند طولانی فرود، چندین آشیانه هواپیما، پناهگاه‌های زیرزمینی و سامانه‌های دفاع هوایی در بگرام ایجاد کردند. پس از خروج شوروی، بگرام بین گروه‌های مجاهدین و بعدتر بین گروه طالبان و ائتلاف شمال دست‌به‌دست شد. در این دوران، پایگاه تا حد زیادی ویران و غیرقابل استفاده شده بود.

پس از حمله آمریکا به خراسان/افغانستان در سال ۲۰۰۱، بگرام توسط نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا بازسازی شد و به پایگاه عملیاتی کلیدی برای جنگ علیه گروه طالبان و القاعده تبدیل گردید. بیش از ۱۰٬۰۰۰ سرباز آمریکایی و ناتو در اوج جنگ در بگرام مستقر بودند. پایگاه شامل بیمارستان، زندان، آشیانه‌های مدرن، باندهای پرواز، سیستم‌های رادار و پایگاه اطلاعاتی بود. بگرام به مرکز اصلی حملات پهپادی، عملیات شناسایی و بازداشت مظنونان تبدیل شد.

در ژوئیه ۲۰۲۱ (تیرماه ۱۴۰۰)، نیروهای آمریکایی بدون اطلاع قبلی، شبانه بگرام را ترک کردند و آن را به نیروهای امنیتی خراسان/افغانستان تحویل دادند و پس از سقوط دولت جمهوری خراسان/افغانستان در ماه اوت ۲۰۲۱، گروه طالبان کنترل کامل بگرام را به‌دست گرفتند.

۱. ۱. اهمیت استراتژیک پایگاه بگرام

۱) نزدیکی به کابل: فاصله نزدیک به پایتخت (حدود ۶۰ کیلومتر)، آن را به یک نقطه کلیدی برای کنترل نظامی کشور تبدیل کرده بود.

۲) توان عملیاتی بالا: دارای دو باند فرود بسیار طولانی که امکان فرود هر نوع هواپیمای جنگی یا ترابری سنگین را فراهم می‌کرد.

۳) رکز فرماندهی: قلب عملیات نظامی ایالات متحده در خراسان/افغانستان و منطقه، به‌ویژه در جریان “جنگ علیه ترور”.

۴) بازداشتگاه بگرام: زندان معروفی در این پایگاه وجود داشت که برخی از مظنونان تروریستی در آن نگهداری می‌شدند و بعدها مورد بحث حقوق بشری قرار گرفت.

۵) نماد حضور غرب در خراسان/افغانستان: بگرام نمادی از حضور نظامی و نفوذ غرب در خراسان/افغانستان بود و سقوط آن به‌نوعی پایان این دوره را نشان می‌داد.

وضعیت فعلی پایگاه هوایی بگرام تحت کنترل گروه طالبان: پس از تسلط گروه طالبان بر پایگاه هوایی بگرام در اوت ۲۰۲۱، وضعیت این پایگاه دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است:

استفاده نظامی و نمایش قدرت: به نقل از رویترز رژه نظامی «در اوت ۲۰۲۴، گروه طالبان سومین سالگرد حاکمیت خود را با برگزاری یک رژه نظامی بزرگ در پایگاه بگرام جشن گرفتند. در این مراسم، تجهیزات نظامی به‌دست‌آمده از نیروهای آمریکایی به نمایش گذاشته شد، که نشان‌دهنده تلاش گروه طالبان برای نمایش قدرت نظامی خود بود.»

تبدیل به منطقه ویژه اقتصادی: که به نقل از صدای آمریکا «گروه طالبان در اوایل ۲۰۲۳ اعلام کردند که قصد دارند برخی از پایگاه‌های نظامی سابق، از جمله بگرام، را به مناطق ویژه اقتصادی تبدیل کنند. این اقدام با هدف بازسازی اقتصادی و جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی صورت می‌گیرد.»

شایعات درباره واگذاری به ایالات متحده: به نقل از خامه پرس که گزارش‌های متناقضی ارائه شده که گویا «در آوریل ۲۰۲۵، برخی رسانه‌ها گزارش دادند که گروه طالبان کنترل پایگاه بگرام را به ایالات متحده واگذار کرده‌اند. با این حال، گروه طالبان این ادعاها را رد کرده و تأکید کردند که همچنان کنترل کامل پایگاه را در دست دارند و هیچ‌گونه واگذاری صورت نگرفته است.»

بنابرین پایگاه هوایی بگرام تحت کنترل گروه طالبان باقی مانده و به‌عنوان نمادی از قدرت نظامی و حاکمیت آن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. در حالی که برنامه‌هایی برای تبدیل این پایگاه به منطقه ویژه اقتصادی مطرح شده، هنوز جزئیات دقیقی از اجرای این طرح‌ها در دسترس نیست. شایعات درباره واگذاری پایگاه به ایالات متحده نیز توسط گروه طالبان تکذیب شده است.

نقش پایگاه بگرام در تحولات مهم خراسان/افغانستان: طوری که گفته شد: بگرام نخستین بار در دوره تلاش دولت ظاهر شاه برای نوسازی ارتش ساخته شد؛ و شوروی‌ها از طریق ساخت این پایگاه نفوذ خود را در خراسان/افغانستان گسترش دادند؛ آمریکا هم پایگاه‌های دیگری در قندهار و کابل ایجاد کرد. توسعه بگرام در دهه ۷۰ میلادی زمینه‌ساز حضور نظامی گسترده شوروی شد. بگرام به‌عنوان مغز متفکر عملیات ارتش شوروی در خراسان/افغانستان عمل می‌کرد .و بسیاری از حملات هوایی به پایگاه‌های مجاهدین از بگرام صورت می‌گرفت. این پایگاه یکی از اهداف مهم برای راکت‌پرانی‌ها و عملیات نفوذی بود. با سقوط دولت نجیب، بگرام میان گروه‌های مختلف مجاهدین دست‌به‌دست شد و در نهایت به ویرانه‌ای تبدیل گردید و در اواخر دهه ۹۰، خط مقدم نبرد میان گروه طالبان و ائتلاف شمال در اطراف بگرام قرار داشت.

در عملیات “آزادی پایدار”، بگرام اولین مرکز مهم تحت کنترل آمریکا شد؛ ازینرو ایالات متحده میلیاردها دلار برای توسعه بگرام هزینه کرد و آن را به یک پایگاه نظامی مدرن تبدیل کرد، با: بیمارستان نظامی پیشرفته؛ مرکز بازداشت و بازجویی؛ دو باند فرودگاه طولانی؛ پایگاه پهپادی و انبار تسلیحات بنابرین بسیاری از عملیات علیه گروه طالبان، القاعده، و بعداً داعش از بگرام هدایت می‌شد.

طوری که یاد آوری شد در جولای ۲۰۲۱، ارتش آمریکا بدون اطلاع حکومت خراسان/افغانستان، شبانه بگرام را ترک کرد و تخلیه ناگهانی این پایگاه ضربه بزرگی به روحیه و انسجام نیروهای افغان وارد کرد بنابرین تنها چند هفته پس از تخلیه بگرام، گروه طالبان کابل را تصرف کردند و دولت اشرف غنی سقوط کرد. گروه طالبان از بگرام برای نمایش قدرت نظامی، برگزاری رژه‌ها و انبارسازی تجهیزات استفاده می‌کنند.

۲. ۱. امکان معامله پنهانی میان گروه طالبان و آمریکا

از دید تحلیلی، امکان وقوع معامله پنهانی میان گروه طالبان و ایالات متحده بر سر پایگاه بگرام به‌طور نظری وجود دارد، اما شواهد مستقیم و قطعی برای اثبات چنین توافقی در حال حاضر در دست نیست. با این حال، می‌توان چند سناریو و نشانه مهم را بررسی کرد:

۱) گزارش رسانه‌ای اخیر: در اپریل ۲۰۲۵، برخی رسانه‌های منطقه‌ای مانند Daryo ازبکستان گزارش دادند که گروه طالبان ممکن است پایگاه بگرام را به‌طور محرمانه در اختیار ایالات متحده یا واسطه‌های آن گذاشته باشند.

۲) تکذیب سریع گروه طالبان: گروه طالبان بلافاصله این ادعاها را از طریق رسانه‌هایی مانند Khaama Press رد کردند. این تکذیب سریع نشان می‌دهد که موضوع برای آن‌ها حساس است و حتی اگر توافقی غیرعلنی وجود داشته باشد، فعلاً نمی‌خواهند آن را افشا کنند.

۳) منافع احتمالی دو طرف:

آمریکا گروه طالبان

. پایگاه استراتژیک در نزدیکی چین و ایران دسترسی به کمک‌ مالی یا به رسمیت شناختن

. جمع‌آوری اطلاعات علیه داعش خراسان کاهش فشارهای بین‌المللی

. امکان عملیات محدود ضدتروریستی جلوگیری از حمله‌های هوایی آمریکا

تحلیل فاکتور

بسیار حیاتی برای عملیات اطلاعاتی و نظامی آمریکا است. از این‌رو آمریکا ممکن است تلاش کند به‌نوعی آن را بازپس گیرد یا دست‌کم از آن بهره‌برداری کند. موقعیت بگرام

گروه طالبان به‌شدت نیازمند مشروعیت بین‌المللی هستند و ممکن است در پشت پرده امتیازاتی بدهند تا مورد شناسایی قرار گیرند. اما در عین حال، واگذاری بگرام می‌تواند به وجهه آنان در میان حامیان‌شان ضربه بزند. رویکرد گروه طالبان

سابقه آمریکا در برقراری روابط پنهانی حتی با دشمنان سابق (مانند گروه طالبان در مذاکرات دوحه) احتمال توافقات غیرعلنی را تقویت می‌کند. سوابق تاریخی آمریکا

با محدود شدن مطبوعات و فعالیت رسانه‌ها تحت حکومت گروه طالبان، امکان پی‌بردن به جزئیات چنین توافقی بسیار محدود شده است. عدم شفافیت رسانه‌ای داخل خراسان/افغانستان

در حال حاضر، هیچ مدرک قطعی از واگذاری رسمی یا پنهانی پایگاه بگرام به آمریکا وجود ندارد، اما:

• سناریوی همکاری پنهانی، دست‌کم در قالب تبادل اطلاعات یا استفاده غیررسمی از زیرساخت، محتمل به نظر می‌رسد.

• تحولات آینده یا افشای اسناد، ممکن است تصویر شفاف‌تری ارائه دهد.

تاثیر روی گروه طالبان

روسیه واکنش امنیتی و اطلاعاتی قطع همکاری‌های استراتژیک

ایران فشار مذهبی و اقتصادی بی‌ثباتی داخلی و مرزی

چین توقف پروژه‌های اقتصادی خالی شدن میدان از سرمایه‌گذاری

نتیجه: واگذاری بگرام به آمریکا توسط گروه طالبان، به‌ویژه اگر علنی شود، می‌تواند موجب شکاف عمیق در روابط گروه طالبان با سه شریک استراتژیک‌اش شود. در نتیجه، گروه طالبان ممکن است:

• دچار انزوا در منطقه شوند؛

• مجبور به انتخاب بین غرب و شرق گردند؛

• یا با بی‌اعتمادی همه طرف‌ها مواجه شوند.

آیا مایل هستید این وضعیت را در قالب یک نمودار استراتژیک (مثلاً ماتریس فرصت-تهدید) ارائه کنم؟

۲. واکنش‌ها بر واگزاری پایگاه بگرام به آمریکا

جبهه مقاومت ملی خراسان/افغانستان نخستین جریان سیاسی نظامی فعال مخالف گروه طالبان که از پیدا و پنهان تعامل گروه طالبان با آمریکا اطلاع دارد رسماً از دولت آمریکا به ریاست ترامپ خواسته است تا جغرافیای قومی خراسان/افغانستان را در نظر داشته باشد زیرا بدون توجه به بافت اتنیکی خراسان/افغانستان هرگونه تعامل بی پایه بوده و در دراز مدت تبعات منفی را در قبال دارد.

بر اساس گزارشات که در خبرگزاری خراسان تایمز به نشر رسیده است چنین آمده است که: «عبدالله خنجانی، رئیس دفتر سیاسی جبهه مقاومت ملی، در گفت‌وگو با رسانه‌ای خراسان/افغانستان اینترنشنال تاکید کرد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، نباید برای بازگشت نیروهای آمریکایی به پایگاه بگرام با گروه گروه طالبان وارد مذاکره شود. او با اشاره به موقعیت استراتژیک این پایگاه، آن را بخشی از حوزه امنیتی و جغرافیایی تاجیک‌ها خواند.»

خنجانی با رد امکان همکاری با گروه طالبان، گفت: «خراسان/افغانستان اکنون تحت کنترل گروه‌های تروریستی است که متحد دشمنان آمریکا هستند. بازگشت به بگرام در چنین شرایطی غیرممکن است.» او خواستار حمایت آمریکا از جبهه مقاومت ملی شد و افزود: «اگر ترامپ واقعاً به فکر بازگشت است، باید به تقویت گروه‌های مقاومت بپردازد.»

در پیوند به این مطلب ضیا ضیائی نویسنده مقاله‌ای (چرا جغرافیای تاجیک‌ها؟ صدای اعتراض علیه انحصار تاریخی قدرت) که به تاریخ ۱۸/۲/۱۴۰۴ در پایگاه خبری تحلیلی روایت می‌نویسد:

خراسان/افغانستان به‌عنوان کشوری کثیر القومی، همواره شاهد تنش‌های قومی بوده است. جنگ‌های چند دهه‌اخیر کشور، صرفاً جنگ ایدئولوژیک یا مذهبی نبوده، بلکه در عمق خود، نزاعی قومی بر سر قدرت و منابع است. ساختار سیاسی خراسان/افغانستان از ابتدا تاکنون بر محوریت یک قوم خاص (پشتون‌ها) شکل گرفته و دیگر اقوام نظیر تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ازبک‌ها یا حذف شده‌اند یا در حاشیه قرار گرفته‌اند. در چنین شرایطی، طبیعی است که اقوام غیرپشتون برای تعیین مرزهای جغرافیایی و هویتی خود تلاش کنند. اظهارات اخیر عبدالله خنجانی، رئیس دفتر سیاسی جبهه مقاومت ملی، مبنی بر ضرورت توجه به جغرافیای قومی تاجیک‌ها در منطقه بگرام، بازتابی از این واقعیت است.

او هم چنان در ادامه می افزاید که: «جنگ چند دهه اخیر در خراسان/افغانستان را نمی‌توان صرفاً نبرد بین گروه طالبان و دولت یا مجاهدین و کمونیست‌ها دانست. در پس این درگیری‌ها، رقابت قومی نهفته است. پشتون‌ها به‌عنوان یکی از اقوام خراسان/افغانستان، همواره در مرکز قدرت خود را دیکته کرده اند و دیگر اقوام یا به حاشیه رانده شده‌اند یا در مقاطعی مجبور به مقاومت شده‌اند. از این رو اقوام دیگر، به‌ویژه تاجیک‌ها در شمال و مرکز، هزاره‌ها در مناطق مرکزی و ازبک‌ها در شمال، به‌ناچار به سمت تعیین مرزهای هویتی خود رفته‌اند. این امر نه یک انتخاب، بلکه واکنشی در برابر انحصارطلبی قومی است.»

نویسنده مقاله هم چنان ابراز می‌دارد که: «برخی از چهره‌های سیاسی پشتون مخالف گروه طالبان، به‌ویژه پشتون‌های لیبرال، به جای نقد جدی سیاست‌های قوم‌محور گروه طالبان، از مواضع خنجانی انتقاد کرده‌اند. این در حالی است که خود آن‌ها سال‌ها در ساختاری زندگی کرده‌اند که یک قوم بر دیگران سلطه داشته است.» بنابرین نکته پایانی این که اظهارات عبدالله خنجانی درباره جغرافیای قومی تاجیک‌ها در بگرام، صرفاً یک موضع سیاسی نیست، بلکه بازتاب نارضایتی تاریخی اقوام تحت ستم است. تا زمانی که ساختار قدرت در خراسان/افغانستان بر اساس انحصار یک قوم باشد، تنش و جنگ ادامه خواهد داشت. تنها راه حل، پذیرش تنوع قومی و تقسیم عادلانه قدرت است. ملی‌گراییِ پشتون‌محور، دیگر قابل فروختن به مردم نیست؛ وقت آن است که خراسان/افغانستان به سمت یک سیستم عادلانه و چندقومیتی حرکت کند. عبور از این مرحله نیاز به به رسمیت شناسی حقوق و جغرافیایی اقوام دیگر دارد.

همچنان در واکنش به اظهارات خنجانی برخی از پشتون‌های مخالف گروه طالبان نیز سعی داشته اند تا چهره‌‌ای ملی گرایانه به خود بگیرند ازین سبب نبیل در واکنش به اظهارات خنجانی گفته است که :بگرام را با منطق قومیت حاتم‌بخشی نکنید!

و بر همین اساس گزارشات خراسان تایمز ذکر نموده است که: رحمت‌الله نبیل، رئیس سابق امنیت ملی خراسان/افغانستان، با واکنش تند به اظهارات عبدالله خنجانی، رئیس دفتر سیاسی جبهه مقاومت ملی، گفت که نباید «بگرام را با منطق قومیت حاتم‌بخشی کنیم»

نبیل در پاسخ، حتی مشروعیت استفاده از واژه «ملی» در عنوان این جبهه را زیر سوال برد و تصریح کرد که افزودن این پسوند به یک گروه سیاسی، تعهدی به همه مردم خراسان/افغانستان فارغ از قومیت و زبان است. او هشدار داد که اگر جغرافیا با منطق قومی تقسیم شود، این عنوان اعتبار خود را از دست می‌دهد.

۳. پایگاه بگرام؛ از مرکز فرماندهی آمریکا تا چالش گروه طالبان

بنا بر گزارش که از سایت شفقنا به نشر رسیده است: بگرام در شمال کابل، نزدیک مرزهای چین، روسیه و ایران واقع شده و ظرفیت میزبانی از بزرگ‌ترین هواپیماهای نظامی را دارد. اما پس از خروج نیروهای خارجی و تصرف بگرام توسط گروه طالبان، این گروه به‌دلیل نبود تخصص فنی، تجهیزات و منابع مالی، با چالش‌های جدی در بهره‌برداری از این پایگاه روبه‌رو است. تحلیلگران می‌گویند اگر گروه طالبان بخواهد با کشورهایی چون چین یا روسیه برای استفاده از این پایگاه همکاری کند، ممکن است با واکنش منفی درونی از سوی بدنه سنتی و جهادی خود مواجه شود. در همین حال، برخی گزارش‌های تأییدنشده درباره فرود یک هواپیمای آمریکایی در بگرام منتشر شد که گروه طالبان آن را «شایعه و پروپاگاندا» خوانده و به‌شدت رد کرده است.

در مقایسه با دیگر پایگاه‌های آمریکا در منطقه مانند العدید در قطر یا الظفره در امارات، بگرام به‌لحاظ جغرافیایی جایگاهی منحصربه‌فرد دارد. کارشناسان نظامی معتقدند با افزایش تنش‌ها با چین، ایران یا روسیه، آمریکا ممکن است دوباره به‌دنبال نفوذ در بگرام باشد؛ هرچند به‌صورت غیررسمی یا از طریق کشورهای همسایه. پایگاه بگرام، که زمانی نماد قدرت‌نمایی آمریکا در خراسان/افغانستان بود، اکنون به نمادی از پیچیدگی‌های ژئوپلیتیکی در منطقه بدل شده است؛ جایی که گروه طالبان آن را در دست دارد، اما هنوز نمی‌داند با آن چه کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://khorasantimes.com/?p=12837

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.