عرفان در آفاق خداشناسی اسلامی

عرفان در آفاق خداشناسی اسلامی

نگارنده: حسیب فقیری

نشانه رفتن پی این بحث عمق می‌خواهد و پهنای این مساله درک ماهیتی، درک که شالوده و رخ اصلی حقایق را طوری بیرون سازد که مغالطات به خودی خود بی انکه دران رصد صورت گیرد حذف و درستی‌ها نمایان گردند.

در این گیر و دار؛ و اما این بحث مرا به نظریه حسن بصری نیز می‌کشاند کسی که عشق و اخلاص مندی اش به دین طوری بود که اطرافیانش نیز از وجود اش حظ می‌بردند وحرف اش عطش تزکیه شدن را بارور می‌ساخت بزرگان حوزه تدین جوهر اخلاقی و ماهیت ادبی و حیثیتی دین را چه زیبا نشانه رفته اند و چه نظایر سازنده وگران بها به جامعه جمود از زیبایی‌ها تقدیم کرده اند حتا زمانی هم از حسن بصری پرسیدند که مسلمانان کجا هستند و مسلمانی کجاست فرمود مسلمانان زیر خاک اند و مسلمانی در برگه‌های کتاب‌ها، او این نظر را از عمق احساس پاک و اصالت بی غل وغش ابراز کرده بود. او می‌دانست که دین سودای تبلیغ و جریان نا منتظم شده است، محققان نیز روی این مساله شاه‌کار نداشته اند اگر کاری هم صورت گرفته یا شخص محقق نتوانسته به جوهر معنایی اصالت دین را وفق داده ویا هم جریان تحقیق شده و بیرون شده از قضایا حدود مشخص و رویکرد منظم نداشته اند.

چرایی خلقت انسان و ماموریت وی در زمین عبادت و معرفت است که هر کدام لازم و ملزوم هم‌دیگر اند در حالی‌که روی اصالت معرفتی کار صورت نگرفته است، تقدیس هم دقیقن در برابر معرفت قرار دارد و جوهر معنایی دین را بار تقدیس داده و خردگرایی در جهت رسیدن به معرفت را می‌زداید.

اگر به آیه‌های قرانکریم نظر بیاندازی در میابی که خداوند (ج) در چندین جای از خلیفه خود در روی زمین سخن گفته “انی جاعل فی الارض خلیفه” خلیفه خداوند (ج) در روی زمین بودن بمعنای این است که انسان در زمین و ما فیهای آن مسلط است، همه انچه که خلق شده نیز در خدمت وی قرار داده شده است اگر به نگاه خرد مدارانه و اندیشمندانه نگاه کنیم اکثر حاصلات دینی به زبان استعاره‌ای بیان شده نفس زبان استعاره به ما می‌فهماند که جوهر دین بر محور اخلاقیات می‌چرخد و در ظرف اخلاقیات تنظیم و تدبیر امور بصورت درست آن معنا پیدا کرده و به پیش می‌رود «انما بعثت الاتمم مکارم الاخلاق» اگر ریشه تاریخی خردمداری را با درایت عملی و استخراج تحلیل از ظرف تعقل بنگریم در می‌یابیم که در مجموع دو موضوع در زندگی وجود دارد که عبارت از خوبی و بدی می‌باشد حالا پرسش این است که خوبی چیست و در چتر آن چه چیزی می‌آید خوبی در فرع خود تزکیه، تصفیه، سعادت، قناعت، اخلاص، سخاوت، ایثار و غیره امور باتوجه به اخلاق پسندیده انسانی و تربیت منظم بوده که بدی نیز ازحسد، کینه، تنفر و انزجار شروع تا به خودخواهی و خودکامه گی وغیره امور قبیح پایان میابد.

از این رو می‌توان پنداشت که اساس خلقت آدمی رقابت درون معنایی برای زدودن بدی و انتصاب خوبی در راس هرم زندگانی زندگی است، اساساً این مباحث پیچیده گی‌ها متناوب دارند و رهیافت اکادمیک و درایت عقلانی می‌خواهند “و ما خلقت الجن والانس الا الیعبدون” الایه عبادت نردبانی است که در درک و ماهیت پدیده‌های خوب و بد زندگی انسان را کمک می‌نماید عبادت زیربنای معرفت بوده و معرفت اشتیاق عبادت و خودشناسی را پدیدار می‌سازد بنابر این در اصل مساله عبادت بدون معرفت تقدیس می‌آفریند و تقدیس گرایی بر زدودن ارزش تفکر، تعقل و تدبر کارایی دارد تا جاییکه تقدیس نوع از شرک می‌تواند باشد زیرا هستند کسانیکه بیشتر از اینکه جوهر دین را با جوهر تدبر و فکر کردن روی پدیده‌ها معنا بخشند و پیچیده‌گی زندگی را با تدبیر و تفکر حل سازند “لعلهم تعقلون” اکثراً ظواهر امور بدون حل و هضم اقتباس و با چتر تقدیس تحت وقار صلابت به پیش برده اند که امروزه ما شاهد بدبختی‌های بزرگ در زندگی هستیم بدبختی‌های جمعی و فردی که جامعه اسلامی را با تحقیر میان خودی مواجه ساخته و ارزش‌های اصیل دینی را به حاشیه کشانده است.

تا زمانیکه جوهر خردمداری و تعقل در ادبیات دینی تعریف نگردد و رویکردهای نظم اجتماعی از بار عقل و تدبیر معنا نگردند ما از حقارت درون دینی فارغ نگردیده و به صوب بطلان بصورت همیشگی ان در حرکت خواهیم بود.

 

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://khorasantimes.com/?p=11657

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.