نگارنده: مانی فرهمند
طرح مسئله
آب شرین و دستیابی به آن یکی از دغدغههای اصلی کشورهای جهان به ویژه کشورهای است که در اقلیمهای خشک و بیابانی قرار دارند و میزان بارندگی در این کشورها پائینتر از میزان متوسط جهانی باشد. بنا بر این رودخانههای آب شرین در اکثر کشورهای همسایه باعث شکل گیری سیاستهای آبی و مناقشات سیاسی میان کشورها میشود. از این که عمدتاٌ رودخانهها با توجه به مسیرهای طولانی رودخانهها اغلب بیشتر از یک کشور عبور کرده و باعث تنش میان کشورهای بالا آب و پائین آب میشود. ازین لحاظ در روابط بینالمللی استفاده از رودخانههای مشترک تحت قراردادهای بین المللی میباشد.
خراسان/افغانستان کشوری است که ازین ناحیه با اکثر همسایگانش در تنشهای کم و بیش بسر میبرد که ازین لحاظ بیشترین مشکل را با جمهوری اسلامی ایران داراست ازین سبب که بخشهای عمده استان سیستان و بلوچستان به میزان آب شرینی بستگی دارد که توسط رود هلمند به سمت ذخیرهگاههای این کشور سرازیر میشود. که در طول تاریخ یک قرن اخیر همواره منجر به تنشهای جدی شده است.
خراسان/افغانستان در زمان امیر عبدالرحمن ایجاد شد و مرزهای سیاسی و جغرافیای آن نیز توسط انگلیس، روسیه، ایران و امیر تحت حمایت انگلیس شکل گرفت و از همان زمان به بعد در قسمت استفاده مشترک هردو کشور از رودخانه هلمند مشکلاتی باقی ماند. بنا بر این همواره سیاست مرزی ایران با خراسان/افغانستان در این بخش وارد مراحل مختلف تنش بوده و هیچ زمانی قناعت ایران از سهم آب رودخانه فراهم نشده است. گرچه تغیر میزان آب هلمند با توجه به عوامل اقلیمی و توسعه زراعتی در دهههای گذشته تاثیر مستقیم بر این سهمیه بندی داشته است که نمیتوان از آن غافل ماند.
در سال ۱۳۵۱ بود که برای نخستین توافق نامه استفاده از آب هلمند سهیمه ایران که در هر ثانیه ۲۶ متر مکعب معادل ۸۵۰ ملیون متر مکعب در سال میشد که توسط نخست وزیران هردو کشور به امضا رسید. امروز بحث حقآبه یکی از مطالبات جدی دولت ایران از حکومت گروه طالبان است که درین روزها حد اقل توسط رهبران سیاسی ایران بصورت جدی تر مطرح شده است و از آن طرف نیز حکومت گروه طالبان بنا بر ملحوظاتی از دادن اطلاعات لازم پیرامون وضعیت پیش آمده خود داری شده است و این که دولت ایران روابط نیک و نزدیکی با گروه طالبان داشته و در بازگشت این گروه موثر بوده است بدون شک نمایانگر افزایش انتظارات از این گروه را به دولت ایران فراهم میسازد، که پس از این سه سال و نیم بر عکس منافع ایران جریان داشته است.
تغییرات اقلیمی و کم آبی در خراسان/افغانستان
در طی سالهای اخیر شاهد تغییرات اقلیمی در سطح جهان بودیم و همواره بر کاهش منابع آبی در برخی از کشورهای جهان نظیر خاور میانه، آسیای میانه، جنوب آسیا و کشورهای صحرایی آفریقا بوده ایم که در این جغرافیای وسیع کشورهای ایران و خراسان/افغانستان نیز شامل میشوند. به ویژه کشور ایران که رودخانههای آن از ارتفاعات زیادی شرچشمه نگرفته و به ویژه در شرق این کشور که وابسته به رود هلمند میباشد. از آنطرف نیز تغیرات اقلیمی میزان کم بارندگی در ارتفاعات مرکزی خراسان/افغانستان که نسبت به سلسله هندوکش از ارتفاع کمتری نیز برخوردار است و بلند رفتن درجه حرارت ذخایر یخچالی را دچار دگرگونی ساخته و اکثر این یخچالهای که در طول زمستان توسط بارندگیهای متواتر تامین میشد از بین رفته است و ازین سبب بر میزان جریان رودها تاثیر مستقیم بر جا گذاشت.
این رود از بلندیهای کوه بابا در ۴۰ کیلومتری غرب کابل از رشتهکوه هندوکش در خراسان/افغانستان سرچشمه میگیرد و پس از مسافت ۱٬۱۰۰ کیلومتر وارد دریاچهی هامون که دریاچهای مشترک میان خراسان/افغانستان و ایران است میشود. هیرمند از جنوب باختری کابل پس از پیوستن به رودخانه دیگری به نام ارغنداب از شمال غربی قندهار گذشته و وارد دشت مارگو میشود. این رودخانه، در محل بند کمالخان واقع در خاک خراسان/افغانستان تغییر مسیر داده و به شمال منحرف میگردد و در بند کهک واقع در ۳۶ کیلومتری جنوب خاوری زابل وارد دریاچه هامون میشود. دریای هلمند بعد از عبور از «شیلهی چرخ» در نزدیک سیاه دک و با سیرآب کردن ولسوالیهای «کنگ» و «چخانسور» به سوی هامون پوزک در جهیل سیستان سیر کرده در موقع توفانی سال که آب هلمند بالا میرود، هامون پوزک و هامون هلمند پرشده به هامون صابری میریزند (در کنار مرکز ولسوالی چخانسور دریای خاشرود نیز به هامون پوزک میریزد و در منطقهی شند معصومخان دریای «خسپاس» که گاه سیل میکند نیز به هامون پوزک وصل میشود. (ویکیپیدیا)
به گزارش خبرگزاری تسنیم، با خشک شدن جریان آب از خراسان/افغانستان به سیستان در سالهای اخیر حیات انسانی و طبیعی در سیستان بهطور کامل رو به زوال است، با این حال تاکنون اقدام مؤثری برای پیگیری حقآبه هیرمند انجام نشده است. بهرغم میزبانی سالیان متمادی از میلیونها مهاجر خراسان/افغانستانی اکنون شاهد آن هستیم که هیئت حاکمه خراسان/افغانستان نهتنها اقدامی برای رهاسازی حقآبه هیرمند ننموده بلکه با شگفتی در اقدامی، با انحراف مسیر هیرمند مانع از رسیدن آب به ایران شده است. در همین خصوص «حسین دلیریان»، سخنگوی سازمان فضایی ایران، در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: سازمان فضایی ایران با استفاده از ماهواره خیام، رودخانه هیرمند را پایش کرده است. تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که حکومت خراسان/افغانستان در برخی نقاط با انحراف مسیر آب و ایجاد بندهای متعدد، مانع رسیدن آب به ایران شده است. (خبرگزاری تسنیم)
قرارداد آب و حق ایران از رود هلمند
دولتهای خراسان/افغانستان و ایران بارها کوشش کردند تا معضل آب را حل کنند، در ۲۲ حوت ۱۳۵۱ خورشیدی معاهده آب رود هلمند بین خراسان/افغانستان و ایران منعقد شد، طبق این معاهده حقآبه ایران در یک سال نُرمال آبی ۸۲۰ میلیون متر مکعب (ماده سوم معاهده هلمند) تعیین شده است. هر چند که این معاهده یکی از بهترین معاهدهها در سطح منطقه و حتا جهان به حساب میآید، اما نابهسامانیها در کشور نگذاشت که تا اکنون بشکل کامل و جامع تطبیق شود. محمدموسی شفیق با مذاکرات و تماسهای مستقیم موفق شد تا حمایت اکثریت اعضای شورای ملی وقت را به طرفداری از معاهده آب رود هلمند جلب کند و بلاخره هر دو مجلس شورای ملی به تاریخ ۹ جوزا ۱۳۵۲ خورشیدی مطابق ۳۰ ماه می۱۹۷۳ میلادی این معاهده را تصدیق و تصویب کردند.
در اینجا برخی نکات کلیدی را میخواهم تذکر دهم این که طبق ادعای جانب ایران بر اساس معاهده سال ۱۳۵۱ خراسان/افغانستان متعهد شد سالانه ۸۵۰ میلیون متر مکعب آب از رودخانه هیرمند را به ایران بدهد. این معاهده در زمان خود به منظور تقسیم عادلانه آب بین دو کشور طراحی شده بود. با این حال، مشکلات متعددی در اجرای این معاهده وجود داشته است، از جمله خشکسالیهای مکرر در خراسان/افغانستان که منجر به کاهش جریان آب رودخانه شده است. همچنین، ساخت سدها و بندهای جدید در خراسان/افغانستان مانند سد کجکی و سد کمالخان، بر میزان آبی که به ایران میرسد، تأثیر گذاشته است.
طوری که به اثر کودتای خونین هفت ثور سال ۱۳۵۷ و آغاز جنگهای داخلی زمینه ایجاد و تقویت کمیساران آب رود هلمند، جهت تطبیق کامل معاهده برای کشور ما میسر نگردید و جانب کشور ایران با استفاده از شرایط ناگوار در خراسان/افغانستان که زمینه مدیریت مناسب آب برای کشور ما مساعد نشد. خلاف معاهده به یک سلسله اقدامات یکجانبه و ناجایز در مرز مشترک آبی دست به کار شد که قرار زیر از این تخطیها میتوان نام برد:
• احداث دهها ساختمان آبگیر بر رودخانه هلمند در مرز آبی مشترک.
• نصب بیشتر از صد پایه واترپمپ در محدوده مرز آبی مشترک.
• احداث چهار چاه نیمه که هر کدام آن دارای ظرفیتهای قابل ملاحظه بوده و توسط کانال جریکه، آب رودخانه هلمند و سایر رودخانهها به طرف نیمهچاهها (ذخایر آبی) در خاک ایران جریان داده میشود.
• احداث بند کهک و انحراف سیلابها به منظور مرفوعساختن نیازمندیهایشان به آب و بعد پایین ساختن دروازههای بند مذکور و جریان دادن سیلابها به طرف نیمروز خراسان/افغانستان که این خود خسارات فراوانی را به خاک خراسان/افغانستان وارد میکند.
• عریض ساختن رود سیستان نظر به عرض سابقه آن و جریان دادن آب شاخه سیستان رود هلمند به طرف زابل آن کشور.
• تحکیمات یکطرفه ساحل چپ رودخانه هلمند به طرف ایران که این امر سبب تغییر مسیر دریا به طرف خراسان/افغانستان و تخریبات ساحل راست دریای مذکور شده است.
این اقدامات یک جانبه کشور ایران که بدون تفاهم با جانب خراسان/افغانستان صورت گرفته نه تنها در مغایرت صریح به قوانین و مقررات بین المللی قرار دارد، بلکه خلاف معاهده آب رود هلمند و نیز مخالف حسن همسایهگی و همجواری میان دو کشور میباشد. (روزنامه هشت صبح)
سیاست گروه طالبان پیرامون حق آبه ایران
گروه طالبان با حمایت کشورهای منطقه به ویژه ایران دوباره به قدرت بر گشتند و در نخستین روزهای ورود شان به قدرت دروازههای سد کمالخان را بر روی ایران باز ساخت و ایران نیز سرمست چنین پیروزی از برگشت گروه طالبان به عنوان تامین کنندگان منافع آبی استانهای شرقی ایران از این گروه حمایت نمودند اما با گذشت بیشتر از دو ماه این خورسندی دوباره به یاس مبدل شد و نخست به دلیل بارندگی کم و کاهش میزان اب رود خانه هلمند بیشتر از یکسال سپری شد ولی کم کم روحیه همکاری و رفاقت ایران با گروه طالبان به شکل گلایه و شکایه تغییر یافت و اما درین اواخر گلایه از رویکرد مسدود سازی صد کمالخان و سایر ذخایر آبی در خراسان/افغانستان به رخ ایران جایش را به جدی تر شدن شکاف شکایتها و تهدیدهای سخت افزارانه داده است.
طبق نظر ایرانیها: نیروهای گروه طالبان بعد از استقرار، وعدههایی درباره اعطای حقآبه را بر زبان آوردهاند اما همچنان در این رابطه اقدام درخورتوجهی صورت نگرفته است، این اتفاق با اعتراض رسمی مقامات ایرانی در دستگاه دیپلماسی و وزارت نیرو نیز همراه بوده است؛ چرا که بهسبب ساختار ایجاد شده بر رود هیرمند بخش زیادی از آب پشت سد بهجای آزادسازی بهسمت ایران به شورهزار گودزره هدایت میشود. چندی قبل سید ابراهمی رئیسی در حاشیه افتتاح پوژههای صنعت آب و برق سیستان و بلوچستان با اشاره به وضعیت هیرمند اظهار داشت: به حاکمان خراسان/افغانستان اخطار میکنم، حقآبه مردم سیستان و بلوچستان را بدهند. وی با بیان اینکه اگر کارشناسان ما کمبود آب را تایید کنند حرفی نداریم وگرنه اجازه نخواهیم داد حق مردم ما تضییع شود، افزود: حرف من را جدی بگیرید تا بعداً گلایه نکنید.
ذبیحالله مجاهد سخنگوی امارت گروه طالبان اعلامیه گروه طالبان در مورد اظهارت رئیس جمهور ایران پیرامون حقآبه هیرمند را منتشر کرد که در این بیانیه آمده است: روز گذشته رئیس جمهور ایران در مورد آب هلمند یک سلسله اظهارات داشت که وضاحت(توضیح) ما در مورد آن قرار ذیل است:
موافقتنامه آب که میان خراسان/افغانستان و ایران نیم قرن قبل در سال ۱۳۵۱ هجری شمسی به امضا رسیده تا هنوز پابرجاست و امارت اسلامی متعهد است که به تعهدات انجام شده عمل نماید. در این بیانیه همچنان یاد آوری شده است که در سالهای اخیر در خراسان/افغانستان و منطقه خشکسالی رخ داده و سطح آب پایین آمده است به شمول دریای هلمند تعداد زیادی از ولایات و مناطق کشور از خشکسالی رنج میبرند و آب کافی وجود ندارد، خواست مکرر ایران برای آب و آن چه اظهارات نا مناسب در رسانهها عنوان شده، زیانآور خوانده شده است. گروه طالبان همچنین ادعا دارند که مقامات ایرانی ابتدا باید معلومات خود را در مورد آب هلمند تکمیل نمایند، از ایران خواسته درخواستش را با الفاظ به زعم آنها مناسب مطرح کند. در ادامه این بیانیه ادعا شده است که اگر واقعیت درست مطالعه نشود و چنین اظهارات مطرح گردد، میتواند فضای سیاسی میان مردم و کشورهای دو ملت مسلمان را آسیب بزند که با نفع هیچ طرفی نیست و باید تکرار نگردد.
در بخش دیگری این بیانیه آمده است که امارت اسلامی گروه طالبان یکبار دیگر تعهد میسپارد که با در نظرداشت موافقتنامه آب هلمند تمام تلاش خویش را به خرج میدهد که آب تعهد شده به مردم ایران برسد، اما این اقدام را به این شرط دانسته که ذخایر آب آنها به اندازهای برسد که اگر آن را به ایران جاری بسازند و در دریای خشک هلمند صدها کیلومتر مسیر را طی کند، به آن کشور برسد. گروه طالبان در ادامه مدعی شده که این در حالی است که اکنون در بند کمال خان هیچ آبی وجود ندارد و اگر آببند کجکی در آن جاری گردد تا آنجا نمیرسد، بنابراین نیاز است تا جانب ایرانی این حقایق را درک نماید.
همچنان کاربران شبکههای اجتماعی این گروه با تمسخر و استهزا از اخطار رئیس جمهور ایران از بشکههای مملو از مواد منفجره رو نمایی نمودند و برخیها نیز از اقامه نماز بامداد را در شهر تبریز تهدید گونه خاطر نشان ساخته اند. این تنشها اغلب توسط گروه طالبان بصورت غیر رسمی بر وجهه مناسبات حسنه این گروه با جمهوری اسلامی ایران را وارد مرحله جدید از تهدیدها و چالشها میسازد.
بر اساس اطلاعات موجود، دلایل متعددی برای عدم پایبندی گروه طالبان به تعهدات آبی خود در مقابل ایران مطرح شده است:
۱. کمبود آب و خشکسالی: گروه طالبان به کمبود آب و خشکسالی در خراسان/افغانستان اشاره میکنند که منجر به کاهش آب در دسترس میشود. به عنوان مثال، آنها ادعا میکنند که سطح آب در بندها کاهش یافته و در نتیجه نمیتوانند حقابه ایران را تامین کنند.
۲. مدیریت منابع آبی: ساخت سدها و مدیریت منابع آبی در خراسان/افغانستان به منظور تامین نیازهای داخلی نیز یکی از دلایل است. سدهایی مانند سد پاشدان در هرات و سد کجکی در هلمند برای آبیاری و تولید برق در خراسان/افغانستان ساخته شدهاند که به طور مستقیم بر جریان آب به سمت ایران تاثیر میگذارند.
۳. ملاحظات سیاسی و امنیتی: برخی تحلیلها حاکی از آن است که گروه طالبان ممکن است از مسئله آب به عنوان ابزاری برای فشار سیاسی یا بهبود موقعیت خود در مذاکرات با همسایگان استفاده کنند.
۴. عدم شناسایی رسمی: ایران هنوز گروه طالبان را به عنوان حکومت رسمی خراسان/افغانستان به رسمیت نشناخته است، که ممکن است به عدم پایبندی به تعهدات بینالمللی منجر شود.
۵. نبود سازوکارهای نظارتی موثر: عدم وجود نهادهای بینالمللی یا دوجانبه برای نظارت بر توافقات آبی و اجرای آنها میتواند به نقض تعهدات کمک کند.
۶. مشکلات فنی و زیرساختی: مسائل فنی مانند نبود دستگاههای سنجش و مشکلات زیرساختی نیز میتواند به کاهش آب ورودی به ایران منجر شود.
امکان رویارویی جمهوری اسلامی با گروه طالبان
در سالهای اخیر، مذاکرات متعددی بین مقامات دو کشور انجام شده است. به عنوان مثال، در یکی از نشستهای اخیر در زابل، دو کشور بر سر اساسنامهای برای پیگیری حق آبه رودخانه هیرمند توافق کردهاند، اما این توافقات همیشه به نتیجه عملی نرسیدهاند. اما کاهش آب رودخانه هیرمند به ویژه بر تالاب هامون در سیستان و بلوچستان ایران تأثیر منفی داشته است، منجر به خشکسالی و مشکلات زیستمحیطی شده است. گزارشهای بینالمللی حاکی از آن است که تغییرات اقلیمی بر منابع آبی خراسان/افغانستان اثر گذاشته و این کشور را در میان کشورهای آسیبپذیر از نظر تغییرات اقلیم قرار داده است.
واکنشهای سیاسی و مردمی درین خصوص به این موضوع در هر دو کشور متفاوت است. در خراسان/افغانستان، برخی از افکار عمومی با دادن حق آبه به ایران مخالف هستند، در حالی که در ایران، این موضوع به عنوان یک حق مسلم مطرح میشود. این موضوع نیازمند تفاهم و همکاری بیشتر بین دو کشور است تا بتوان به راهحلی پایدار برای تقسیم آب رسید که هم منافع ایران را تضمین کند و هم مشکلات زیستمحیطی و اقتصادی خراسان/افغانستان را در نظر بگیرد.
ابراز نظر یک کار بر ایرانی به نام سعید در صفحه ایکس: در حالی که گروه طالبان با سد سازی از جریان آب به شرق کشور ایران جلوگیری می کند که منجر به فاجعه زیست محیطی خواهد شد، ما آب شرب مجانی را به خراسان/افغانستان می فرستیم! ادامه داشتن روابط دیپلماتیک با خراسان/افغانستان در موقعیت کنونی بجز ضرر هیچ دستاوردی برای ایران ندارد. او همچنان در جای دیگر مینویسد با توجه به اینکه دولت کنونی خراسان/افغانستان چندین سال هست که حق آبه ایران را نمی دهد، که خلاف قوانین بینالمللی است، و منجر به خشکی و کم آبی بخش شرقی ایران می شود، به عنوان یک ایرانی از دولت محترم تقاضا دارم که روابط را با این دولت متخاصم قطع کنند و اتباع بیگانه افغانی را اخراج کنند!
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارتخارجهی ایران میگوید که جمهوری اسلامی برای تامین حقآبهی خود از رودخانههای مرزی و مشترک، از همه ابزارها استفاده خواهد کرد.
آقای بقایی، روز (دوشنبه، ۱۷ جدی) در یک نشست خبری گفته است که سفیر ایران در خراسان/افغانستان، موضوع حقآبه را بهصورت جدی پیگیری میکند. او تاکید ورزیده است که از زمان برنامهریزی ساخت بندهای آب در خراسان/افغانستان، این موضوع در دستور کار پیگیری جمهوری اسلامی قرار گرفته است. این مقام جمهوری اسلامی خاطر نشان کرده است که براساس حسن همجواری، قوانین بینالمللی عرفی و توافقنامهها، تالبان باید حقآبهی ایران تامین کنند.
حقآبهی ایران که از رودخانه هلمند سرازیر میشود و از مسائل جنجالبرانگیز میان جمهوری اسلامی و تالبان بوده است. جمهوری اسلامی بارها تالبان را به نقض تعهدشان در مسئله حقآبه متهم کردهاند؛ اما تالبان همواره تأکید کردهاند که بهمعاهده حقآبه پایبند اند.
ایران حقآبه قانونی خود را از رودخانههای مرزی مانند هیرمند و هریرود از خراسان/افغانستان دریافت میکند. بر اساس اطلاعات موجود، حقآبه سالانه ایران از رودخانه هیرمند بر اساس قرارداد ۱۹۷۳ باید ۸۲۰ میلیون متر مکعب باشد. با این حال، میزان واقعی آب دریافتی ایران در سالهای اخیر به دلیل سدسازیها و مدیریت آب در خراسان/افغانستان، به مراتب کمتر از این مقدار بوده است. به طور مشخص، مطالب منتشر شده در وب و پستهای موجود در ایکس X نشان میدهند که میزان آب دریافتی ایران به حدود ۴۲ میلیون متر مکعب کاهش یافته است. این بدان معناست که ایران به جای “اضافه گیری”، با کسری قابل توجهی نسبت به حقآبه قراردادی خود مواجه است. بنابراین، هیچ اضافه گیری از سوی ایران از سهم آب های مرزی با خراسان/افغانستان وجود ندارد. در عوض، ایران با مشکل کمبود آب از این منابع روبهرو است.
۱. سیاست ایران در قبال ملیونها مهاجر خراسان/افغانستانی در این کشور
ایران برای رسیدن به خواست اش از کدام اهرام فشار استفاده خواهد برد؟ این پرسشی است که تحلیل ما به آن پرداخته است. باید توجه داشت که ایران چندین اهرمد فشار بر گروه طالبان را در اختیار دارد که در اینجا به آن اهرامی که ایران از پر هزینه ترین تا کم هزینه ترین آنها را در بر میگیرد ولی به صورت موردی فقط به دو هرم مهم فشار: نخست) مهاجران خراسان/افغانستانی و دوم) حمایت از مخالفین مسلح گروه طالبان خواهیم پرداخت:
۱. اخراج مهاجرین
نخستین تهدید جدی ممکن بحث اخراج مهاجرین باشد، زمانی که اظهارات و خواستهای جدی دولت جمهوری اسلامی ایران از گروه طالبان به نتیجه نرسد این کشور مجبور به تهدید گروه گروه طالبان خواهد شد که نخستین تهدید اخراج ملیونها مهاجر از خاک خراسان/افغانستان است. اکنون ملیونها مهاجر به دلایل اقتصادی، امنیتی، سیاسی و مذهبی ساکن ایران هستند.
مهاجرین کیستند؟
۱. شهروندانی که از نظر مذهبی به ایران نزدیک اند و سالهای سال به سود ایران رزمیده اند: این شهروندان اغلب سالیان سال است که در کنار سایر رزمندگان ایرانی، عراقی، سوری چه در جنگ ایران و عراق، جنگ نیابتی ایران در عراق و سوریه و غیره قربانی داده اند و اعضای خانوادههای شان اکنون در سرتاسر ایران به خصوص در شهرهای تهران، مشهد، قم وغیره از حقوق شهروندی ایرانی برخوردار اند. این دسته خود بالقوه اهداف مورد نظر گروه طالبان استند که به دلیل اختلافات مذهبی به هیچ عنوان گروه طالبان بر این گروه رحم نمیکند و دولت ایران مجبور است نه تنها این مهاجران را اخراج نمیکند بلکه به صورت گروههای مورد حمایت در تحولات آینده به عنوان یک ظرفیت رایگان استفاده نمایند.
۲. کارگران غیر قانونی: بخشی از نیروی جوانی که به دلیل فقر و ناداری و عدم اشتغال مجبور به ترک کشور شان شده اند و مصروف کارهای شاقه اند و اغلب این افراد بلامانع توسط ماموران جمهوری اسلامی دستگیر و رد مرز میشوند و این افراد ممکن در خط نخست اخراج از ایران قرار داشته باشند اما این افراد به هیچ عنوان حس مسئولیت مسئولین امارت گروه طالبان بر نخواهد انگیخت.
۳. پناهندگان سیاسی این افراد اغلب نیز مورد حمایت جمهوری اسلامی به ویژه سپاه قرار داشته و گروه طالبان خود دنبال این گروهها اند تا مطابق خواست خود شان مجازات نمایند و هیچ سودی اخراج این دسته افراد برای جمهوری اسلامی نخواهد داشت.
۲. حمایت از مخالفین گروه طالبان
ایران برای این که بتواند اهرم جدی فشار بر گروه طالبان باشد و تنها گزینهای که جلو ایران در رویارویی با حکومت گروه طالبان قرار خواهد داشت حمایت از مخالفان مسلح گروه طالبان و یا وارد ساختن نیروهای فاطمیون در مقابل گروه طالبان که این گزینههای اکنون موج نا رضایتی در برابر گروه طالبان در خراسان/افغانستان افزایش یافته است و این کشور کم کم دارد به جنگهای داخلی بر علیه گروه طالبان تبدیل میشود و این تحولات از چشم سیاست گزاران ایرانی پوشیده نیست بنا بر این باید در دراز مدت منتظر بود که با توجه به چنین ظرفیتی که اکنون وجود دارد آیا تهدید ایران بر گروه طالبان کارساز خواهد بود؟ چون عملاً دور از تصور است که دولت جمهوری اسلامی خود وارد صحنه مبارزه در برابر گروه طالبان شود. ازینرو تنها گزینه مورد نظر ایران میتواند تقویت اقتصادی و سیاسی جبهه ضد گروه طالبان خواهد بود که با حضور هزاران نیروهای مسلح حکومت پیشین در ایران برای این کشور فرصتی را برای استفاده از این نیروها فراهم خواهد ساخت.
شکی نیست که حمایت مستقیم از جبهه مخالف گروه طالبان به ویژه جبهه مقاومت ملی خراسان/افغانستان برای ایران کم هزینه نخواهد بود. اما نتیجه آن نسبت به اخراج مهاجران کار ساز تر است و دولت ایران میتواند حتی از خود مهاجران خراسان/افغانستانی نیز جبهات مخالف گروه طالبان را تقویت نماید و با صرف حمایت اقتصادی و هزینههای نظامی کمتر نظام گروه طالبان را به شدت تضعیف نماید. این که تبعات آن در دراز مدت چی خواهد بود نیز بر ایرانیها پوشیده نیست.
۲. تنشهای مرزی با ایران
الف) آب رودخانه هلمند: یکی از مهمترین مسائل مرزی بین خراسان/خراسان/افغانستان و ایران، موضوع رودخانه هلمند است. این رودخانه از خراسان/خراسان/افغانستان سرچشمه میگیرد و به سمت ایران جریان دارد. اختلافات تاریخی بر سر میزان آبی که باید از این رودخانه به ایران برسد، همواره منبع تنش بوده است. در دهههای گذشته، تلاشهایی برای حل این مشکل از طریق قراردادهای آبی صورت گرفته است، اما خشکسالیهای اخیر و نیازهای روزافزون هر دو کشور به آب، این تنشها را دوباره برجسته کرده است.
ب) مسائل امنیتی و پناهجویان: ایران همچنین به دلیل مسائل امنیتی و حضور پناهجویان افغان در خاک خود، نگرانیهایی دارد. مهاجرت گسترده افغانها به ایران به دلیل جنگ و مشکلات اقتصادی، گاه باعث تنشهای سیاسی و اجتماعی شده است.
قانون معاهده راجع به آب رود هیرمند بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت خراسان/افغانستان
ضمیمه اصل معاهده آبی افغانستان و ایران که بر اساس سایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درج شده است معاهده راجع به آب رود هیرمند بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت خراسان/افغانستان مصوب ۱۳۵۲.۵.۱۰ عبارت است از:
ماده واحده – معاهده راجع به آب رود هیرمند بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت خراسان/افغانستان مشتمل بر یک مقدمه و دوازده ماده و دو پروتکلضمیمه که در تاریخ بیست و دوم اسفند ماه ۱۳۵۱ برابر سیزدهم مارس ۱۹۷۳ در کابل به امضاء رسیده است تصویب و اجازه مبادله اسناد تصویب آنداده میشود.
قانون فوق مشتمل بر یک ماده و متن معاهدهنامه ضمیمه پس از تصویب مجلس شورای ملی در جلسه روز سهشنبه ۱۳۵۲.۴.۲۶، در جلسه فوقالعادهروز چهارشنبه دهم مرداد ماه یک هزار و سیصد و پنجاه و دو شمسی به تصویب مجلس سنا رسید.
رییس مجلس سنا – جعفر شریفامامی
معاهده بین ایران و خراسان/افغانستان راجع به آب رود هیرمند (هلمند)
دولتین ایران و خراسان/افغانستان با آرزومندی رفع دایمی کلیه اسباب اختلاف در مورد آب رود هیرمند (هلمند) و به منظور (بسایقه) حفظ روابط حسنهبینالمللی و احساسات ناشی از برادری و همسایگی تصمیم گرفتند که معاهدهای را به این منظور منعقد نمایند و نمایندگان ذیصلاح خویش را قرار ذیلتعیین کردند.
از جانب ایران: امیر عباس هویدا نخستوزیر ایران. از جانب خراسان/افغانستان: محمد موسی شفیع صدراعظم خراسان/افغانستان. و هر دو نماینده اعتبارنامههای خویش را به یکدیگر ارائه نموده و آن را صحیح و معتبر شناختند و به مواد آتی موافقت نمودند.
ماده اول
الف – ۱۱ دی (۱۱ دمرغومی) – ۱۱ جدی مطابق اول جنوری – ۱۲ بهمن (۱۲ دسلواغی) ۱۲ دلو مطابق اول فبروری ۱۰ اسفند (۱۰ دکب)- ۱۰ حوت مطابق اول مارچ ۱۲ فروردین (۱۲ دوری) – ۱۲ حمل مطابق اول آپریل ۱۱ اردیبهشت (۱۱ دغوبی) – ۱۱ ثور مطابق اول مه ۱۱ خرداد(۱۱ دغبرگولی) – ۱۱ جوزا مطابق اول جون ۱۰ تیر (۱۰ دچنگانبن) – ۱۰ سرطان مطابق اول جولای ۱۰ مرداد (۱۰ دزمری) – ۱۰ اسد مطابق اولآگوست ۱۰ شهریور (۱۰ دوزی) – ۱۰ سنبله مطابق اول سپتامبر ۹ مهر (۹ دتله) – ۹ میزان مطابق اول اکتبر ۱۰ آبان (۱۰ دلرم) – ۱۰ عقرب مطابق اولنوامبر ۱۰ آذر (۱۰ دلیندی) ۱۰ قوس مطابق اول دسامبر میباشد. در سالهای کبیسه تفاوت یک روز به موجب تقویم هجری شمسی رعایت میشود.
ب – سال “سال آب” مدتی است از اول اکتبر الی ختم سپتامبر سال مابعد.
ج – یک “سال نورمال آب” عبارت از سالی است که مجموع جریان آب از اول اکتبر تا ختم سپتامبر سال مابعد در موضع دستگاه آبشناسی دهراود بررود هیرمند (هلمند) بالاتر از مدخل بندکجکی چهار میلیون و پانصد (پنجصد) و نود هزار ایکرفیت (۴۵۹۰۰۰۰ ایکرفیت) (۵۶۶۱.۷۱۵ میلیون مترمکعب) اندازهگیری و محاسبه شده است. مقادیر جریان ماهانه سال نورمال در پروتکل شماره یک منضمه این معاهده ذکر گردیده است.
د – دستگاه آبشناسی دهراود صرفاً به عنوان (محضاً بحیث) شاخص محاسبه جریان – به این منظور که آیا آن جریان یک سال نرمال را تشکیلمیدهد یا نمیدهد (نی) – شناخته شده است.
ماده دوم
مجموع مقدار آبی که از رود هیرمند (هلمند) در سال نرمال آب و یا سال مافوق نرمال از طرف خراسان/افغانستان به ایران تحویل داده میشود منحصر است به متوسط (اوسط) جریان ۲۲ متر مکعب در ثانیه طبق جدول شماره ده “راپور کمیسیون دلتای هلمند” مورخ ۲۸ فوریه ۱۹۵۱ مطابقتقسیمات ماهانهای که در ستون ۲ جدول مندرج ماده سوم این معاهده ذکر شده و یک مقدار اضافی متوسط (اوسط) جریان ۴ متر مکعب در ثانیهمتناسب به تقسیمات ماهانه مشمول ستون ۲ که در ستون ۳ جدول مندرج در ماده سوم توضیح گردیده و به سابقه حسن نیت و علایق برادرانه از طرفخراسان/افغانستان به ایران تحویل داده میشود.
ماده سوم
الف – در ظرف ماههای سال نورمال آب یا سال مافوق نورمال مقادیر معینه آب از رود هیرمند ( هلمند) که در ماده سوم این معاهده تشریحگردیده طبق ستون ۴ جدول آتی در بستر رود هیرمند (هلمند) در مواضع ذیل از طرف خراسان/افغانستان به ایران تحویل داده میشود. مواضع تحویلدهی قرار ذیلاند:
۱ – در موضعی که خط سرحد رود سیستان را قطع میکند.
۲ – در دو موضع دیگر بین پایه سرحدی پنجاه و یک و پنجاه و دو که در خلال مدت سه ماه بعد از انفاذ این معاهده توسط کمیساران طرفین با تثبیتفاصله و سمت هر یک از آن دو موضع از یکی از پایههای سرحدی مذکور در جایی که خط سرحد در بستر رود هیرمند (هلمند) واقع گردیده تعیینمیگردد. تعیین آن دو موضع بعد از تصویب دولتین (حکومتین) نافذ شمرده میشود.
ب – طرفین در مواضعی که در فقره الف این ماده تذکار یافته تأسیسات مشترک و مناسب که شرایط آن مورد قبول طرفین باشد احداث (اعمار) و آلاتلازمه در آن نصب مینمایند تا مقادیر معینه آب مندرج مواد ین معاهده به صورت مؤثر و دقیق مطابق با احکام این معاهده اندازهگیری و تحویل شود.
ماده چهارم
در سالهایی که در اثر حوادث اقلیمی مقدار جریان آب از سال نرمال آب کمتر باشد و ارقام اندازهگیری دستگاه آبشناسی دهراود جریانمربوط به ماههای قبل ماه مورد بحث را نسبت به ماههای مشابه سال نرمال آب مقداری کمتری نشان دهد ارقام مندرج در ستون ۴ جدول ماده سوم بهتناسبی که در جریان واقعی ماههای ماقبل همان سال آب (در این صورت جریان ماه مارس ماقبل الی ماه مورد بحث) با ماههای مشابه یک سال نرمالآب دارد برای ماههای آینده همان سال آب تعدیل مییابد و مقادیر تعدیل شده در مواضع مندرج در ماده سوم به ایران تحویل داده میشود.
هر گاه در ظرف یکی از ماههای آینده بعد از ماه مورد بحث دستگاه آبشناسی دهراود مقدار آبی برابر بر آب ماه مشابه سال نرمال را نشان دهد آب موردبحث طبق ستون ۴ جدول ماده سوم تحویل میشوند.
ماده پنجم
خراسان/افغانستان موافقت دارد اقدامی نکند که ایران را از حقابه آن از آب رود هیرمند (هلمند) که مطابق احکام مندرج مواد دوم و سوم و چهارماین معاهده تثبیت و محدود شده است بعضاً یا کلاً محروم سازد.
خراسان/افغانستان با حفظ تمام حقوقی بر باقی آب رود هیرمند (هلمند) هر طوری که خواسته باشد از آن استفاده مینماید و آن را به مصرف میرساند.
ایران هیچ گونه ادعایی بر آب هیرمند (هلمند) بیشتر از مقادیری که طبق این معاهده تثبیت شده است ندارد – حتی اگر مقادیر آب بیشتر در دلتا سفلایهیرمند (هلمند) میسر هم باشد و مورد استفاده ایران بتواند قرار گیرد.
ماده ششم
خراسان/افغانستان اقدامی نخواهد کرد که حقابه ایران برای زراعت به طور کلی نامناسب شود یا به مواد شیمیایی حاصله از فاضلاب صنایع بهحدی آلوده شود که با آخرین روشهای فنی و معمول قابل تصفیه نبوده و استعمال آب برای ضروریات معدنی ناممکن و مضر گردد.
ماده هفتم
هر نوع ابنیه فنی مشترک که احداث (اعمار) آن به منظور استحکام بستر رود در مواضعی که خط سرحد در بستر رود هیرمند (هلمند) واقعگردیده لازم دیده شود بعد از موافقت طرفین بر شرایط و مشخصات آن میتواند احداث گردد.
ماده هشتم
هر یک از طرفین یک نفر کمیسار و یک نفر معاون کمیسار از بین اتباع خود تعیین خواهد نمود تا در اجرای احکام این معاهده از جانبدولت خود نمایندگی کند. حوزه صلاحیت و وظایف این کمیسارها در پروتکل شماره یک ضمیمه این معاهده گردیده است.
ماده نهم
در صورت بروز اختلاف در تعبیر یا اجرای (تطبیق) مواد این معاهده طرفین اولاً از طریق مذاکرات دیپلماتیک – ثانیاً از طریق صرف مساعیجمیله مرجع ثالث برای حل اختلاف سعی خواهند کرد و در حالی که این دو مرتبه به نتیجه نرسد اختلاف مذکور بر اساس مورد مندرج در پروتکلشماره ۲ ضمیمه این معاهده به حکمیت محول میشود.
ماده دهم
ایران و خراسان/افغانستان قبول دارند که این معاهده بیانگر (ممثل) موافقت کامل و دایمی دولتین میباشد و احکام این معاهده صرفاً (محض) درداخل حدود محتویات آن اعتبار دارد و تابع هیچ (یک) اصل (پرنسیب) یا سابقه (پرسندنت) موجود یا آینده نمیباشد.
ماده یازدهم
هر گاه خشکسال مدهش یا بروز فورسماژور (حالات مجبره) رسیدن آب را به دلتای هیرمند ( هلمند) موقتاً ناممکن سازد کمیسارانطرفین فوراً به مشورت پرداخته طرح (پلان) عاجل لازمه را به منظور رفع مشکلات وارده یا تخفیف آن تهیه و و به دولتین (حکومتین) مربوطه خویشپیشنهاد مینمایند.
ماده دوازدهم
این معاهده از تاریخی نافذ میگردد که اسناد مصدقه پس از طی مراحل قانونی آن بین دولتین مبادله شود.
این معاهده به زبانهای فارسی (دری) – پشتو (پستو) و انگلیسی هر یک در دو نسخه تنظیم گردیده و دارای اعتبار مساوی میباشند در موقع صرفمساعی جمیله مرجع ثالث و رجوع به حکمیت به متن انگلیسی مراجعه میشود. در شهر کابل به تاریخ بیست و دوم اسفند (حوت) ۱۳۵۱ هجری شمسی مطابق سیزدهم مارس ۱۹۷۳ میلادی امضاء و منعقد گردید.
از جانب ایران از جانب خراسان/افغانستان امیرعباس هویدا محمد موسی شفیق نخستوزیر ایران صدراعظم خراسان/افغانستان
پروتکل شماره یک
درباره صلاحیت و وظایف کمیساران ضمیمه معاهده ایران و خراسان/افغانستان راجع به آب رود هیرمند ( هلمند)
ماده اول – مقصد از معاهده در این پروتکل معاهده ایران و خراسان/افغانستان راجع به آب رود هیرمند(هلمند) که به تاریخ ۲۲ اسفند بین دولتین به امضاء رسیدهمیباشد.
ماده دوم – هر یک از طرفین معاهده از اتباع خود یک نفر کمیسار و یک نفر معاون کمیسار تعیین مینماید. کمیسار و معاون وی در اجرای (تطبیق)احکام معاهده راجع به تحویل آن مقدار از آب هیرمند (هلمند) به ایران که در معاهده تعیین گردیده از دولت (حکومت) خود نمایندگی میکند.
ماده سوم – الف – کمیسارها از بین مأمورین عالیرتبه منصوب میشوند.
ب – هر یک از کمیساران میتواند در اجرای وظایف خویش از خدمات دو نفر مشاور که از تبعه مملکت خودش باشد استفاده نماید.
ج – تأمین هزینه (مصارف) کمیساران – معاونین و مشاورین به عهده دولتهای (حکومات) متبوعهشان میباشد.
ماده چهارم – کمیساران در کلیه مسایل ناشی از اجرای این پروتکل نماینده دولت خود میباشند و در امور مربوط به این پروتکل بین دولتین به عنوان(بحیث مأمورین ارتباط اجرای وظیفه مینمایند).
ماده پنجم – در سالهایی که بر حسب شرح ماده چهارم معاهده مقدار جریان آب کمتر از سال نرمال باشد و کمیسار جانب ایرانی راجع به جریان آببالاتر از مدخل بند کجکی بر هیرمند (هلمند) در دستگاه آبشناسی دهراود طالب معلومات گردد جانب افغانی ارقام مربوطه را که توسط آن دستگاهثبت شده است به دسترس وی میگذارد. در اثر تقاضای کمیسار ایرانی افغانی راپور ماهانه جریان آب را که در دستگاه دهراود ثبت گردیده است به ویارائه میدارد. در صورت تقاضای کمیسار ایرانی کمیسار افغانی با وی همکاری خواهد نمود تا جریان آب را در دستگاه دهراود مشاهده و اندازهگیرینماید.
تبصره – جدول تقسیمات جریان ماهانه سال نرمال آب قرار ذیل است: اکتبر ۱۵۴۰۰۰ ایکرفیت؛ نوامبر ۱۷۲۰۰۰ ایکرفیت؛ دسامبر ۱۷۶۰۰۰ ایکرفیت؛ جنوری ۱۷۸۰۰۰ ایکرفیت؛ فوریه ۲۰۸۰۰۰ ایکرفیت؛ مارس ۵۹۷۰۰۰ ایکرفیت؛ آوریل ۱۱۵۸۰۰۰ ایکرفیت؛ می ۱۰۳۳۰۰۰ ایکرفیت؛ جون ۴۴۱۰۰۰ ایکرفیت؛ جولای ۲۱۱۰۰۰ ایکرفیت؛ آگوست ۱۳۷۰۰۰ ایکرفیت؛ سپتامبر ۱۲۵۰۰۰ ایکرفیت و در مجموع ۴۵۹۰۰۰۰ ایکرفیت.
ماده ششم – کمیساران ایرانی و افغانی در مواضع تحویلدهی مندرج ماده سوم معاهده در مورد اندازهگیری و تحویلدهی آب مطابق احکام معاهده ومواد این پروتکل مشترکاً اقدام مینمایند.
ماده هفتم – کمیساران ایرانی و افغانی “کمیته مشترک کمیساران” را تشکیل میدهند که من بعد به نام “ کمیته مشترک” یاد میشود – این کمیته به منظورحل و فصل سریع مسائل ناشی از اجرای وظایفی که به موجب این پروتکل به عهده آنها محول گردیده است سعی خود را به کار خواهد برد و تصامیم آندر حدود صلاحیت آن لازمالاجرا خواهد بود.
ماده هشتم – کمیته مشترک جلسات عادی خویش را در اوقات معینه که توسط آن کمیته تعیین میگردد دایر مینماید. در حالات عاجل هر یک ازکمیساران میتواند دایر شدن جلسه مخصوص کمیته مشترک را تقاضا نماید. کمیته مشترک جلسات عادی خود را در کابل یا زرنج خراسان/افغانستان یا تهران یازابل ایران هر یک که مورد موافقت آن قرار گیرد دایر میسازد.
جلسه مخصوص کمیته در محلی از محلات متذکره فوق که در درخواست جلسه مذکور از آن نام برده شده است دایر میگردد.
ماده نهم – کمیساران گزارش فعالیتهای سال آب ماقبل کمیته مشترک به دولتهای (حکومتهای) مربوطه خویش قبل از اول نوامبر هر سال تسلیممینمایند. کمیساران میتوانند در هر موقع دیگری که مناسب بدانند گزارشهای دیگری در داخل حدود وظایفشان که در این پروتکل تعیین شده به دولتهای(حکومتهای) مربوطه خویش تسلیم نمایند.
ماده دهم – الف – هر یک از طرفین هیأتی را تحت ریاست وزیر مسئول (متکفل) امور استفاده از آب تعیین مینماید. مجموع هیأتین دو طرف “کمیتهوزراء” را تشکیل میدهد.
ب – کمیته وزراء در اثر تقاضای یکی از دولتین (حکومتین) جلسه خود را دایر میکند. کمیته وزراء صلاحیت دارد تا به حل مشکلاتی که از اجرای(تطبیق) این پروتکل بروز نماید بپردازد. کمیته مشترک به اجرای تصمیمهای (تطبیق فیصلههای) کمیته وزراء مکلف میباشد.
ج – در حالات عاجل یا حینی که اعضای کمیته مشترک نتوانند به موافقت برسند هر یک از کمیساران میتواند از دولت (حکومت) خود بخواهد تا دایرشدن جلسه کمیته وزراء را تقاضا نماید.
د – کمیته مشترک و کمیته وزراء طرزالعمل جلسات مربوط خود را وضع مینمایند.
ماده یازدهم – در صورت عدم موافقت کمیته وزراء طرفین کمیته به دولتهای (به حکومتهای) متبوعهشان راپور ارائه خواهند نمود تا از مجرایدیپلماسی بین دولتین (حکومتین) راه حلی جستجو شود. تصمیم که (فیصلهای که) از طرف کمیتهها و یا از مجرای دیپلماسی صورت میگیرد باید در داخل حدود این معاهده و این پروتکل بوده با هیچ حکم ازاحکام آن تناقض نداشته باشد. تصامیمی که آنها اتخاذ مینمایند و هر اقدامی که از جانب آنها به عمل میآید به هیچ وجه سابقه (پرسدنت)ای را به وجود نمیآورد.
ماده دوازدهم – هر گونه تعدیل، تغییر یا تجدید نظری که با موافقت طرفین معاهده در این پروتکل وارد شود به هیچ وجه بر معاهده یا پروتکل شماره ۲منضمه تأثیری ندارد.
ماده سیزدهم – این پروتکل جزء لایتجزای معاهده بین ایران و خراسان/افغانستان راجع به آب هیرمند (هلمند) که در شهر کابل ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ امضاء گردیدهمیباشد و از تاریخ انفاذ معاهد مرعیالاجراء است. این پروتکل به زبانهای فارسی (دری) – پشتو (پستو) و انگلیسی هر یک در دو نسخه تنظیم گردید و دارای اعتبار مساوی میباشند. در موقع صرف مساعی جمیله مرجع ثالث و رجوع به حکمیت به متن انگلیسی مراجعه میشود.
در شهر کابل به تاریخ بیست و دوم اسفند (حوت) ۱۳۵۱ هجری شمسی مطابق با سیزدهم مارس ۱۹۷۳ میلادی امضاء گردید.
از جانب ایران از جانب خراسان/افغانستان امیرعباس هویدا محمد موسی شفیق نخستوزیر ایران صدراعظم خراسان/افغانستان
پروتکل شماره ۲ درباره حکمیت
ضمیمه معاهده ایران و خراسان/افغانستان راجع به آب رودخانه هیرمند (هلمند)
ماده اول – مقصد از معاهده در این پروتکل معاهده ایران و خراسان/افغانستان راجع به آب رود هیرمند(هلمند) که به تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ بین دولتین به امضاءرسیده است میباشد.
ماده دوم – در صورت بروز اختلاف در تعبیر یا اجراء (تطبیق) مواد معاهده در حالی که به موجب ماده نهم آن مذاکرات دیپلماتیک یا بعداً صرفمساعی جمیله مرجع ثالث به حل اختلاف انجام نیابد اختلاف به حکمیت محول خواهد گردید.
ماده سوم – در صورتی که یکی از طرفین معاهده بعد از طی مراحل دوگانه مندرج ماده دوم این پروتکل ارجاع اختلاف را به حکمیت لازم بیند – طرفمذکور با توضیح نقطه یا نقاط معینه مورد اختلاف اولاً درخواست تشکیل هیأت حکمیت (دریافت حقایق) را طبق محتویات ماده چهارم این پروتکل وثانیاً در صورت لزوم تشکیل دیوان حکمیت را مطابق محتویات ماده پنجم این پروتکل به وسیله یادداشت دیپلماتیک به اطلاع طرف دیگر میرساند.
ماده چهارم – نمایندههای طرفین در ظرف سه ماه بعد از وصول یادداشت دیپلماتیک که در ماده سوم این پروتکل تذکار یافته جلسه دایر و برای حصولموافقت راجع به ترکیب هیأت حکمیت (دریافت حقایق) و طرزالعملی که هیأت مذکور از آن پیروی نماید سعی میورزند. در صورتی که چنین هیأتی بهوجود آید و نتیجهگیری و توصیههای آن مورد موافقت دولتین قرار گیرد موضوع حل شده پنداشته میشود.
ماده پنجم – در صورتی که طرفین به اساس ماده چهارم این پروتکل درباره نتیجهگیری و توصیههای هیأت حکمیت (دریافت حقایق) به موافقت نرسندنقطه یا نقاط اختلاف به دیوان حکمیتی که از سه عضو ترکیب یافته و تشکیل آن قرار آتی صورت میگیرد تقدیم خواهد شد:
الف – هر یک از طرفین یک نفر از اتباع خود را به عنوان حکم تعیین مینماید.
ب – حکم سوم که رییس دیوان حکمیت میباشد در ظرف سه ماه بعد از تعیین اعضایی که به اساس فقره الف این ماده صورت میگیرد به موافقتطرفین تعیین میشود. در صورتی که حکم سوم در ظرف سه ماه انتخاب نگردد طرفین یا یکی از طرفین از دبیر کل (سرمنشی) سازمان ملل متحد تقاضامینماید تا حکم سوم را تعیین کند. رییس دیوان حکمیت که به موجب فقره ب هذا انتخاب میشود از میان اتباع کشوری خواهد بود که با خراسان/افغانستان و ایران مناسبات دوستانه داشته ولی با هیچ یک از این دو کشور دارای منافع مشترک نباشد.
ج – دیوان حکمیت به اتفاق نظر طرفین برای اجرای امور خویش طرزالعمل لازم و مؤثر که با احکام معاهده و پروتکل شماره یک و این پروتکل موافقباشد وضع میکند و در اجرای امور محوله مطابق به معاهده و در داخل حدود آن سعی میورزد.
د – دیوان حکمیت یک نسخه رأی (فیصلهنامه) صادره خویش را که به دلایل کتبی تأیید شده باشد به دسترس طرفین میگذارد.
ه – رأی (فیصله) صادره دیوان حکمیت قطعی و لازمالاجرا است.
ماده ششم – هر گاه عضوی از اعضای هیأت حکمیت (دریافت حقایق) مندرج ماده چهارم یا دیوان حکمیت مندرج ماده پنجم این پروتکل نظر به دلیلیاز وظیفه بازماند به ترتیبی که وی قبلاً تعیین یا انتخاب شده بود تعویض میگردد. در آن صورت جلسات بعدی زمانی دوباره دایر میگردد که عضوجدیدالانتصاب یا جدیدالانتخاب موقع و وقت لازمه برای آشنایی کامل با همه گزارشات که قبل از تعیین یا انتخابش صورت گرفته یافته باشد.
ماده هفتم – هزینههای (مصارف) هر حکم از جانب دولتی که حکم تعیین نموده پرداخته میشود و هزینههای (مصارف) حکم سوم را طرفین مساویانهمیپردازند.
ماده هشتم – هر گونه تعدیل، تغییر یا تجدید نظری که در این پروتکل (با موافقت طرفین معاهده) وارد شود به هیچ وجه بر معاهده یا پروتکل شمارهیک منضمه تأثیری ندارد.
ماده نهم – این پروتکل جزء لایتجزای معاهده بین ایران و خراسان/افغانستان راجع به آب هیرمند (هلمند) که در شهر کابل ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۵۱ امضاءگردیده میباشد و از تاریخ انفاذ معاهده مرعیالاجراء است.
این پروتکل به زبانهای فارسی (دری) – پشتو (پستو) و انگلیسی هر یک در دو نسخه تنظیم گردیده و دارای اعتبار مساوی میباشند. در موقع صرفمساعی جمیله مرجع ثالث و رجوع به حکمیت به متن انگلیسی مراجعه میشود.
در شهر کابل به تاریخ بیست و دوم اسفند (حوت) ۱۳۵۱ هجری شمسی مطابق با سیزدهم مارس ۱۹۷۳ میلادی امضاء گردید.
از جانب ایران از جانب خراسان/افغانستان امیرعباس هویدا محمد موسی شفیق نخستوزیر ایران صدراعظم خراسان/افغانستان
معاهده فوق مشتمل بر یک مقدمه و دوازده ماده و دو پروتکل ضمیمه منضم به قانون راجع به آب رود هیرمند بین دولت شاهنشاهی ایران و دولتخراسان/افغانستان میباشد.
رییس مجلس سنا – جعفر شریفامامی