نویسنده: محمد اکرام اندیشمند
داعش خراسان
کشور پاکستان می‌گوید که مرکز داعش خراسان در خراسان‌افغانستان است. این ادعا را روزسه‌شنبه(۲۳ دلو/بهمن) منیر اکرم نمایندۀ پاکستان در سازمان ملل متحد در نشست شورای امنیت این سازمان مطرح کرد.
که کشور پاکستان کار خود را به عنوان عضو موقت دوساله در شورای امنیت سازمان ملل متحد در جنوری ماه نخست سال روان ۲۰۲۵ آغاز کرد و این دو سال عضویت غیر دایم پاکستان در شورای امنیت در ۳۱ دسمبر سال ۲۰۲۶ پایان می‌یابد.
ایالات متحده امریکا می‌گوید که نگران توانایی داعش خراسان، در طراحی و اجرای حملات و ادامۀ تبلیغات و بسیج برای جذب نیرو، به‌ویژه در کشورهای خراسان‌افغانستان و پاکستان، است. این نگرانی را خانم “دوروتی شی” سرپرست نمایندگی ایالات متحده امریکا در سازمان ملل در نشست شورای امنیت ابراز کرد.
ایمانگلی تاسماگمبتوف، دبیرکل سازمان پیمان امنیت جمعی که این سازمان متشکل از کشورهای روسیه، تاجیکستان، قزاقستان، بلاروس، قرغیزستان و ارمنستان است و رهبری آنرا روسیه در دست دارد، روز جمعۀ گذشته(۱۹ دلو/بهمن)، خراسان‌افغانستان را منشاء تهدیدات بالقوه تروریستی و مواد مخدر برای آسیای میانه خواند.
به باور و ادعای اعضای این پیمان یکی از آن گروه‌های ترویستی مورد نظر آنها، داعش خراسان است. آندری سردیوکوف، رئیس ستاد مشترک سازمان پیمان امنیت جمعی نیز ماه گذشته، حضور گروه های تروریستی از جمله داعش خراسان در خراسان‌افغانستان را، تهدیدی برای کشورهای منطقه خواند.
اما گروه طالبان خراسان‌افغانستان همیشه گفته اند و می‌گویند که مرکز داعش خراسان در پاکستان است و از آنجا برای حمله به خراسان‌افغانستان می‌آیند.
واقعاً این داعش کیست و در کجا است که، هم امریکا از آن ابراز نگرانی می‌کند، هم روسیه و آسیای میانه، هم پاکستان و هم گروه طالبان حاکم در خراسان‌افغانستان، داعش را عامل انتحار و انفجار می‌دانند و یکی بر دیگری اتهام می‌زنند که داعش از قلمرو آنها می‌آید؟
حالا که امریکایی‌ها از حملات داعش و قدرت آنها در جذب و بسیج نیرو ابراز نگرانی می‌کنند، قبل از حملۀ نظامی آنها به خراسان‌افغانستان در سال ۲۰۰۱ و عراق در سال ۲۰۰۳، داعشی وجود نداشت. داعش با حضور نظامی امریکایی ها در خراسان‌افغانستان و عراق بیشتر و بیشتر شد و نفوذ و حضور خود را در تمام منطقه و کشورهای اسلامی، از آسیاسی جنوبی تا خاور میانه و شمال افریقا و حتی قفقاز و آسیای میانه گسترش داد.
این وضعیت سوال بر انگیز است که چرا سرو کلۀ داعش پس از آنکه پای امریکا به این کشورها رسید، پیدا شد و با گذشت هر سال، نفوذ و حضور داعش پا به پای امریکایی ها گسترش یافت؟
مهم تر از آن، این سوال بی‌جواب می‌ماند، که چرا داعش و یا هر گروه دیگر مشابه که آنرا گروه تروریستی می‌خوانند، زمانی نفوذ و حضور و قدرت کُشتارش بیشتر شد که امریکایی‌ها حمله و جنگ خود را در خراسان‌افغانستان، عراق، سوریه و مناطق دیگر به عنوان مبارزه و جنگ با تروریزم تعریف و توجیه می‌کردند؟
این چگونه مبارزه و جنگ امریکا با تروریزم بود که به تقویت ترویزم، به گسترش تروریزم و حتی حاکمیت ترویزم انجامید؟
در حالی که پاسخ این پرسش ها هنوز نا روشن و نا مشخص است، بخشی از واقعیتی که مربوط به شناخت و تعریف داعش می‌شود این است که داعش یک تفکر و یک باور میان افراد و گروه‌های هر چند اندک در درون کشورهای اسلامی و جوامع مختلف مسلمانان است که انفجار و انتحار و کشتار را جهاد می‌نامند و با این جهاد می‌خواهند، نظام اسلامی و خلافت اسلامی بسازند. بستر شکل گیری این تفکر و این باور در جوامع و کشورهای مسلمان است.
هر چند منیر اکرم نمایندۀ پاکستان در سازمان ملل متحد ادعا می‌کند که داعش خراسان در خراسامنافغانستان مرکز دارد، اما دولت متبوع منیر اکرم، دولت پاکستان، مرکز اصلی تفکر و باور داعش در منطقه بود و است. اگر امروز مار داعش، هموطنان منیر اکرم را نیش می‌زند، دلیل اصلی و اولی اش این است که آنها خود شان این مار را در کفش‌های خود با دروغگویی، دورنگی و فریبکاری، پرورش دادند و نگهداری کردند و ممکن است نتیجۀ این مارفسایی چیزی غیر از این نباشد:
