تاثیرات فقر در امنیت بین دولت‌ها

تاثیرات فقر در امنیت بین دولت‌ها

بخش نخست

نوسنده: حسین علی « شریعتی» دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه البیرونی

چکیده

در دهه‌های گذشنه مفاهیمی چون دموکراسی و حقوق بشر در کانون عمومی قرار داشت. اکنون باید مفهوم توسعه که قفر یکی از اصلی ترین ابعاد آن است را به این مفاهیم افزود و حتی در صدور این مفاهیم قرار داد. امروز جوامع مختلف پیش از هر زمان دیگر به هم پیوند خورده اند. این جوامع با تهدیدهایی مواجه اند بنابرین اتخاذ یک استراتژی فراگیر با کمک همه بازیگران بین المللی را می‌‌طلبد و فقر به عنوان یک تهدید اقتصادی و اجتماعی در زمره این تهدیدات است.

فقر چالش عصر ماست به گونه‌ای که تقریبآ نیمی از مردم جهان از آن رنج می‌برند. فقر به طور مستقیم و غیر مستقیم امنیت بین المللی را تهدید می‌‌کند. بنابراین باید ضمن بررسی مفهوم آن، به مسئله پیش‌گری و مقابله با آن نیر پرداخته شود. در قسمت اول این سمینار سعی شده تصویری از دنیای درگیری فقر ارایه شده و مفهوم آن بررسی شود. در قسمت دیگر نیز استدال‌های شده که فقر چگونه می‌تواند به عنوان تهدیدی علیه امنیت بین المللی مطرح شود در قسمت پایانی نیز راه‌های مقابله با کاهش فقر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

در این تحقیق به فقر از زاویه امنیت بین المللی نگاه شده است و این در واقع به دلیل ماهیت نظام بین الملل معاصر است که می‌توان رد پای امنیت را در همه جای آن یافت.

کلید واژه‌ها: فقر، امنیت بین المللی، حقوق بشر، تروریسم بین‌المللی و جرایم سازمان یافته

مقدمه

در دهه‌های گذشته مفاهیمی هم‌چون دمکراسی و حقوق بشر بر سر زبان‌ها بوده و اهمیت فراوانی داشت. اکنون با مفهوم توسعه که فقر یکی از اصلی‌ترین محورهای آن است را به این مفاهیم افزود و حتی در صدر این مفاهیم قرار داد. توسعه در حال حاضر نقطه حرکت است: نقطه حرکت در مقابله به تهدیدهای امنیت بین‌المللی تهدیدهایی که بیش ازپیش در هم تنیده شده اند و نیازمند سیاست‌های مقابله‌ای جامع و فراگیر می‌باشند.

امروز جوامع مختلف بیش از هر زمان دیگری به هم پیوند خورده اند این جوامع با تهدیدهای مواجه اند که اتخاذ یک استراتژی فراگیر باکمک همه‌ای بازیگران بین‌المللی را نیازمند است که دنیا باید در حال حاضر و در ده‌های بعد مورد توجه قرار دهد شش دسته هستند:

تهدیدات‌های اقتصادی و اجتماعی شامل فقر، بیماری‌های مسری و تخریب محیط زیست؛ مخاصمات بین‌المللی؛ مخاصمات داخلی؛ تسلیحات هسته‌ای رادیالوژیک، شیمیایی و بیولوژیک؛ تروریسم؛ و جنایات سازمان یافته فراملی چالش‌های عمده در مقابله با این تهدیدها مسئله پیشگری است: چگونه می‌توان چارچوب کاری برای اقدام پیش گیرانه ایجاد کرد که به تمام این تهدیدات بپردازد؟

در میان تهدیات فوق آنچه که در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت تهدید فقر است. فقر چالش عصر ما است به گونه‌ای که تقریبا نیمی از مردم جهان از ان رنج می‌برند.

آنچه در ابتدای بحث نیز مطرح شد در واقع انعکاس وضعیت اسفبارعصر ما است علاوه بر توجه عمومی، فقر در کانون توجه مجامع بین‌المللی و به ویژه سازمان ملل متحد نیز قرار گرفته است که انعکاس آن را می‌توان در گزارش‌ها، اسناد و قطعنامه‌های سازمان ملل متحد یافت. از این رو بررسی دقیق مسئله‌ی فقر از زاویه حقوق بین‌الملل اهمیت می‌یابد .

در این جا کوشش شده تصویری از دنیای درگیر فقر ارایه شده و مفهوم فقر بررسی می‌شود که فقر چگونه می‌تواند به عنوان تهدید امنیت بین‌المللی مطرح شود و در قسمت دیگر راه‌های مقابله با این تهدید مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

در تحقیق به مسایل مختلف از زاویه امنیت بین‌المللی نگاه شده است که در کانون نیز فقر قرار دارد. این مسله به دلیل ماهیت نظام بین‌المللی معاصر است که رد پای امنیت بین‌المللی در همه جای آن دیده می شود

  1. چیستی فقر
  2. 1. مفهوم فقر

واژه poverty به معنایی فقرکه از ریشه penes  به (فقر) نزدیکی دارد. فقر را در یونانی با واژه Aporia ( راه به جایی نداشتن، مشکلی که فقیر با آن دست به گریبان است) تعریف می‌کنند. ریشه‌های یونانی به دو امر واقع می‌گردد: یکی ریشه‌ی بیولوژیک یعنی گرسنگی و دیگری ماهیت روان شناختی آن است. وقتی فقر از لحاظ مفهومی بررسی می‌شود مشخص می شود که پدیده ای با ابعاد اقتصادی و اجتماعی است. آنجه که بیشتر مد نظر ما قرار دارد و گزارش‌ها و اسناد بین مخاصمات بین نیز به آن اشاره داشته اند بعد اقتصادی فقر است. در واقع ساده‌ترین و متداول‌ترین تعریف فقر هم همان تعریف اقتصادی است با این تعریف نیز فقر به مطلق و نسبی تقسیم می‌شود.

فقرمطلق بر این اساس تعریف می‌شود که هر فرد حد اقل نیازهای پایه‌ای برای معیشت دارد که عدم تآمین آن‌ها وی را دچار مشکل می‌کند. به عبارت دیگر فقر، محرومیت عمیق از مواهب مادی است که راه توسعه متعارف فرد را تا آن درجه سد می‌کند که یک پارچگی شخص را به هم می‌ریزد. فقیر بودن نیاز‌های بیولوژیکی خود و خانواده از طریق منابع یا فعالیت خویش است. کسی که از فقر مطلق رنج می برد قادر به تامین هزینه‌های اساسی وضعیت انسانی زندگی نیست.

از طرف دیگر می‌توان به فقر با مفهومی مقایسه‌ای نگریست. به عبارت دیگر وضعیت فقر را نسبت به شرایط زندگی و کار سایر اعضای همان جامعه و در همان زمان می‌توان سنجید. فقر به این معنا است. بنابراین فقر نسبی دو عنصر زمانی و  مکانی دارد به این معنا که وضعیت فرد نسبت به استنداردهای زندگی در همان جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند سنجیده می‌شود و عنصر زمانی به این معنی است که وضعیت فرد نسبت به استنداردهای همان زمان زندگی او بررسی شود. حوزه فقر در این پژوهش محدود به فقر مطلق می‌شود به این دلیل که سطح تحلیل ما جامعه بین‌المللی و تمامی کشورها می باشد و مطمئنا برای تحلیل بهتر و دقیق‌تر باید ثابت استفاده کرد. فقر نسبی ماهیت مقایسه‌ای دارد و از جامعه‌ای به جامعه دیگر متفاوت می‌باشد و نمی‌تواند به آن اتکا کرد. حتی در سطح یک کشور هم ممکن است شاهد تعداد زیاد خط فقر نسبی باشیم که در تنیجه آمار متفاوتی دراختیار برنامه ریزان و تحلیل گران قرار می‌گرد.

اما فقر مطلق چنین ضعفی ندارد بنابراین باید به مفهوم فقر مطلق که محاسبه آن ساده‌تر است پرداخت.بیان شد که فقر مطلق به معنی عدم برخورداری از حداقل نیازهای اساسی زندگی است برای تعیین میزان فقر در این معنا باید خط فقر مطلق راتعیین کرد که عبارت است از میزان در آمدی که شخص باکمتر از آن نمی‌تواند احتیاجات اصلی خود را تامین کند. احتیاجات اصلی عبارتند از تغذیه، مسکن، و بهداشت.

بنابراین اساس در گرازش‌ها و اسناد سازمان ملل از دو خط فقر صحبت شده است: در آمد روزانه کمتر از یک دالر و درآمد روزانه کمتر دو دالر. در آمد کمتر از یک دالر در روز به عنوان معیار فقر شدید نام برده شده است. هیئت بلند پایه دبیرکل درگزارش « جهانی امن‌تر؛ مسئولیت مشترک ما» وقتی بحث آماری از میزان فقر ارایه می‌دهد بیان می‌دارد که میزان افرادی که در برخی مناطق افزایش بافته است

کوفی عنان دبیر کل (سابق) سازمان ملل متحد در گزارش خود با عنوان «آزادی بیشتر» معیاری تعیین خط فقر شدید را در آمد کمتر از یک دالر در روز معرفی می‌کند. و از این نوع فقر به عنوان فقری که می‌کشد نام برد. دبیر کل سازمان به شرایط جغرافیایی نامساعد، حکومت ضعیف یا فاسد و لطمات جنگ‌ها بعنوان دلایل فقر شدید اشاره می‌کند.

معیار فوق به وضوح در هدف‌های توسعه هزاره مشخص شده است. اولین هدف توسعه هزاره ریشه کن کردن فقر شدید اشت و در این جهت برای سال ۲۰۱۵ در خواست می‌کند که نسبت افراد که با روزی کمتر از یک دالر زندگی می‌کند به نصف برسد این هدف و معیار از سال ۲۰۰۰ یعنی تصویب اعلامیه هزاره به بعد تقریبا در اکثر اسناد مرتبط با موضوع فقر و توسعه مورد اشاره قرار گرفته است. در کنار معیار در آمد روزانه کمتر از یک دالر معیار دیگری نیز برای فقر شدید مطرح هستند.

گرسنگی، عدم دسیابی به آب آشامیدنی، عدم مصونیت در مقابل بیماریهای کشنده و خطرهای محیطی از جمله این معیارها هستند. اما همان گونه که بیان شد معیار در آمد روزانه کمتر از یک دالر به عنوان معیارهای قابل اتکا که در تمام اسناد مربوطه مورد اشاره قرار گرفته را باید به عنوان معیار اصلی فقر شدید معرفی کرد. نکته دیگری که می‌توان اشاره کرد این است که فقر شدید بشتر درکشورهای کمتر توسعه یافته شده، کشورهای در حال توسعه جزیره‌ای کوچک دیده می‌شود مانند منطقه جنوب صحرای افریقا در حدود ۴۶ درصد مردم شان زیر خط فقر شدی رنج می‌برد این کشورها جزء کشورهای کمتر توسعه یافته هستند.

  1. 1. فقر غیر شدید

همیشه درجه تاثیر فقر همان فقر شدید کشنده و دهشتناک نیست و در واقع وضعیت جوامع درگیر در فقر غیر شدید کمی مناسب‌تر است هر چند هنوز اسفناک و نیازمند رسیدگی‌های گسترده می‌باشد. تقریبا نیمی از مردم دنیا درگیر این نوع فقر بوده و از آن رنج می‌برد. سطح گسترده این میزان اهمیت مقابله با آن را نشان میدهد.

معیاری که برای شناخت فقرغیر شدید ارایه شده معیار درآمد روزانه کمتر از ۱ دالر می باشد.

این معیارخط فقرغیر شدید و اندازه گیری  آن آسان است.البته در کنار این معیاربه موارد دیگری نیز به عنوان معیارهای خط فقر غیر شدید اشاره شده است که از آن جمله میتوان از عدم دسترسی به  امکانات تحصیل و عدم وجود شبکه بهداشتی مناسب نام برد.نکته حایز اهمیت این است که جداسازی این دوجنبه از فقر شدید و غیر شدید در تحلیل ها و ارزیابیهای امنیتی نمیتواند چندان مفید بر امنیت بین المللی مگذارد هر چند که میزان این تاثیر بسته به نوع فقر متفاوت است و در نتیجه فوریت و مقابله با آن‌ها متفاوت می‌شود اما هدف بالاتر در دراز مدت از بین بردن هر دو فقر به صورت کلی آن است.

  1. وضعیت فقر در جهان امروز

در بیست و پنج سال گذشته شاهد بیشترین کاهش در فقر شدیدی که جهان تاکنون تجربه کرده بودیم؛ صدهای میلیون نفر در سراسر جهان توانسته اند از فشارهای فقر شدید خلاص شود در همین حال چند کشور فقیرتر شده و بحران‌های ویرانگر اقتصادی میلیون‌ها نفر را دچار فقر کرده است. امروز بیش از یک میلیارد نفر یعنی یک از هر ۶ نفر هنوز با کمتر از یک دالر در روز زندگی می‌کنند و سالانه ۱۱ ملیون کودک بیش از پنچ سالگی می‌میرد و سه میلیون نفر بر اثر بیماری ایدز جان می‌دهند. از سال ۱۹۹۰ در حالی که در آمد سرانه کشورهای در حال توسعه به طوری میان گین هر ساله سه درصد افزایش یافته است، در برخی مناطق شمار مردم که در فقر به سر می‌برند تا بیش از۲۰۰ میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. حد اقل در ۵۴ کشور، متوسط در آمد سرانه در طول همین دوره زمانی، کاهش یافته است فقر رو به تزاید با افزایش نابرابری در سطح جهان و نابرابری در آمدها در خیلی از کشورهای فقیر همراه شده است. برای مثال در بخش‌هایی از امریکا لاتین، در آمد ۵ درصد ثرتمندترین طبقه جامعه ۳۰۰ برابر در آمد آن ۵ درصد فقیرترین اقشار جامعه است. پیشرفت در امر دستیابی به هدف کاهش فقر در سراسر جهان به شدت متفاوت بوده است. بشترین پیشرفت‌ها در آسیا و به ویژه آسیای شرقی و آسیای جنوبی حاصل شده که فقط از سال ۱۹۹۰ به ۴۶.۴ در صد در سال ۲۰۰۱ افزایش یافته است این منطقه فقیرترین مناطق می‌باشد. بهترین وضعیت در آسیای شرقی دیده می‌شود که این میزان از ۳۳ درصد در سال ۱۹۹۰به ۱۹.۶ در سال ۲۰۰۱ رسیده است که در واقع به هدف توسعه هزاره یعنی نصف میزان رسیده است. اگر میزان را با تعیین تعداد فقرا هم بررسی کنیم به نتایج فوق می‌رسیم. تعداد فقرای منطقه جنوب صحرای آفریقا از ۲۲۷ میلیون نفر در سال ۱۹۹۰ به ۳۱۳ میلیون نفر در سال ۲۰۰۱رسیده است در حالیکه در منطقه اسیا از ۹۳۶ میلیون در سال ۱۹۱۹۰به ۷۰۳ میلیون در سال ۲۰۰۱ رسیده است.

درصد مردمی که در فقر غیر شدید یعنی درآمد دو دالر یا کمتر زندگی می‌کند فقط در آسیای شرقی و تا حدودی آسیای جنوبی کاهش پیدا کرده است و دیگر مناطق افزایش یافته است. این درصد در آسیا شرقی از ۷۰ درصد در سال ۱۹۹۰ به ۴۷ درصد در سال ۲۰۰۱ کاهش یافته و در منطقه جنوب صحرای آفریقا از ۷۵ درصد در سال ۱۹۹۰ به ۷۷ درصد سال ۲۰۰۱ افزایش یافته است. وقتی این میزان را با تعیین فقرا بررسی می کنیم نتایج به نظر وخیم‌تر می‌رسد به گونه‌ای که در منطقه جنوب صحرای آفریقا تعداد این افراد از ۳۸۲ میلیون نفر در سال ۱۹۹۰ به ۵۱۶ میلیون نفر در سال ۲۰۰۱ رسیده است.

نکته دیگر این است که فقرا بیشتر فقیر می‌شود میزان در آمد فقرا تمامی مناطق در حال توسعه غیر از منطقه جنوب صحرای آفریقا از ۸۰ سنت در سال ۱۹۹۰ به میزان بسیار ناچیز در سال ۲۰۰۱ افزایش پیدا کرده است. در منطقه صحرای آفریقا وضعیت از این هم وخیم است و میزان در آمد آن‌ها از ۶۲ سنت در سال ۱۱۹۰ به ۶۰ سنت در سال ۲۰۰۱ کاهش پیدا کرده است. کاهش میزان گرسنگی آرام بوده است در صد مردمی که ازکمبود غذا رنج می‌برند در بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ به نسبت سال‌های ۱۹۹۰ در تمام مناطق غیر از منطقه آسیای غربی کاهش یافته اما هنوز با میزان مورد نظر اهداف هزاره یعنی نصف، فاصله زیادی دارد. در این میان باید به افریقا نگاه ویژه داشت. در هیچ نقطه‌ی دنیا یه اندازه منطقه‌ای جنوب صحرای افریقا لزوم تعهد جهانی نسبت به کاهش فقر احساس نمی‌شود در پنج سال گذشته تحولات مثبتی در آفریقا رخ داده است که از جمله به کاهش جنگ‌ها و افزایش حکومت‌های دموکراتیک اشاره کرد. با این حال بیشتر افریقا همچنان از عوارض غم انگیز فقر شدید و بیماری رنج می‌برند.

  1. تهدید امنیت بین‌المللی

فقر چگونه می‌تواند به عنوان تهدید علیه امنیت بین‌المللی مطرح شود. در ابتد باید بیان داشت که هنوز در حصول وفاقی جدید در باره مفهوم امنیت بین‌المللی دشواریهای وجود دارد . هنوز بر سر اینکه چه چیزهایی تهدید امنیت هستند بحث وجود دارد. در واقع گروهی هنوز بر سری اینکه در یک دایره بسته محدود به امنیت بین‌المللی فقط از زاویه تهدید مستقیم دولت‌ها و جنگ‌های تجازو کارانه می‌نگرند. این‌ها بر این باورند که عنوان مثال ایدز یک بیماری وحشتناک است ولی تهدید امنیت بین‌المللی نیست یا فقر مانعی بر سری راه توسعه است نه امنیت. یا معتقد است جنگ‌های داخلی در آفریقا یک تراژدی بشری است ولی مطمئا معضل بین‌المللی محسوب نگردد. به عباره دیگر طرفدارن چنین دیدگاهی اعتقاد چندان به رابطه نزدیک توسعه، امنیت و حقوق بشر ندارد. دولت هنوز به تنهای در کانون امنیت قرار دارد و هیچ موضوع دیگری با آن در این زمینه شریک نمی‌شود. به نظر نمی‌رسد این دید گاه با ویژه‌گی‌های عصری که در آن زندگی می‌کنیم سازگاری داشته باشد. عصر ما شاهد پیشرفت‌های سریع فن آوری، وابستگی متقابل اقتصادی روز افزون، جهان سازی و تغیرات مهم در جغرافیای سیاسی بوده است. با این نظر کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد همرا شد که بدون امنیت توسعه برخوردار نخواهیم بود و بدون احترام به حقوق بشر به هیچ یک از این دو چیز نخواهیم رسید. این سه مفهوم در واقع سه ضلع مثلثی هستند که دنیای امروز مارا ترسیم می‌کند.

اینجا سوال خلق می‌شود که آیا فقر هم تهدید کننده امنیت بین‌المللی هستند؟ بر اساس گزارش هیئت عالی فقر به چه صورت بعنوان تهدید مطرح می‌شود؟ رابطه فقر با دیگر تهدیدات چیست؟ پاسخ به این سولات را در دو قسمت تهدید مستقیم و تهدید غیر مستقیم امنیت بین المللی بررسی می‌کنیم:

  1. 3. تهدید مستقیم

دنیای امروز متفاوت از گذشته است و طبیعتا مفاهیم جدیدتری مطرح می‌شود یا مفاهیم قبلی دچار تغییر می‌شود. مفهوم امنیت بین‌المللی در عصر حاضر از جمله مفاهیمی است که تغییراتی را تجربه کرده است. زمانی که از منظر تهدیدات به این مفهوم می‌نگریم به تغیرات حاصله پی می‌بریم. تهدیدهای امنیتی امرز خیلی فراتر از مبادرات کشورها به جنگ‌های تجاوز کارانه است. امروز تهدیدهای امنیتی از دو جنبه کلی متوع شده اند. اولا عاملان تهدید دیگر تنها کشورهای نیستند وگروه‌های غیر دولتی و خصوصی همانند گروه‌های ترویستی نیز می‌تواند امنیت بین‌المللی را تهدید کنند. ثانیا این تهدیدها تنها امنیت کشورها را به خطر نمی‌اندازند بلکه امنیت انسانی را هم در معرض خطر قرار می‌دهد.

پایه گذاری سازمان ملل معطوف به امنیت کشورها بود. هنگامی که پایگذاران سازمان ملل  ایجاد یک سازمان جدید امنیت جمعی نظامی سنتی معنا می‌کردند. سامانه که در آن کشورها هم می‌پیوندند و تعهد می‌کنند که تجاوز علیه هر یک به منزله تجاوز نسبت به همگان است و خود را موظف می‌سازند که در این صورت به طوری جمعی از خود واکنش نشان دهند. اما امروز اندیشه‌ی امنیت انسانی اهمیت زیادی یافته است. البته پایگزاران منشور قبل از آنکه این اندیشه رواج یابد به خوبی به تفکیک ناپذیری امنیت، توسعه اقتصادی و آزادی انسان پی برده بودند. طبق عبارات آغازین منشور، سازمان ملل متحد ایجاد شد تا ایمان به حقوق بنیادین بشر را مورد اعلام مجدد قرار دهد و به ترقی اجتماعی و شرایط زندگی بهتر با آزادی بیشتر کمک کند.

بر پایه همین اندیشه امنیت انسانی که می‌توان گفت مسائله‌ همانند فقر، تهدیدی علیه امنیت بین‌المللی هستند. به عبارت دیگر می‌تواند از فردگرایی در مفهوم امنیت بین‌المللی سخن گفت. به همین دلیل است که از امنیت شهرندان به عنوان یکی از ارزش‌های نام برده می‌شود که باید در قرن بیست و یکم قرار داشته باشد. فقر یکی از عوامل است که می‌تواند پیامدهای فاجعه آمیز داشته باشد. فقر می‌تواند باعث مرگ انسان‌ها شود یا از احتمال زندگی به مقیاس زیاد بکاهد. فقر باعث می‌شود افراد زیادی بر اثر بیماری‌های قابل پیشگیری بمیرند یا زنان زیادی در طول دوران بارداری یا هنگام زایمان جان ببازد. کودکان زیادی بر اثر فقر قبل از رسیدن به سن ۵ سالگی می‌میرند. سوء تغذیه نیز می‌تواند باعث افزایش مرگ و میر شود این عوامل نشان می‌دهد که فقر می‌تواند در مقیاس وسیع امنیت انسانی را به خطر اندازد. بدین گونه است که فقر به عنوان یکی از تهدهای امنیت بین‌المللی به شمار می‌آید.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://khorasantimes.com/?p=10153

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.